مصطفی صداقت بسیجی قمی در دلنوشته ای به مناسبت اولین سالگرد شهادت سردار شهید حاج قاسم سلیمانی حس دلتنگی اش را به قلم تحریر در آورده است.
به گزارش خبرگزاری بسیج از قم،متن دلنوشته مصطفی صداقت بدین شرح است:
می‌نویسم برایت، تویی که برایمان حس امینت و آرامش بودی.
علمداری که دیدن او در خیام آراممان میکرد و دلمان را قرص
یاوری که "کاشف الکرب عن وجه مولا" بود
"نفس مطمئنه"ای که خدا از او راضی بود
"رجال صدقوا ما عاهدالله"ای که بر سرعهدش ماند و او را به بهترین شکل خریدند
صبحی که خبر شهادتت را شنیدم گویی دنیا بر سرم آوار شد. باور نمیکردم. هر لحظه میخواستم کسی بگوید این خبر صحت ندارد و اشتباهی رخ داده. ساعتی به تصویرت در قاب تلویزیون خیره بودم و اشک میریختم.
میدانستم این برایت بهترین است. به چیزی که آرزویش را داشتی و تمام عمر برایش خون دل خوردی و زحمت‌ها کشیدی حالا رسیده بودی. ولی دل خودمان را چه کنیم؟!
حالا یک سال از آن روز گذشته و شب جمعه ساعت ۱:۲۰ برای تو سعادت شد و برای ما #دلتنگی
راستی از حالمان خبر داری؟!
میدانی بعد از رفتنت یک روز خوش ندیدیم؟!
میدانی بعد از جدا شدن دستت دیگر به همدیگر دست ندادیم؟!
میدانی زندگی عادی‌مان غیر عادی شد؟!
میدانی نفس کشیدن معمولی برایمان آرزو شده؟!
همه را میدانی، هستی و میبینی، چون وعده خداست که شهدا زنده‌اند و "عند ربهم یرزقون"اند
باور داریم که "شهید حاج قاسم سلیمانی" از "حاج قاسم سلیمانی" دستش باز‌تر است.
دستش قلم شده، ولی چون علمدار دو بال دارد و بر احوالاتمان سیطره و بیش از پیش یاور مظلومان عالم است
شک ندارم که با عَلَم سپاه قائم (عج) می‌آیی و علمداری میکنی
خیالت راحت، دور "این حکیم فرزانه که پرچم دار ولایت"است میچرخیم تا بیایی؛ از حریمی که برای دفاع از آن استخوان خرد کردی تا اسلام باقی بماند دفاع میکنیم و سر میدهیم
ما که هیچ، ولی فرزندان شهدای مدافع حرم که با رفتنت دوباره یتیم شدند بدجور دلتنگ تو هستند
هوایمان را داشته باش و برایمان دعا کن
وَنُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّه وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ
علمداری که دیدن او در خیام آراممان میکرد و دلمان را قرص
یاوری که "کاشف الکرب عن وجه مولا" بود
"نفس مطمئنه"ای که خدا از او راضی بود
"رجال صدقوا ما عاهدالله"ای که بر سرعهدش ماند و او را به بهترین شکل خریدند
صبحی که خبر شهادتت را شنیدم گویی دنیا بر سرم آوار شد. باور نمیکردم. هر لحظه میخواستم کسی بگوید این خبر صحت ندارد و اشتباهی رخ داده. ساعتی به تصویرت در قاب تلویزیون خیره بودم و اشک میریختم.
میدانستم این برایت بهترین است. به چیزی که آرزویش را داشتی و تمام عمر برایش خون دل خوردی و زحمت‌ها کشیدی حالا رسیده بودی. ولی دل خودمان را چه کنیم؟!
حالا یک سال از آن روز گذشته و شب جمعه ساعت ۱:۲۰ برای تو سعادت شد و برای ما #دلتنگی
راستی از حالمان خبر داری؟!
میدانی بعد از رفتنت یک روز خوش ندیدیم؟!
میدانی بعد از جدا شدن دستت دیگر به همدیگر دست ندادیم؟!
میدانی زندگی عادی‌مان غیر عادی شد؟!
میدانی نفس کشیدن معمولی برایمان آرزو شده؟!
همه را میدانی، هستی و میبینی، چون وعده خداست که شهدا زنده‌اند و "عند ربهم یرزقون"اند
باور داریم که "شهید حاج قاسم سلیمانی" از "حاج قاسم سلیمانی" دستش باز‌تر است.
دستش قلم شده، ولی چون علمدار دو بال دارد و بر احوالاتمان سیطره و بیش از پیش یاور مظلومان عالم است
شک ندارم که با عَلَم سپاه قائم (عج) می‌آیی و علمداری میکنی
خیالت راحت، دور "این حکیم فرزانه که پرچم دار ولایت"است میچرخیم تا بیایی؛ از حریمی که برای دفاع از آن استخوان خرد کردی تا اسلام باقی بماند دفاع میکنیم و سر میدهیم
ما که هیچ، ولی فرزندان شهدای مدافع حرم که با رفتنت دوباره یتیم شدند بدجور دلتنگ تو هستند
هوایمان را داشته باش و برایمان دعا کن
وَنُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّه وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ
ارسال نظرات
غیرقابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۰
پر بیننده ها
آخرین اخبار
