سرابی به نام دختر آبی!
نگاهی به چند و چون کشتهسازی جدید در رسانهها و شبکههای اجتماعی
به گزارش خبرگزاری بسیج از خراسان رضوی؛ «دختر آبی» یکی از داغترین سوژههای این روزهای کشور است. سوژهای که نه تنها فضای مجازی را تحت تأثیر خود قرار داده که در بسیاری از جلسات و محافل رد پایی از خود بر جای گذاشته است. داستان از این قرار است که دختری به نام «سحر خدایاری» در اسفند ماه سال ۱۳۹۷ و در حالی که پوشش نامناسب داشته است، با مأموران نیروی انتظامی درگیر میشود و به آنها توهین میکند؛ بر همین اساس برای متهم مورد نظر با عنوان جریحهدار کردن عفت عمومی و توهین به مأموران، پرونده قضایی تشکیل شده و نامبرده از همان زمان با صدور قرار تأمین آزاد بوده است. او در روز حادثه به دادگاه مراجعه میکند؛ از آنجا که هنگام مراجعه او، رئیس دادگاه به دلیل فوت یکی از بستگانش در مرخصی بوده، هیچ اقدام قضایی به عمل نمیآید و برای او وقت دیگری تعیین میشود. این فرد هم پس از خروج از واحد قضایی با بنزینی که از قبل تهیه کرده بود، مبادرت به خودسوزی میکند و بلافاصله به بیمارستان منتقل میشود. این اتفاق در حالی رخ میدهد که تا آن زمان هیچ دادگاهی در این خصوص برگزار نشده و او هیچ حکم محکومیتی نداشته است.
سرآغاز داستان
پس از چند روز سحر خدایاری در بیمارستان فوت میکند و اینجا سرآغاز داستانی است که طی آن جنجالی با نام «دختر آبی» به راه میافتد. برخی با انتشار عکسی از دختری که با لباس آبی در ورزشگاه حضور یافته بود، مدعی شدند صاحب عکس «سحر خدایاری» است که به دلیل حضورش در ورزشگاه و تماشای فوتبال از سوی قوه قضائیه دستگیر و برایش پرونده تشکیل شده است. خودسوزی نامبرده هم در اعتراض به این حکم اتفاق افتاده است. یکی از اولین رسانههایی که این خبر را بر روی خروجیهای خود در تلگرام قرار داد، «خبر آنلاین» بود که پس از آن بسیاری از رسانههای وابسته به اصلاحطلبان با استناد به خبر این خبرگزاری آن را در کانالهای خود کار کردند. در متن این خبر با تیترِ «دختر آبی که هفته گذشته جلوی دادسرا خودسوزی کرده بود، صبح امروز درگذشت.» آمده است: «این دختر جوان هفته گذشته بعد از اینکه برای گرفتن تلفن همراهش به دادسرا مراجعه کرده بود، متوجه شد که باید برای تحمل شش ماه حبس به زندان بازگردد. او بعد از شنیدن این خبر برآشفت و از دادسرا خارج شد و به گفته شاهدان در حالیکه فریاد میکشید و از موضوعی اعتراض داشت، اقدام به خودسوزی کرد.»
این متن خبری است که برای اولین بار منتشر شده است. پس از آن بسیاری از سلبریتیها با انتشار پستی به قوانین مربوط به ورود خانمها به ورزشگاه اعتراض کردند. بسیاری از بازیگران، خوانندگان، ورزشکاران و کسانی که اینفلوئنسر در فضای مجازی هستند، به این موضوع اشاره کرده و تلاش کردند با این بهانه حاکمیت را زیر سؤال ببرند.
اما قسمت بدتر ماجرا آنجایی بود که برخی نمایندگان مجلس با موج سلبریتیها همراه شدند. «پروانه سلحشوری» و «علی مطهری» دو نمایندهای بودند که وارد این ماجرا شدند و به آن واکنش نشان دادند.
