خبرهای داغ:

سیره امام رضا(ع) راهگشای اخلاق و سرمایه‌ای بی‌بدیل برای همگان

امام رضا(ع) دارای سجایای فراوان بودند که شاید اگر بخواهیم هر یک از این سجایا را بررسی کنیم به گنجینه‌های فراوان دست یابیم که چونان ذخایری عظیم راهگشای اخلاق و سرمایه‌ای بی‌بدیل برای تمامی مردمان است.
کد خبر: ۹۲۵۳۸۷۸
|
۱۳ تير ۱۳۹۹ - ۱۵:۲۰

سیره امام رضا(ع) راهگشای اخلاق و سرمایه‌ای بی‌بدیل برای همگانبه گزارش خبرگزاری بسیج از همدان، حضرت رضا(ع) دارای سجایای فراوان بودند که شاید اگر بخواهیم هر یک از این سجایا را بررسی کنیم به گنجینه‌های فراوان دست یابیم که چونان ذخایری عظیم راهگشای اخلاق و سرمایه‌ای بی‌بدیل برای تمامی مردمان است.

السلام علیک یا علی بن موسی الرضا(ع)

چرا به علی بن موسی امام هشتم(ع)، رضا می‌گویند؟

در وجه نامگذاری حضرت به رضا احادیثی وارد شده است؛ از جمله، احمد بن ابی نصر بزنطی می‌گوید به امام جواد(ع) عرض کردم گروهی از مخالفان شما گمان می‌کنند که مأمون پدر شما را رضا لقب داده است؛ آن هم بدین جهت که امام را برای پذیرش ولایت‌عهدی راضی کرده است.

امام جواد(ع) فرمود به خدا سوگند اینان دروغ می‌گویند . بلکه خداوند پدرم را رضا نامیده است؛ چون که پسندیده خدا درآسمان بود و رسول خدا(ص) و ائمه هدی در زمین از او خشنود بودند.

بزنطی به امام(ع) گفت: آیا همه پدران گذشته تو پسندیده خدا و رسول(ص) و ائمه هدی نبودند؟ حضرت فرمود: چرا بزنطی.

پرسید پس چرا تنها آن حضرت رضا نامیده شد؟ امام جواد (ع)  فرمود زیرا همان گونه که دوستان و موافقان از او راضی بودند مخالفان نیز از او راضی بودند.

این ویژگی برای هیچ کدام از پدران حضرت وجود نداشت و بدین سبب است که در میان ائمه، حضرت به رضا نامیده شده است. 

حضرت رضا(ع) دارای سجایای فراوان بودند که شاید اگر بخواهیم هر یک از این سجایا را بررسی کنیم به گنجینه‌های فراوان دست یابیم که چونان ذخایری عظیم راهگشای اخلاق و سرمایه‌ای بی‌بدیل برای تمامی مردمان است و نقطه آغاز را اگر همین معاشرت با مردم و مردم‌داری هم بگیریم آنگاه خواهیم دید که این امام رئوف در زمان حیات خود دارای چه مقبولیت گسترده و تکیه‌گاهی همیشگی بوده‌اند چنان که کرامات بی‌مانند ایشان در حفظ کرامت مردم مسبب برقراری ارتباطات معنوی فراوان بوده است.

ایشان در روابطشان با مردم آنها را به عملگرایی در برابر بی‌عملی تشویق می‌فرمودند چنان که بودند کسانی که در ظاهر  و به زبان به محبت آل الله اصرار می‌کردند اما در عمل حتی از دادن خمس خود نیز امتناع می‌کردند و آنهم در محضر مبارک امام (1) و از  این‌رو امام، تکلیف مالی را نیاز مردم می‌دانستند نه امام؛ چرا که امام به اراده‌ای تمامی اسباب را بر دست دارد(2).

در مکتب مردم‌مداری آن حضرت هیچ گاه از معاشرت با مردم شیعیان امتناع نورزیده‌اند و مشتاقانه اهل پذیرش مهمان بودند؛ ایشان در مهمان‌داری سنگ تمام می‌گذاشتند و می‌فرمودند: ما جماعتی هستیم که از میهمانانمان کار نمی‌کشیم.

ایشان تا میهمان را کاملا بدرقه نمی‌کردند از او خدا حافظی نمی‌کردند. ایشان دارای اخلاقی برجسته و به عنوان الگویی برای همگان هرگز با کسی درشتی ننموده، هیچ کس را اگر می‌توانست نیازش را برآورده کند پس نمی‌زد، هرگز در حضور کسی پای خود را دراز نمی‌کرد، و در برابر همنشینش تکیه نمی‌داد، هرگز به کسی دشنام نمی‌داد چه از وابستگان وغلامانشان؛ در سفره‌داری مراعات همه را می‌کرد و همه را بر سر سفره می‌نشاند از دربان وغلام و... .

اهل احسان فراوان و روزه‌داری و صدقه پنهان بود چنان که در فضیلت مثل و مانند ندارد که خود ملاک برتری و شرافت را تقوا می‌دانست (سوره حجرات آیه 13).

ایشان در رعایت حق همگان اصرار می‌ورزید از مسیحیان گرفته تا مسلمانان و شیعیان کوچک و بزرگ و نیازمندان و فقرا، و خلاصه همه و همه.

در سخنی گوهربار  فرمود به کودک دستور بده که با پس خودش صدقه بدهد، اگر چه تکه نانی یا یک مشت چیز اندک باشد؛ زیرا هر چیزی که در راه خدا داده می‌شود، هرچند کم اگر با نیت پاک باشد، بسیار است.

اینها رویه‌های تربیتی مردمی حضرت بود که ترویج جوانمردی و هم زیستی کریمانه را حتی از سنین کم به مردم آموزش عملی می‌دادند، رسم مردم‌داری ایشان، انفاق روزانه، گرامی داشتن فقرا، آبروداری آبرومندان، مراعات زیردستان، همنشینی با زیردستان و رعایت حقوق ایشان و تواضع در مقابل غلامان بود؛ چنان که حتی در برابر زورگویان مستکبر کوتاه نمی‌آمدند، این سجایا دارای ابعادی وسیع است که توصیف و بسط هر کدام سطوری فراوان و مجالی بسیار می‌طلبد در این گفتار نکته پایانی این است که حضرت  در تمام عمر با برکت خود در خدمت به مردم رویه‌ای الهی داشتند که این می‌تواند برای همگان به خصوص آنها که در جوامع نقشی بیشتر دارند سرلوحه کار قرار گیرد که کرامت همگان محفوظ و روز به روز بیشتر شود.

منابع:

علل الشرایع شیخ صدوق جزء 1 ص 277  باب 172 ح 1)

الکافی ج 1،ص547,ح45

همان،ص491,ح10

عیون اخبار الرضا

انتهای پیام/

ارسال نظرات
آخرین اخبار