خبرهای داغ:

روایت خواندنی از شهیدی که جنیست فرزندش و ازدواج او با دختر همرزمش را پیش بینی کرد

روایت خواندنی از شهیدی که جنیست فرزندش و ازدواج او با دختر همرزمش را پیش بینی کرد
خواهر شهید عیسی جاشی می گوید: وقتی همسر برادرم باردار بود به همرزمش که اتفاقا همسر او هم دوران حمل را سپری می کرد، گفته بود مطمئنم که فرزندم پسر است، فرزند تو هم دختر می شود. دخترت عروس خودم است.
کد خبر: ۹۴۸۶۵۳۵
|
۰۹ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۱:۰۸
روایت خواندنی از شهیدی که جنیست فرزندش و ازدواج او با دختر همرزمش را پیش بینی کرد
به گزارش سرویس خبری بسیج جامعه زنان خبرگزاری بسیج  - از خوزستان، لیلا جاشی بعد از گذشت سالها هنوز درباره برادرش که صحبت می کرد بغض در صدایش و اشک در چشمانش دیده می شد و گاها لابه لای خاطراتش لبخند به لبش می آمد.
در مورد نحوه جبهه رفتن برادرش اینگونه می گوید: وقتی انقلاب پیروز و جنگ شروع شد، به علت اشتیاقی که به جبهه داشت درسش را رها کرد و تا نیمه های شب برای حفظ امنیت شهر تلاش می کرد. آنقدر پیگیر بود تا اینکه موفق شد به جبهه عازم شود. بعد از گذراندن آموزش های نظامی وارد عرصه میدان شد و در عملیاتهای مختلف حضور پیدا کرد.
دو سال در جبهه بود و هیچ گاه جبهه را ترک نکرد و به قول خودش سعادت شهادت نداشت.
خواهر شهید، اینگونه برادرش را توصیف می کند:
عیسی در سال ۱۳۴۷ متولد شد. از سن ۶سالگی به مدرسه رفت. او شاگرد ممتاز کلاس بود. همیشه خنده رو و شوخ طبع بود. خانواده ای مذهبی داشت و در محرومیت بزرگ شد.
پدر بزرگوارش با وجودی که شرایط مالی مناسبی نداشت اما همیشه سفره دار بود و به مهمان نوازی معروف.
پدرش، ایمانی قوی داشت. اهل مسجد و نماز شب و همچنین از مبارزین انقلابی زمان شاه بود. همین منش و شخصیت پدر، بر فرزند هم اثر گذاشته و از او جوانی مومن و مردم دوست ساخته بود
عیسی آنقدر خوب بود که در مدت کوتاه زندگی اش کسی را از خود نرنجاند و همیشه برادری دلسوز و مهربان بود.
حضور مداوم عیسی در جبهه ها و شخصیت آسمانی اش، پدرم را به این نتیجه رساند که او جایش اینجا نیست و حتما شهید می شود. پدر دوست داشت از پسرش یادگاری داشته باشد به همین خاطر شرایط ازدواج عیسی را مهیا کرد.
بعد از ازدواج باز هم به جبهه برگشت و در عملیاتهای مختلف شرکت کرد.
وقتی همسر عیسی باردار بود به همرزمش که اتفاقا همسر او هم دوران حمل را سپری می کرد، گفته بود مطمئنم که فرزندم پسر است، فرزند تو هم دختر می شود. دخترت عروس خودم است.
بغض می کند و می گوید: برادرم قبل از به دنیا آمدن فرزندش به شهادت رسید. فرزندش همانگونه که خودش گفته بود پسر شد.
چند سال بعد که بزرگ تر شد و تصمیم به ازدواج گرفت پدر بزرگش گفت به خواستگاری همان دختر همرزم پدرش برویم.
آن موقع همرزم عیسی در اهواز زندگی می کرد. ثمره ازدواجشان دو فرزند است.
از خصوصیات اخلاقی شهید بگویید.
عیسی شوخ طبع، خوش قلب و مهربان بود. با جوانان منطقه انس و الفت خوبی داشت. نسبت به محرمات و منکرات حساس بود و در انجام واجبات پیش قدم. یاور یتیمان بود و با روحانیون منطقه نشست و برخواست داشت. او مخلص و مطیع محض ولایت فقیه بود.
در عملیات نصر چهار کردستان بسیار فعال و پیشتاز بود. کارش بی سیم چی، آر پی جی زن و تیربارچی بود. همیشه مردم را به حضور در جبهه های جنگ و تبعیت از حرف امام خمینی تشویق می کرد. او به عنوان خبره ترین بیسم چی و فرمانده دسته گردان انصار المؤمنین انتخاب شده بود.
شهید عیسی جاشی به عنوان فرمانده دسته عملیاتی در چهارم فروردین ۱۳۶۷ در منطقه حلبچه کردستان به شهادت رسید.
او شب قبل از عملیات غسل شهادت کرده بود.
خبرنگار: مرعشی
انتهای پیام/* تحلیلی طنین یاس
ارسال نظرات
پر بیننده ها
آخرین اخبار