برقراری ارتباط یکی از اصول اولیه زندگی است و به ما امکان انتقال افکار، نظرها، احساسات و اطلاعات حیاتی را در فرم‌های مختلف می‌دهد.
کد خبر: ۹۵۴۷۴۴۶
|
۲۵ مهر ۱۴۰۲ - ۰۸:۰۰

به گزارش خبرگزاری بسیج استان مرکزی؛ بهترین راه برای نزدیک شدن به یک فرد و صحبت کردن با او چیست؟ این سوال بزرگی است که بار‌ها و بار‌ها افراد از خودشان می‌پرسند و در بعضی مواقع مردم دنبال راهکاری هستند که در هر شرایطی جواب دهد.

در اینجا برای شما چندین اصل بنیادین مطرح شده که همیشه جواب می‌دهند. زمانی که شما این اصول بنیادین را یاد بگیرید و در آن‌ها تخصص پیدا کنید، به اندازه‌ای خلاق می‌شوید که همیشه بتوانید با گروه‌های بسیاری از افراد، به راحتی صحبت کنید.

*چگونه به افراد نزدیک شوید و با آن‌ها مکالمه‌ای را آغاز کنید

*تصمیم بگیرید که از مردم خوش‌تان بیاید.

مگر اینکه افراد به شما دلیلی دهند که از آن‌ها خوش‌تان نیاید، فرض کنید که هر کسی که با او آشنا می‌شوید دوست داشتنی است و صحبت کردن با او ارزشمند است. افراد محبوب، به طور ذاتی از آشنایی با افراد مختلف خوششان می‌آید. آن‌ها از اینکه با افراد جدید آشنا شوند لذت می‌برند و تنظیمات پیش فرض آنان این است: "من عاشق آشنایی با افراد جدید هستم." اغلب اوقات، افراد خجالتی فکر می‌کنند که دیگران دوست ندارند با آن‌ها صحبت کنند و یا اگر آن‌ها نظرات و احساسات‌شان را به دیگران بگویند مورد انتقاد قرار می‌گیرند. به عبارت دیگر، افراد خجالتی اغلب اوقات تصویری منفی ازدیگران دارند و به همین دلیل نزدیک شدن به دیگر افراد، برای آن‌ها تقریبا غیر‌ممکن می‌شود. دقت کنید که در اینجا چه اتفاقی می‌افتد. فردی که اینگونه باشد، از این نقطه شروع می‌کند: "من افرادی که مرا دوست نداشته باشند، دوست ندارم". این نگرش منفی مانعی می‌سازد که باعث می‌شود آن شخص با شخص دیگری صحبت نکند و مکالمه‌ای را هم آغاز نکند.

افراد محبوب با نگرشی متفاوت آغاز می‌کنند و آن نگرش این است: "من تو را دوست دارم، مگر به من دلیلی بدهی که اینطور نباشد."
* بدانید که خوشحالی شما بستگی به این ندارد که فرد دیگر چه واکنشی داشته باشد.

این که فکر کنید خوشحالی شما بستگی به این دارد که بیرون شما چه اتفاقی می‌افتد کاملا یک فرض اشتباه است. شما خوشحال باشید یا نباشید، مربوط به این است که شما چه فکری کنید و چه احساسی داشته باشید و هیچ ربطی به واکنش دیگران نسبت به شما ندارد، مگر اینکه خودتان بخواهید با این باور غلط زندگی کنید اگر شما نزدیک فردی شوید و واکنشی منفی دریافت کنید، فقط می‌تواند دو معنا داشته باشد. اول اینکه شما نیازمند این هستید که رویکردتان را تغییر دهید و دوم اینکه آن شخص علاقه‌مند به این نیست که شما را در آن لحظه بشناسد. و این هم می‌تواند به دلایل بسیار متعددی باشد که هیچ ربطی به این ندارد که شما چه کسی هستید. خودتان انتخاب کنید که خوشحال باشید، فارغ از اینکه شخص دیگری که با او آشنا می‌شوید ممکن است بی‌ادب باشد، روز بدی سپری کرده باشد، یا زیادی از حد خسته باشد یا در زمانی که با شما آشنا می‌شود، گرسنه باشد. خوشحالی با نگرش شما آغاز می‌شود و ربطی به واکنش دیگر افرادی که تا به حال شما را ندیده‌اند و با شما آشنا نشده‌اند ندارد.

