خبرهای داغ:
خاطره ای از شهدای دانش آموز میانه ای؛

شهلا خون داد، شهلا جان داد

تبریز- شهلا ثانی از شهدای دانش آموز میانه ای است که در بمباران دبیرستان زینبیه این شهرستان به شهادت رسید، شهیدی که بارها داوطلب اهدای خون به رزمندگان شده بود.
کد خبر: ۹۵۴۱۴۱۹
|
۰۲ مهر ۱۴۰۲ - ۰۱:۱۰

خبرگزاری بسیح، رقیه غلامی؛ صبح روز 12 بهمن سال 1365 دبیرستان زینبیه با شهادت دانش آموزان عطر بهشت گرفت و آبی آسمان حیاط آن، وسعت کهکشان ها را به تسخیر درآورد.

شهلا ثانی نیز از جمله شهدای دانش آموز این دبیرستان بود که بارها داوطلب اهدای خون به رزمندگان شده بود و به علت وزن کمش نتوانسته بود خون اهدا کند ولی یک روز از قبل از شهادتش موفق شد.

برادر شهلا ثانی از آن روز می گوید: مادرم روز بمباران از شهلا می خواهد که به مدرسه نرود و می گوید برادرانت در جبهه هستند تو بمان. شهلا به شهادت علاقه زیادی داشت زیر بار نمی رود و می گوید از بمباران نمی ترسد، تا این که مادرم شهلا را به زیرزمین همسایه می برد و درش را می بندد تا نتواند به مدرسه برود، شهلا نمی تواند تحمل کند و با باز کردن پنجره از زیرزمین خلاص شده و به مدرسه می رود.

دوست و همسر برادر شهید ثانی هم اضافه می کند: شهلا بدنش ضعیف و لاغر اندام بود، یک بار رفته بود برای خون دادن، پس از کلی صف ایستادن نوبتش که رسیده بود وزنش کرده و گفته بودند وزنت کم است نمی توانی خون بدهی، با ناراحتی به خانه آمد و گریه کرد و گفت: «کیفم را پر از پاره آجر می کنم تا سنگین شوم تا از من هم خون بگیرند و بالاخره هم موفق شد و خون داد.

روز بمباران زنگ تفریح که زده شد دیدم با چادری که همیشه بر سر داشت از پله ها هراسان پایین می آید، دستش هم کاغذ بود، پرسیدم چیه در دستت، گفت: «لیست افرادی که می خواهند خون بدهند»، پرسیدم اسم تو هم در لیست است بگذار نگاه کنم، اگر باشد به مادر می گویم، هر چه اصرار کردم، نگذاشت فهمیدم اسم ایشان هم جزو اهداکنندگان خون است. همان روز دو ساعت قبل از شهادتش خون داده بود، آن روز مثل پرنده ای بود که با لبه های چادرش که از پله ها پایین می آمد گویا در حال پرواز بود و همان روز هم پرواز کرد.

ارسال نظرات
آخرین اخبار