خبرهای داغ:
روایت بازگشت یک مرد پس از 34 سال

«محمدعلی عامریون»؛ شهیدی که شیمیایی و ترکش را شرمنده کرد!

روایت زندگی دانشجوی شهید «محمدعلی عامریون» ما را به‌سوی بازگشت مردی می‌کشاند که پس از 34 سال سلامی دوباره به وطن کرد؛ شهیدی که شیمیایی و ترکش شرمنده عزم جزم اوست.
کد خبر: ۹۰۳۷۵۳۱
|
۲۹ تير ۱۳۹۷ - ۱۴:۱۴
به گزارش خبرگزاری بسیج از شاهرود، حضور شهید «محمدعلی عامریون» به مردم وطن پس از 34 سال امروز برای ما پیام‌های ویژه‌ای دارد؛ مهم‌ترینش شاید این باشد که در روزگار سختی که در پیش است، باید ثابت‌قدم بود و مستمسکی قوی داشت.
حضور شهید عامریون شاید تداعی‌گر این باشد که امروز باید بیشتر از این سختی‌های دوران جنگ و رشادت‌های شهدا را به یاد آوریم و بدانیم که ایستادگی بر آرمان‌ها و اصولمان، هزینه‌بر است و سختی دارد.
مادر شهید عامریون برای همین پشیمان نیست؛ چون مقتدایی چون زینب کبری (س) دارد و می‌داند که دردانه‌اش در راه ایمان و اعتقاد پرپر شده است.
شهید محمدعلی عامریون آمد تا مسیری که گام نهادن در آن بسیار سخت بود، را بار دیگر برای ما روشن کند و امروز جوانان و نوجوانانی میراث‌دار این نهضت بزرگ هستند که باید استقامت کنند و لازمه این مقاومت هم صبر و تقواست؛ اما خانواده، دوستان، نزدیکان و هم‌رزمان شهید عامریون پس از 34 سال چه می‌گویند؟
محمد عامریون، برادر شهید محمدعلی عامریون به بیان خاطراتی از شهید می‌پردازد و می‌گوید: محمدعلی در شیراز در رشته جامعه‌شناسی درس می‌خواند و سال آخر تحصیلش بود. وقتی در دانشگاه فهمیدند شهید شده است، یک اتوبوس از اساتید و دوستانش آمدند و در عزاداری شرکت کردند و این جاذبه قوی شهید را نشان می‌داد که همه به او علاقه داشتند.
وی ادامه داد: شهید محمدعلی عامریون یک‌بار شیمیایی شد، بار دوم ترکش به پایش خورد و بار سوم در عملیات والفجر 8 شهید شد و بعد از 34 سال پیکرش به شاهرود آمد.
برادر شهید محمدعلی عامریون اضافه کرد: شهید در وصیت‌نامه‌اش بر تحصیل و حفظ حجاب تأکید کرده و آنچه از او مانده بود، را طبق وصیت شهید به پول تبدیل و کتابخانه حوزه علمیه فیضیه مشهد را تجهیز کردنیم.
خواهر شهید محمدعلی عامریون هم با اشاره به زمانی که محمدعلی دبیرستان می‌رفت، گفت: یک روز که محمدعلی دیر کرده بود، همه را خبر کردیم که چرا هنوز نیامده؛ اما در این مدت 34 سال چگونه دوری‌اش تحمل شد، خدا می‌داند.
وی تصریح کرد: محمدعلی را در راه خدا دادیم و زمانی که گفتند او را آوردند و باید به استقبالش برویم، مادرم گفت من دایه محمدعلی بودم و او را در راه خدا دادم؛ ما همه از این برخورد مادر تعجب کردیم.
خواهر شهید محمدعلی عامریون اضافه کرد: شهید به حجاب خیلی حساس بود و یک روز به من گفت تا حالا بازار مسگرها رفتی که بیل و کلنگ آویزان کرده‌اند و طلافروشی هم رفتی و دقت کردی که طلاها چقدر ارزش دارد و چگونه محافظت می‌شود؟ این برای ما هم هست؛ بیل و کلنگ را سر گذر آویزان می‌کنند؛ اما چون تو طلا هستی، باید پوشیده باشی و از زمانی که این حرف را به من زد، با میل حجاب دارم و به دختران خود هم منتقل کردم تا با میل حجاب را اختیار کنند.