*بدانید از آن فرد چه واکنشی را می‌خواهید، رویکرد خودتان را تغییر دهید تا آن واکنش را دریافت کنید. این موضوع هم دنباله نکات بالاست. همیشه در مورد کاری که می‌کنید و نحوه پیشرفت آن، هدف محور باشید. هیچ‌گاه شکست‌های خودتان را شخصی برداشت نکنید، هیچگاه به علت مشکلی که قبلا در جمع پیش آمده، پیش خودتان فکر نکنید که شما ارزش این را ندارید که کسی با شما صحبت کند. تصور کنید که شما بدون اینکه کاری داشته باشید فقط در حال تماشا هستید. این فرد چه چیزی می‌بیند؟ چه چیزی را به شما پیشنهاد می‌کند تا به منظور بهبود رویکردتان از آن استفاده کنید؟ ببینید که شما در چه چیزی خوب عمل می‌کنید و آن را به عنوان مبنای پیشرفت بیرونی‌تان قرار دهید. اگر شما می‌خواهید که افراد لبخند بزنند یا بخندند و این اتفاق نمی‌افتد، زمان این است که رویکردتان را تغییر دهید. بررسی کنید که شما قبلا چه کاری انجام می‌دادید و سپس اگر همچنان نمی‌دانید برای دریافت واکنش مثبت چه کنید، برای خودتان یک الگو برگزینید. کسی را پیدا کنید که همیشه باعث این می‌شود که افراد لبخند بزنند یا بخندند. سپس رویکردش را قدم به قدم کپی‌برداری نمایید. شما همیشه می‌توانید افراد محبوب را ببینید و دقت کنید که چه کار متفاوتی نسبت به شما انجام می‌دهند. آن کار‌ها را کپی کنید و می‌بینید که هنگام آشنایی با افراد، بسیار بهتر عمل خواهید کرد. یک رویکرد موثر را به کار بگیرید و شما هم تاثیر‌گذار خواهید شد.

*موفقیت 100 درصدی را فراموش کنید. زمانی که شروع می کنید به این که در آشنایی با افراد بهتر شوید، استاندارد‌های بسیار بالایی برای خودتان باید قرار دهید و مطابق آن‌ها رفتار ‌کنید. داشتن توقعات بالا و مثبت در نگرش خودتان عالی است. اما این تا زمانی خوب است که شما بدانید هیچگاه قرار نیست بی‌عیب و نقص شوید. همیشه این خیال وجود دارد که شما فکر می‌کنید می‌توانید یک رویکرد کلیدی را کشف کنید که همیشه و در هر شرایطی بدون هیچ تلاشی از سمت‌تان نتیجه دهد. اگر شما به چنین چیزی برسید، شما 100 درصد موفقیت خواهید داشت و از آن هم لذت می‌برید، واقعا چنین چیزی وجود دارد؟ شاید اگر ما به زندگی افراد فوق العاده‌ای که تا به حال پا به این کره خاکی گذاشته‌اند نگاه کنیم، بتوانیم این راز جادویی را پیدا کنیم. اما متاسفانه زندگی رهبران بزرگ، خلاق و نوابغ در گذشته، نشان می‌دهد که آن ها هم موفقیت 100 درصدی نداشته‌اند. همیشه به دنبال این باشید که پیشرفت کنید و بهتر شوید، اما موفقیت 100 درصدی را فراموش کنید.

این نگرش که شما همیشه باید در حال پیشرفت باشید، ولی به دنبال بی‌نقص بودن نباشید، بدین معناست که فشار کمتری را هنگام نزدیک شدن و صحبت کردن و آشنایی با افراد جدید خواهید داشت. فشار کمتر به معنای تنش کمتر است و زمانی که شما آرام باشید، می‌توانید نتایج بسیار بهتری بگیرید. در نهایت، اگر هدف شما این است که بهترین عملکرد خودتان را داشته باشید و دائما پیشرفت کنید، به این نتیجه می‌رسید که در یادگیری چیزهای جدید، موفق خواهید بود.

پس می‌بینید که یک تغییر در نگرش شما می‌تواند به این معنا باشد که شما هیچگاه در نزدیک شدن به افراد به منظور صحبت با آنان اشتباه نمی‌کنید یا اینکه شما عالی عمل می‌کنید یا چیزی را یاد می‌گیرید که به شما در عالی شدن کمک خواهد کرد.

مریم قاسمی مطلق كارشناس ارشد مشاوره 

ارسال نظرات
آخرین اخبار