خبرهای داغ:
با حضور مادر شهیده راضیه کشاورز برگزار شد

یادبود شهیده کشاورز و اختتامیه مسابقه کتاب « راضِ بابا » در طبس

یادبود شهید و اختتامیه مسابقه کتاب "راضِ بابا" با حضور مادر شهید راضیه کشاورز در مسجد و حسینیه حضرت زهرا (س) طبس به همت حوزه مقاومت بسیج حضرت فاطمه (س) برگزار شد.
کد خبر: ۹۱۹۶۷۳۱
|
۱۳ آذر ۱۳۹۸ - ۱۲:۵۸

به گزارش خبرنگار خبرگزاری بسیج از خراسان جنوبی، مادر شهیده راضیه کشاورز در یادبود و اختتامیه مسابقه کتابخوانی «راضِ بابا» در طبس گفت : راضیه دختر ۱۶ ساله‌ای که کتاب راضِ بابا روایت زندگی اوست . در شانزدهمین بهار عمرش، حادثه ای انفجاری که در سال ۱۳۸۷ در حسینیه سیدالشهدای شیراز رخ داد، نقطه اوج زندگی او را رقم زد و به فیض شهادت نایل شد.

وی خاطر نشان کرد : شهیده راضیه  ۱۱ شهریور ۱۳۷۱ در ظهر گرم تابستانی هم‌زمان با نوای ملکوتی اذان ظهر در مرودشت شیراز به دنیا آمد. پدرش به خاطر ارادتی که به خانم فاطمه زهرا (سلام الله علیها) داشت نام راضیه را برایش برگزید. از همان کودکی روحیه‌ای شاداب و پرشور و نشاط داشت و لطافت و مهربانی‌اش به وضوح در برخورد با اطرافیان آشکار بود. راضیه تا قبل از بهار ۱۶ سالگیش موقعیت‌های چشمگیری را در زمینه ورزش کاراته، مسابقات قرآن و درس و تحصیل کسب کرد.

وی تاکید کرد : بعد از انفجار در حسینیه سیدالشهداء (علیه السلام) شیراز ۱۸ روز در کُما بود  دقیقا به نیت حضرت فاطمه(س) با سینه ای خورد شده و پهلویی پاره شده و  ۱۸ روز خس خس نفسهای دردناک ، سرانجام در سن ۱۶ سالگی در فروردین‌ماه سال ۱۳۸۷ بعد از آنکه از زیارت بارگاه امام رئوف به شهرش بازگشت، آرزویش برآورده شد و بر اثر انفجار بمب در حسینیه کانون فرهنگی رهپویان وصال شیراز توسط عوامل تروریستی وابسته به غرب، به جمع شهیدان سرفراز و سربلند که ره صد ساله را یک شبه پیمودند پیوست.

مادر شهیده در این مراسم گفت : این شهیده بزرگوار مثل همه شما درس می‌خواند، زندگی می‌کرد، بازی می‌کرد و ... ولی چیزی که او را به این درجه رساند نکات ظریفی بود که در زندگیش رعایت می‌کرد نکاتی که کاری به سن و سالش نداشت، از سر تقوا و ایمان از سر مراقبت در رفتارهای روزمره اش بود و احترامی که برای بزرگترها؛ پدر و مادر و معلمین قائل بود و در کارهایش واقعاً مرد عمل بود یعنی درسته که راضیه یک دختر بود ولی واجباتش جایی که باید رضای خدا را در نظر بگیره واقعاً مردانگی به خرج می داد.

وی افزود : سال سوم راهنمایی راضیه بین خودش و خدا عهدی بسته بود که بعد از شهادتش تو وسایلش، البته تو وسایلش که نه، داخل جعبه اسماء متبرکه پیداش کردم که در آن نوشته بود :

"بی حساب پیش، انشاء ا.. به امید خدا و توکل به خدا چهل روز تمام کارمو خالصانه انجام بدم تا خدای مهربون از سر تقصیرات ما بگذرد و گناهامو ببخشه. توی این چهل روز که از 85/03 /05شروع می‌شه توفیق پیدا کنم مادام العمر دعای عهد و زیارت امین ا.. و… را بخوانم و گریه کنم.آقا تو رو خدا توفیق اشک ریختن تو این دعاها را به من بده و شب هم به یاد خانم حضرت زهرا (س) شبی ۵ صفحه قرآن بخوانم؛ ان شاء الله تکرار آیه الکرسی هم توی بیشتر اوقات نصیبم بشه. و همچنین شکر نعمتهای خدا و توفیق آلوده نشدن به گناه و نابود کردن نفس اماره و تقویت نفس لوامه را داشته باشم و تسبیحات خانم فاطمه زهرا (س) را همراه با الگو برداری از حجاب، عفاف، ادب و اخلاق ایشان را سر لوحه زندگی خودم قرار دهم."

انتهای پیام/

ارسال نظرات
پر بیننده ها