اما سؤال اینجاست، چه اتفاقی میافتد که کسانی که عنوان نمایندگی مردم در مجلس را به دوش میکشند، اینگونه بدون تحقیق و عوامانه اظهار نظر میکنند؟ جنجالسازی برای زیر سؤال بردن نظام اسلامی تنها عنوانی است که میتوان برای این اتفاق انتخاب کرد. نمایندههای مزبور با این کارها و با این عنوان که هدفشان دفاع از حقوق زنان است درصدد رأیسازی برای خودشان هستند و البته سلبریتیهایی که به جز افزایش دنبالکنندههایشان به چیز دیگری فکر نمیکنند.
اصل ماجرا.
اما پس از مطرح شدن چنین ادعاهایی در فضای مجازی و البته کشیده شدن آن به جامعه از طریق سه کانال مختلف متوجه میشویم تنها قسمت واقعی ماجرا خودسوزی و مرگ دختری به نام سحر خدایاری است؛ اما نه به آن دلایلی که سلبریتیها، رسانهها و برخی نمایندگان میخواهند به مردم بنمایانند. به این ترتیب، چند خبر پس از خبر اولیه منتشر شد که از آنها میتوان برای سنجش صحت و سقم این داستان استفاده کرد. اولین آن واکنش فراهانی، سردبیر خبرگزاری «میزان»، وابسته به قوه قضائیه است که اعلام کرد: «صدور حکم شش ماه حبس دروغ محض است. هیچ اقدام قضایی انجام نشد و حکمی صادر نشد.»
پس از این ماجرا «خبرآنلاین» خبر خود مبنی بر صدور حکم شش ماه حبس را به شدت تکذیب میکند. هرچند این خبر از کانال این خبرگزاری حذف شده؛ اما تصاویر آن موجود است.
دومین اتفاق مربوط به گفتوگویی است که اصل ماجرا از زبان پدر سحر خدایاری بیان میشود. او در گفتوگو با رسانهها میگوید: «دختر من از نظر عصبی مشکل داشت و در آن روز هم اعصابش به هم میریزد و فحاشی میکند و با مأمور نیروی انتظامی درگیر میشود. هرکسی که میگوید سحر قربانی شده بیدلیل این حرف را میزند، سحر قربانی چه شده؟ یک مشکل عصبی داشته که در روزی که به دادگاه میرود باز هم اعصابش به هم میریزد و بعد اقدام به خودسوزی میکند.»
«حیدرعلی خدایاری» همچنین اضافه میکند: «هیچ حکمی مبنی بر زندانی شدن سحر صادر نشده و ما به عنوان خانواده سحر اعلام میکنیم که اصلاً قرار نبوده سحر زندانی شود.»
اتفاق سوم ویدئویی است که از صاحب عکس دختر آبیپوش در ورزشگاه منتشر میشود که او اعلام میکند عکسش به اشتباه به عنوان عکس سحر خدایاری منتشر شده است. حتی بهنوش بختیاری در یکی از پستهایش برای دختر آبی مرثیهسرایی کرده، در پست دیگری اعلام کرده کسی که عکسش دست به دست میشود، «آیسان احتشامی» است که چند سال پیش در ورزشگاه حضور پیدا کرده است.
تداوم دور باطل!
این سه اتفاق نشان میدهد ضد انقلاب و رسانههایی که به هر بهانهای به دنبال ضربه زدن به نظام اسلامی هستند، این بار بسیار ناشیانه در این داستان وارد شدهاند. از مریم رجوی و گروهک منافقین که دستشان به خون ملت ایران آلوده است گرفته تا پهلویها که در دوره حکومتشان هیچ حقی را برای زنان ایرانی قائل نبودند همه و همه سعی کردند خود را دلسوز سحر خدایاری و خانوادهاش نشان دهند و اشک تمساح بریزند.