عامریون گفت: عده‌ای در برخورد با خانواده شهدا باید رعایت کنند که برخی از حرکات و رفتارشان، خانواده شهدا را ناراحت می‌کند. مادر شهید ما 34 سال انتظار کشید و باید قدر زحمات او را دانست.
وی تصریح کرد: نباید کاری کرد که خانواده شهدا دچار رنجش شوند و مردم رعایت حال خانواده شهدا را بکنند، برای ما کافی است؛ از اینکه فرزند خود را تقدیم انقلاب کردیم، پشیمان نیستیم.
محمدرضا قاسمی، هم‌رزم شهید محمدعلی عامریون که قبل از عملیات والفجر 8 با هم آشنا شده بودند و پس از 60 روز رفاقت در جبهه از هم جدا شدند، می‌گوید: گردان کربلا برای عملیات والفجر 8 گردان عجیبی بود. تعدادی از شهدای این عملیات شهدای دوم خانواده‌ها بودند و امام جمعه شهرستان با گردان بود و خلوص و صفای رزمندگان آن مثال‌زدنی است.
قاسمی اضافه کرد: قبل از اذان مغرب، بچه‌ها خودجوش سینه می‌زدند و در این سینه‌دورها با شهید محمدعلی عامریون کنار هم بودیم. در یک سینه‌زنی، محمدعلی خیلی عجیب سینه‌زنی می‌کرد و می‌گفت «آه ز بی‌برادری» و با خلوص نیت سینه می‌زد.
احمد عسکری، هم‌رزم دیگر شهید محمدعلی عامریون هم با اشاره به پیام امام راحل به شهدای دانشجو و طلبه گفت: امام خمینی (ره) در صدر پیامشان این جمله را می‌گویند که شهدا رشته بحث و درس را بریدند و در محضر ملکوتیان شعر حضور سرودند و خوشا به حال پدران و مادرانی که چنین گوهرهایی را در دامن خود پروراندند.
وی تصریح کرد: دوستی من و شهید عامریون از دبیرستان شهید میرغفوریان و در گروه امام آغاز شد و تا سال 64 در معیت شهید بودیم.
هم‌رزم شهید محمدعلی عامریون با بیان اینکه فعال‌ترین گروه شهرستان شاهرود گروه مقاومت امام بود، افزود: رابطه من با محمدعلی عامریون و حجت‌الاسلام حجت‌الله قربانی در عملیات والفجر 8 بسیار قوی بود و ما برای برگرداندن پیکر شهدا در جزیره بوارین وارد عمل می‌شدیم.
عسکری ادامه داد: فلسفه رشادت‌های شهید عامریون، این بود که جسدش بماند و بعد از 34 سال برگردد و فضای شهر ما را شهدایی کند.
وی تصریح کرد: در خاطراتی که به یاد دارم، شهید عامریون همیشه به محبت و دوستی بین رفقا تأکید داشت. شهید دانشجو بود و مسائل را خوب می‌فهمید و درک بالایی داشت. هر روز تلاش بر تقویت محبت و دوستی بین نیروهای انقلابی داشت.
اسماعیل قاسم‌پور، فرمانده گروهان در گردان کربلا در عملیات والفجر 8 و هم‌رزم شهید عامریون هم می‌گوید: نخستین شهید تفحص‌شده از شهدای والفجر 8، شهید محمد محبوبی بود و آخرین شهید هم محمدعلی عامریون است که به زیبایی کنار هم آرمیده‌اند و این اتفاق پیام دارد.
وی تصریح کرد: مقاومت و استقامت برای نسل جنگ و جوانان امروزی امری بدیهی است و همه دلشان در گرو آرمان‌های شهداست.
هم‌رزم شهید عامریون افزود: راه رزمندگان امروز با سختی ادامه دارد و این حاصل پیام شهداست. ما در سخت‌ترین شرایط رفتیم و امروز از جوانان می‌خواهیم مقاومت و استقامت در مسیر پرامید به آینده داشته باشید.
