خاطره ای از شهدای دانش آموز میانه؛
تبریز- شهیده ایران قربانی از جمله شهدای مدرسه زینبیه میانه است که فعالیت های پرورشی اش در مدرسه حد و اندازه نداشت، فش کتانی می پوشید و می گفت مدرسه فرقی با جبهه ندارد، شعر می گفت، سرود می خواند و صدایش در تقلید از آهنگران چنان خوب بود که به ایشان لقب آهنگران دوم داده بودند.
کد خبر: ۹۵۴۱۷۲۵
|
۰۳ مهر ۱۴۰۲ - ۰۰:۵۶

خبرگزاری بسیج، رقیه غلامی؛ صبح روز 12 بهمن سال 1365 دبیرستان زینبیه با شهادت دانش آموزان عطر بهشت گرفت و آبی آسمان حیاط آن، وسعت کهکشان ها را به تسخیر درآورد.

شهیده ایران قربانی از جمله شهدای مدرسه زینبیه میانه است که فعالیت های پرورشی اش در مدرسه حد و اندازه نداشت، شعر می گفت، سرود می خواند و صدایش در تقلید از آهنگران چنان خوب بود که به ایشان لقب آهنگران دوم داده بودند.

دوست شهیده ایران قربانی، در خصوص این شهیده می گوید: ایشان اغلب روزهای خاص را روزه بود، به جرات می توانم بگویم، 15 روز از ماه را روزه می گرفت و نخستین نفر در مدرسه بود که به محض شنیدن صدای اذان برای نماز جماعت، در حیاط مدرسه وضو می گرفت و همان طور که آستین هایش بالا بود می آمد سالن و می گفت بگذار ببینند که وقت نماز است و برای نماز آماده شوند، ایشان با این کار به صورت عملی به تبلیغ نماز می پرداخت.

خانم شهریاری می افزاید: ایران دوست داشت مرد بود و همیشه مثل چریک ها لباس می پوشید همانطور که برادران لباس می پوشیدند، چفیه می انداخت و کفش کتانی می پوشید و می گفت مدرسه فرقی با جبهه ندارد، مدرسه هم نوعی جبهه است، به شهادت و دفاع علاقه داشت به خصوص به امام راحل تا اسمش می آمد کسی نیست که بگوید اشکش را ندیده باشد.

وی ادامه می دهد: تا از دفتر می خواستند می گفتیم که حتما خانم احمدی صدایت می کند چرا که در بسیاری از مراسم ها همکاری می کرد به خصوص در مراسم تشییع شهدا، حتی روزی که قرار بود در شهر یازده شهید تشییع شود مدیر مدرسه گفته بود دو کلاس به مراسم برود ولی ایران پیش مدیر جایگاه خاصی برای خود داشت از مدیر تا خواست همه مدرسه برای مراسم بروند، مدیر از حرفش خوشش آمد و اجازه داد همه دانش آموزان در تشییع شرکت کنند.

شهریاری اضافه می کند: فعالیت های پرورشی اش در مدرسه حد و اندازه نداشت، شعر می گفت، سرود می خواند و صدایش در تقلید از آهنگران چنان خوب بود که به ایشان لقب آهنگران دوم داده بودیم، خطش هم خوب بود و در مراسم ها اشعار می نوشت، دست راست پرورشی بود، در خیلی از کارها کمک می کرد.

نیایش‌های ایران

آه ای خدای مهربانم ! شاهد باش که تمام وجودم لبریز از تو شده، خدایا شاهد باش که چگونه این قلب پژمرده، امشب و روز و غروب و سپیده دم در همه حال به یاد توست ...

خدایا از تو تمنا دارم که در همه حال با من باشی که من در همه حال به یاد تو خواهم بود. مددم رسان که کار و درس خواندنم، زندگی کردنم، هدفم و مردنم همه به خاطر تو و برای تو باشد .

همیشه دلم می‌خواست کوهی باشم و در مقابل ظلم کاخ نشین‌ها قد علم کنم.

همیشه دلم می‌خواست آزاد باشم و سینه خصم را بشکافم.

ارسال نظرات
آخرین اخبار