طبیعی است دشمنان و بدخواهان به دنبال ضربه زدن به جمهوری اسلامی باشند همانگونه که در چهل سال گذشته همین رویه را دنبال کردهاند، اما به نظر میرسد برخی رسانهها و سلبریتیها روز به روز ولنگارتر شده و در آن چیزی که تخصصش را ندارند وارد میشوند؛ اما این اتفاق تا کجا میتواند ادامه پیدا کند؟ تا زمانی که قوه قضائیه وارد این قضایا نشده و با کسانی که چنین موضوعاتی را ایجاد کرده و اشاعه میدهند، برخورد نکند تغییری در رویه سلبریتیهای بیسواد و رسانههای فرصتطلب ایجاد نخواهد شد. این اتفاقات سبب از بین رفتن امنیت روانی مردم و ایجاد هزینههایی برای جمهوری اسلامی در سطح بینالمللی میشود. اما متأسفانه باید گفت: آبها که از آسیاب بیفتد، سلبریتی جماعت باز هم به زندگی عادی خود بازخواهد گشت بدون آنکه در جایی پاسخگو باشد و این دور باطل ادامه خواهد داشت…
سرآغاز داستان
پس از چند روز سحر خدایاری در بیمارستان فوت میکند و اینجا سرآغاز داستانی است که طی آن جنجالی با نام «دختر آبی» به راه میافتد. برخی با انتشار عکسی از دختری که با لباس آبی در ورزشگاه حضور یافته بود، مدعی شدند صاحب عکس «سحر خدایاری» است که به دلیل حضورش در ورزشگاه و تماشای فوتبال از سوی قوه قضائیه دستگیر و برایش پرونده تشکیل شده است. خودسوزی نامبرده هم در اعتراض به این حکم اتفاق افتاده است. یکی از اولین رسانههایی که این خبر را بر روی خروجیهای خود در تلگرام قرار داد، «خبر آنلاین» بود که پس از آن بسیاری از رسانههای وابسته به اصلاحطلبان با استناد به خبر این خبرگزاری آن را در کانالهای خود کار کردند. در متن این خبر با تیترِ «دختر آبی که هفته گذشته جلوی دادسرا خودسوزی کرده بود، صبح امروز درگذشت.» آمده است: «این دختر جوان هفته گذشته بعد از اینکه برای گرفتن تلفن همراهش به دادسرا مراجعه کرده بود، متوجه شد که باید برای تحمل شش ماه حبس به زندان بازگردد. او بعد از شنیدن این خبر برآشفت و از دادسرا خارج شد و به گفته شاهدان در حالیکه فریاد میکشید و از موضوعی اعتراض داشت، اقدام به خودسوزی کرد.»
این متن خبری است که برای اولین بار منتشر شده است. پس از آن بسیاری از سلبریتیها با انتشار پستی به قوانین مربوط به ورود خانمها به ورزشگاه اعتراض کردند. بسیاری از بازیگران، خوانندگان، ورزشکاران و کسانی که اینفلوئنسر در فضای مجازی هستند، به این موضوع اشاره کرده و تلاش کردند با این بهانه حاکمیت را زیر سؤال ببرند.
اما قسمت بدتر ماجرا آنجایی بود که برخی نمایندگان مجلس با موج سلبریتیها همراه شدند. «پروانه سلحشوری» و «علی مطهری» دو نمایندهای بودند که وارد این ماجرا شدند و به آن واکنش نشان دادند.
اما سؤال اینجاست، چه اتفاقی میافتد که کسانی که عنوان نمایندگی مردم در مجلس را به دوش میکشند، اینگونه بدون تحقیق و عوامانه اظهار نظر میکنند؟ جنجالسازی برای زیر سؤال بردن نظام اسلامی تنها عنوانی است که میتوان برای این اتفاق انتخاب کرد. نمایندههای مزبور با این کارها و با این عنوان که هدفشان دفاع از حقوق زنان است درصدد رأیسازی برای خودشان هستند و البته سلبریتیهایی که به جز افزایش دنبالکنندههایشان به چیز دیگری فکر نمیکنند.
اصل ماجرا.