قاسم‌پور بیان کرد: سال 1364 سخت‌ترین سال در جمهوری اسلامی است؛ چه از لحاظ اقتصادی، چه سیاسی و از همه جهات دیگر که در تحریم بودیم و اوضاع بسیار سخت‌تر از امروز بود.
وی گفت: شرایط نظامی کشور سخت‌تر از امروز بود و توقع این بود بهترین عملیات در والفجر 8 در این شرایط سخت انجام شود؛ امروز هم دشمنان در همه بخش‌های کشور طمع کرده‌اند ولی موفق نخواهند شد.
هم‌رزم شهید عامریون افزود: شهدا بهترین تصمیم را گرفتند و شجاع و نترس و در تصمیم خود مصمم بودند. بهترین منطقه‌ای که می‌توانستیم عملیات کنیم، بایستیم و دفاع کنیم، فاو بود؛ اما باید توجه دشمن را از فاو به جای دیگر می‌بردیم که منطقه هورالعظیم انتخاب شد و بدر و خیبر را در هورالعظیم انجام دادیم تا دشمن را به اشتباه بیندازیم و امروز هم می‌توان دشمن را دچار مشکل کرد؛ اما با انسان‌های با اراده، شجاع و با ایمان.
قاسم‌پور بیان داشت: منطقه هورالعظیم برای فریب دشمن انتخاب و کار پرحجمی انجام شد و دشمن آن‌قدری که به این نقطه توجه کرد، به فاو توجه نکرد؛ چراکه ما برای دشمن به‌گونه‌ای جلوه دادیم که دشمن را به آن سمت بکشانیم تا در مرحله بعدی، منطقه‌ای انتخاب شود که تک ایذایی و فریب انجام شود.
وی تصریح کرد: این کار سخت بچه‌های شاهرود بود و حدود 450 نفر اعزام راهیان کربلا برای والفجر 8 انجام شد.
هم‌رزم شهید عامریون افزود: جزیره بوارین نزدیک‌ترین منطقه به بصره است که حدود 19 کیلومتر با آن فاصله دارد و برای عراق دارای اهمیت است و گردان کربلا باید این کار را انجام می‌داد که بدرخشد.
قاسم‌پور ادامه داد: فرمانده گردان، حسین عرب‌عامری، همراه خود دو برادرش را هم آورده بود و چهار فرزند داشت. او همه هستی خود را کف دستش گذاشت و با خدا معامله کرد. وقتی کار برای خدا باشد، عیارش بالا می‌رود و نمی‌توان خدشه‌ای به آن وارد کرد.
وی تصریح کرد: امروز هم این راه ادامه دارد و باید دقت کرد که شهدا دست ما را در طی مسیر بگیرند؛ چون کار بسیار سخت است و استقامت و صبر در کلام رهبری همواره موج می‌زند.
هم‌رزم شهید عامریون افزود: رهبری توصیه دارند تقوا و صبر پیشه کنید و شهدا مجسمه این کار بودند و پرونده گردان کربلا در والفجر 8 سراسر اخلاص و معنویت بود؛ چراکه کسی که با قرآن انس دارد، جان دادن برایش مثل آب خوردن است.
قاسم‌پور بیان داشت: ویژگی خاص گردان این بود که امام جمعه شاهرود در این گردان حاضر بود و گردان حالت خاصی داشت. فضای دوگانه‌ای بود که هم امام جمعه بر رزمندگان تأثیر داشت و هم رزمندگان بر حاج آقا طاهری اثر گذاشته بودند.
شهید «محمدعلی عامریون» که بعد از 34 سال، در روزهای اخیر پیکر مطهرش به وطن بازگشت، در گلزار شهدای باغزندان شاهرود آرمیده است؛ اما آرمان‌ها او همچنان پیش می‌رود و زنده است.
روح بلند رزمندگانی چون شهید عامریون بود که در راه تعالی اسلام و انقلاب پیش می‌رفت و امروز باید به این روح‌های متعالی تعظیم و اعلام وفاداری کرد و شاید بهترین میثاق با شهدا، حرکت در مسیر ارزش‌های انقلاب و امام راحل و راهی است که شهدا برایش خون دادند.

گزارش و عکس از: علی عامری
ارسال نظرات
پر بیننده ها