خبرهای داغ:
مسئول نمایندگی ولی فقیه درسپاه فلاورجان:

یکی از ابزار هایی که منافقون در دشمنی با مؤمنین به کار می گیرند، استهزاء و مسخره کردن است

امر و نهی قلبی(اظهار رضایت و تنفر) درجاتی دارد که با پایین‌ترین درجه و سبک‌ترین راه می‌توان امر و نهی کرد و به مقصود دست یافت.
کد خبر: ۸۸۸۳۲۴۴
|
۱۷ تير ۱۳۹۶ - ۲۰:۲۵

به گزارش خبرگزاری بسیج ازفلاورجان، مسئول نمایندگی ولی فقیه در ناحیه مقاومت بسیج فلاورجان در کلاس نورمبین که باحضور نیروهای پایور ناحیه برگزار شد به تفسیرآیه آیه 67/سوره توبه پرداخت.

حجت الاسلام علی رئیسیان با اشاره به جایگاه امر به معروف خاطر نشان کرد: مردان منافق و زنان منافق، همه از یک گروهند! آنها امر به منکر، ونهی از معروف می‌کنند؛ و دستهایشان را (از انفاق و بخشش) می‌بندند؛ خدا را فراموش کردند، و خدا(نیز) آنها را فراموش کرد(و رحمتش را از آنها قطع نمود)؛ به یقین، منافقان همان فاسقانند!

 وی در ادامه به مراحل و مراتب امر معروف و نهی از منکر اشاره کرد و افزود: امر و نهی قلبی، امر و نهی و زبانی، امر و نهی عملی می باشد.

رئیسیان در تشریح مراحل امربه معروف و نهی از منکر گفت : الف) مرحله‌ی اول امر به معروف و نهی از منکر، امر ونهی قلبی یا امر و نهی با قلب است. مقصود از امر و نهی قلبی، اظهار رضایت یا کراهت قلبی است، یعنی مکلف باید رضایت قلبی خود را نسبت به معروف و تنفر و انزجار درونی خود را نسبت به منکر آشکار سازد و از این راه فردی که معروفی را ترک می‌کند و یا منکری را به جا می‌آورد را به انجام معروف و ترک منکر وارد سازد.

ب) امر و نهی قلبی(اظهار رضایت و تنفر) درجاتی دارد که با پایین‌ترین درجه و سبک‌ترین راه می‌توان امر و نهی کرد و به مقصود دست یافت ، نباید متوسل به درجه‌ی بالاتر شد. این درجات بر حسب شدت و ضعف و بر حسب انواعی که دارند بسیارند. برخی از آنها عبارتند از: با تبسم و لبخند و روی گشاده برخورد کردن، چشم فرو بستن، خیره شدن، به روی دست زدن، دندان به لب گرفتن، با دست یا سر اشاره کردن، سلام نکردن، رو گرداندن، پشت گرداندن، صحبت را قطع کردن، قهر و ترک معاشرت کردن می باشد.

 رئیسیان در ادامه به بیانات مقام معظم رهبری حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای (مدظلّه العالی) درباره این آیه اشاره کرد و اضافه نمود: نقطه‌ی مثبتی که در اینجا باید از نظر دور نماند، این است که «المنافقون والمنافقات بعضهم من بعض»؛ یعنی ازجنس یکدیگرند. درمورد «المؤمنون والمؤمنات» می‌فرماید: «بعضهم اولیاء بعض»؛ پیوسته‌ی به یکدیگرند. بین منافقون و منافقات، آن صمیمیت و صفا و وحدت هرگز به وجود نخواهد آمد. بالاخره در این جبهه‌ی واحد کفر و استکبار، اختلاف و تشتت رأی و تعارض قوا و نیروها با یکدیگر به قدری وجود خواهد داشت که اگر مؤمنینِ وقت‌شناس وجودداشته باشند و بخواهند از فرصت ها استفاده کنند، بتوانند؛ لیکن ظاهر قضیه آن است که اگرخطر واحدی مجموعه‌ی قدرت مادّی عالم و این امپراتوری خطرناک را تهدید بکند، آن ها دستشان با هم است.