اما پس از مطرح شدن چنین ادعاهایی در فضای مجازی و البته کشیده شدن آن به جامعه از طریق سه کانال مختلف متوجه میشویم تنها قسمت واقعی ماجرا خودسوزی و مرگ دختری به نام سحر خدایاری است؛ اما نه به آن دلایلی که سلبریتیها، رسانهها و برخی نمایندگان میخواهند به مردم بنمایانند. به این ترتیب، چند خبر پس از خبر اولیه منتشر شد که از آنها میتوان برای سنجش صحت و سقم این داستان استفاده کرد. اولین آن واکنش فراهانی، سردبیر خبرگزاری «میزان»، وابسته به قوه قضائیه است که اعلام کرد: «صدور حکم شش ماه حبس دروغ محض است. هیچ اقدام قضایی انجام نشد و حکمی صادر نشد.»
پس از این ماجرا «خبرآنلاین» خبر خود مبنی بر صدور حکم شش ماه حبس را به شدت تکذیب میکند. هرچند این خبر از کانال این خبرگزاری حذف شده؛ اما تصاویر آن موجود است.
دومین اتفاق مربوط به گفتوگویی است که اصل ماجرا از زبان پدر سحر خدایاری بیان میشود. او در گفتوگو با رسانهها میگوید: «دختر من از نظر عصبی مشکل داشت و در آن روز هم اعصابش به هم میریزد و فحاشی میکند و با مأمور نیروی انتظامی درگیر میشود. هرکسی که میگوید سحر قربانی شده بیدلیل این حرف را میزند، سحر قربانی چه شده؟ یک مشکل عصبی داشته که در روزی که به دادگاه میرود باز هم اعصابش به هم میریزد و بعد اقدام به خودسوزی میکند.»
«حیدرعلی خدایاری» همچنین اضافه میکند: «هیچ حکمی مبنی بر زندانی شدن سحر صادر نشده و ما به عنوان خانواده سحر اعلام میکنیم که اصلاً قرار نبوده سحر زندانی شود.»
اتفاق سوم ویدئویی است که از صاحب عکس دختر آبیپوش در ورزشگاه منتشر میشود که او اعلام میکند عکسش به اشتباه به عنوان عکس سحر خدایاری منتشر شده است. حتی بهنوش بختیاری در یکی از پستهایش برای دختر آبی مرثیهسرایی کرده، در پست دیگری اعلام کرده کسی که عکسش دست به دست میشود، «آیسان احتشامی» است که چند سال پیش در ورزشگاه حضور پیدا کرده است.
تداوم دور باطل!
این سه اتفاق نشان میدهد ضد انقلاب و رسانههایی که به هر بهانهای به دنبال ضربه زدن به نظام اسلامی هستند، این بار بسیار ناشیانه در این داستان وارد شدهاند. از مریم رجوی و گروهک منافقین که دستشان به خون ملت ایران آلوده است گرفته تا پهلویها که در دوره حکومتشان هیچ حقی را برای زنان ایرانی قائل نبودند همه و همه سعی کردند خود را دلسوز سحر خدایاری و خانوادهاش نشان دهند و اشک تمساح بریزند.
طبیعی است دشمنان و بدخواهان به دنبال ضربه زدن به جمهوری اسلامی باشند همانگونه که در چهل سال گذشته همین رویه را دنبال کردهاند، اما به نظر میرسد برخی رسانهها و سلبریتیها روز به روز ولنگارتر شده و در آن چیزی که تخصصش را ندارند وارد میشوند؛ اما این اتفاق تا کجا میتواند ادامه پیدا کند؟ تا زمانی که قوه قضائیه وارد این قضایا نشده و با کسانی که چنین موضوعاتی را ایجاد کرده و اشاعه میدهند، برخورد نکند تغییری در رویه سلبریتیهای بیسواد و رسانههای فرصتطلب ایجاد نخواهد شد. این اتفاقات سبب از بین رفتن امنیت روانی مردم و ایجاد هزینههایی برای جمهوری اسلامی در سطح بینالمللی میشود. اما متأسفانه باید گفت: آبها که از آسیاب بیفتد، سلبریتی جماعت باز هم به زندگی عادی خود بازخواهد گشت بدون آنکه در جایی پاسخگو باشد و این دور باطل ادامه خواهد داشت…
ارسال نظرات
غیرقابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۰
پر بیننده ها
آخرین اخبار