مسئول نمایندگی ولی فقیه درسپاه فلاورجان به نشانه هاى منافقان اشاره نمود و افزود: در اين آيه بحث درباره منافقان و رفتار و نشانه هاى آنها است. در اینجا اشاره به يك مطلب كلى مى كند و آن اينكه ممكن است روح نفاق به اشكال مختلف ظاهر شود، و در چهره هاى متفاوت خودنمائى كند كه در ابتدا جلب توجه نكند، مخصوصا خودنمائى روح نفاق در يك مرد با يك زن ممكن است متفاوت باشد، اما نبايد فريب تغيير چهره هاى نفاق را در ميان منافقان خورد، بلكه با دقت روشن مى شود كه همه در يك سلسله صفات كه قدر مشترك آنان محسوب مى شود شرى كند، لذا مى گويد:مردان منافق و زنان منافق همه از يك قماشند.(المنافقون و المنافقات بعضهم من بعض)

 علی رئیسیان به ذكر پنج صفت از اوصاف منافقان اشاره نمود و خاطر نشان کرد: آنها مردم رابه "منكرات" تشويق، و از "نيكي ها" باز مى دارند (ياءمرون بالمنكر و ينهون عن المعروف ) يعنى درست بر عكس برنامه مؤمنان راستين كه دائما ازطريق "امر به معروف" و "نهى از منكر" در اصلاح جامعه و پيراستن آن از آلودگى و فساد كوشش دارند، منافقان دائما سعى مى كنند كه فساد همه جا را بگيرد، و معروف و نيكى از جامعه برچيده شود تا بهتر بتوانند در چنان محيط های آلوده ای به اهداف شومشان برسند. آنها دست دهنده ندارند، بلكه دست هايشان را مى بندند، نه در راه خدا انفاق مى كنند، نه به كمك محرومان مى شتابند، و نه خويشاوند و آشنا از كمك مالى آنها بهره مى گيرند (و يقبضون ايديهم ) روشن است آنها چون ايمان به آخرت و نتائج و پاداش "انفاق" ندارند، در بذل اموال سخت بخیلند، هر چند آن ها براى رسيدن به اغراض شوم خود، اموال فراوانى خرج مى كنند و يا به عنوان رياكارى بذل و بخششى دارند، اما هرگز از روى اخلاص و براى خدا دست به چنين كارى نمي زنند. آنچه در آيه فوق درباره صفات مشترك منافقان گفته شد در هر عصر و زمانى ديده مى شود. منافقان عصر ما با چهره هاى جديدى كه به خود گرفته اند، در اصول فوق همانند منافقان قرون پيشين هستند، هم تشويق به فساد مى كنند، هم جلو كار نيك را مى گيرند، هم بخيل، و هم خدا را در تمام زندگانيشان فراموش كرده اند، و هم قانون شكن و فاسقند و عجيب اينكه با تمام اين اوصاف ،مدعى ايمان به خدا و اعتقاد محكم و مبرم به مبانى دينى و اسلامى نيز هستند

مسئول نمایندگی ولی فقیه درسپاه فلاورجان درپایان درباره ابزار کار منافقان اشاره نمود و بیان کرد: یکی از ابزار هایی که منافقون در دشمنی با مؤمنین به کار می گیرند استهزاء و مسخره کردن است، این صفت چنان با آن ها عجین شده که گویی نمی توان آن ها را از منافقان جدا کرد. منافقان که عموماً افرادی لجوج، بهانه جو، ایراد گیر و کار شکن هستند، هر کار مثبتی را با وصله های نامناسبی تحقیر کرده و بد جلوه می دهند. قرآن مجید شدیداً این روش غیر انسانی آن ها را نکوهش می کند و مسلمان ها را از آن آگاه می سازد، تا تحت تأثیر این گونه القائات سوء قرار نگیرند و هم منافقان بدانند حنای آن ها در جامعه ی اسلامی و قرآنی، رنگی ندارد.(توبه/79، تفسیر نمونه، ج26،ص290) روح نفاق در مرد و زن ممکن است متفاوت باشد و این هم بر می گردد به این که ساختار جسمی و روحی و تفاوت های طبیعی زن و مرد در خلقت. اما با وجود این، نباید فریب تغییر چهره های نفاق را در میان منافقان خورد. لذا خداوند می فرماید: «مردان و زنان منافق، همه از یک قماشند؛ المنافقون المنافقات بعضهم من بعض» (توبه/67)

پس اوصاف منافقان را چنین بیان می کند: «آنها مردم را به منکرات تشویق و از نیکی ها باز می دارند. یامرون بالمنکر و ینهون عن المعروف» یعنی درست بر عکس برنامه ی مؤمنان راستین که دائماً از طریق «امر به معروف» و «نهی از منکر» در اصلاح جامعه و پیراستن آن از آلودگی و فساد کوشش دارند، منافقان دائماً سعی میکنند که فساد همه جا را بگیرد و معروف و نیکی از جامعه بر چیده شود.

ارسال نظرات