استاد دفاع مقدس دانشگاههای شاهرود:
اعتقاد رزمندگان دفاع مقدس ناممکنها را ممکن میکرد/ قوه اراده و ایمان رزمندگان سبب پیروزی در جنگ تحمیلی شد
استاد دفاع مقدس دانشگاههای شاهرود گفت: اعتقاد رزمندگان در دوران دفاع مقدس ناممکنها را ممکن میکرد و قوه اراده و ایمان رزمندگان سبب پیروزی در جنگ تحمیلی شد.
به گزارش خبرگزاری بسیج از شاهرود، سعید اللهیاری در محفل روایتگری شهدای شاهرود که به میزبانی منزل شهید جواد ابراهیمی برگزار شد، با بیان اینکه حضور در جلسات شهدا مغتنم و توفیق الهی است، اظهار کرد: کمتر شهیدی است که ما با او آشنا نباشیم؛ چراکه مسؤول اعزام نیرو بودیم و این دو شهید را نیز شناخت داشتیم. شهید حسین عابدی که از نیروهای انقلابی بود و حضور فعال در انقلاب داشت و بعدازآن هم وارد جهاد شد و شهید ابراهیمی هم روحیه فرهنگی و محجوب بود و مؤدب.
وی افزود: همه شهدا در اخلاقیات، ایمان و اعتقاد وجه مشترک دارند وقتی از شهدا میگوییم همه شهدا به درجههای ایمان و اعتقادات رسیده بودند و این وجوه مشترک بین آنهاست.
استاد دفاع مقدس دانشگاههای شاهرود برپایی محافل روایتگری را دارای دوجه دانست و گفت: وجه اول اینکه در مورد شهید خاص سخن میگوییم و روحیات و خاطرات او را بیان میکنیم وجه دیگر اینکه شهدا را نباید دستنیافتی بدانیم و آنها مانند ما بودند، اما در درجهای از باور رسیدند که ما نمیبینیم و این موضوع یا تأثیر حضور در جبهه بود که فرد را متحول میکرد و یا این ایمان و اعتقاد را از قبل داشت و اینجا سکوی پرتاب و اوجگرفتن بود و اینها را بارها و بارها در جبههها دیدیم.
اللهیاری با بیان اینکه آنچه ما از شهدا تعریف میکنیم آنچه وجود دارد، نیست، افزود: شهید در درونش به درجهای رسیده که بین خود و خدا انتخاب کرده و شهادت را پسندیده است و این محافل وسیلهای برای نگهداشتن نام شهداست همانطور که رهبر انقلاب تأکید فرمودند که زنده نگهداشتن یاد و خاطره شهدا کمتر از شهادت نیست و در این جلسات ما به دنبال این هستیم و شهدا به ما نظر داشته باشند و در این جهت گام برداریم.
وی با بیان اینکه هدف دوم این محافل ایجاد وفاق بین رزمندگان و شهداست، گفت: امروز دشمن تلاش دارد انقطاع در بین یاران شهدا و راه آنها ایجاد کند و باید مراقب توطئه دشمنان باشیم و یکی از راههای مقابله همین محافل روایتگری و یاد و خاطره شهدای که باید حفظ و ترویج شود.
استاد دفاع مقدس دانشگاههای شاهرود به خاطره تک دشمن بعد از عملیات فاو بازپسگیری فاو عراق اشاره کرد و افزود: برای دشمن بسیار سخت بود که فاو از آنها گرفتهشده چراکه با معادلات نظامی عبور از اروند وحشی امکانپذیر نیست و رزمندگان ما کاری کردند که استکبار جهانی دست به دهان ماند و به قول خودشان کمر ارتش کلاسیک عراق شکسته شد و آنها با تک سنگین ظرف چند روز میخواستند فاو را پس گرفته و خبر شکست خود را جور دیگر جلوه دهند.
اللهیاری ادامه داد: گردان ما در بدترین نقطه در فاو حضور داشت و تمرکز دشمن نیز بر این نقطه برای در هم شکستن مقاومت ما بود و بعد از چند روز ساعت سه نصف شب به ما حمله شد که در کمتر از یک ساعت باران گلوله بود که بر سر ما میبارید که تا ۱۱ ظهر طول کشید و در این مدت جز نگهبانان مابقی در سنگرها بودند، سنگرهایی که در شرایط معمولی گنجایش شش نفر را داشت تا ۱۲ نفر حضور داشتند و کسی هم از سنگر بیرون نمیآمد.
وی با اشاره به شرایط سنگین گفت: شرایط سخت واقعاً اینها خاطراتی است که در ذهن انسان بهخوبی میماند که چگونه بچهها در یک سنگر دو در دو کار با سقف کوتاه اینگونه ایستادند و مقاومت کردند.
فرمانده گردان در دوران دفاع مقدس اضافه کرد: بعد از ساعت ۱۱ آتش کم شد و این دو معنا داشت؛ اول اینکه دشمن آتش ریخته و دیگر بیخیال شده و یا اینکه دشمن دارد نزدیک خط ما میشود و به خیال اینکه کار تمامشده بیابند و عبور کنند وقتی ما نگاه کردیم، دیدیم ستونی از عراقیها دارند طرف ما میآیند که بچهها همه را فراخوانی کردیم و شروع به تیراندازی کرده و عدهای کشته شدند و بقیه فرار کردند و بعد از یکساعتی اوضاع عادی شد که یک عراقی از آنطرف سروصدا میکرد که بیاید اینطرف و او را آوردیم.
اللهیاری افزود: شهید اعمابصیر مترجم ما شد، چون عربی بلد بود و از سؤال کردیم جریان را که گفت: من معلم هستم و مرا بهزور جبهه آوردند و شما برحق هستید و دنبال فرصتی بودم تا بهطرف شما بیایم و اسیر شوم و به ما گفتند شما بروید در خط ایرانیها دیگر نیروی وجود ندارد و با آتش ما همه آنها کشته شدند وقتی شما تیراندازی کردید ما گفتیم این تیرها از کجا میآید.
وی با بیان اینکه در مقابل تمرکز قوای یک دسته ایستاد، گفت: اینجا حماسهای خلق شد و قدرت ایمان و اعتقاد رزمندگان در مقابل ارتش کلاسیک و قدرتمند عراق و پشتیبانی استکبار، قوه اراده، ایمان و اعتقاد رزمندگان ناممکنها را ممکن میکرد و ثمره زنده نگهداشتن یاد و خاطره شهدا این است که راه آنها را ادامه دهیم.
وی افزود: همه شهدا در اخلاقیات، ایمان و اعتقاد وجه مشترک دارند وقتی از شهدا میگوییم همه شهدا به درجههای ایمان و اعتقادات رسیده بودند و این وجوه مشترک بین آنهاست.
استاد دفاع مقدس دانشگاههای شاهرود برپایی محافل روایتگری را دارای دوجه دانست و گفت: وجه اول اینکه در مورد شهید خاص سخن میگوییم و روحیات و خاطرات او را بیان میکنیم وجه دیگر اینکه شهدا را نباید دستنیافتی بدانیم و آنها مانند ما بودند، اما در درجهای از باور رسیدند که ما نمیبینیم و این موضوع یا تأثیر حضور در جبهه بود که فرد را متحول میکرد و یا این ایمان و اعتقاد را از قبل داشت و اینجا سکوی پرتاب و اوجگرفتن بود و اینها را بارها و بارها در جبههها دیدیم.
اللهیاری با بیان اینکه آنچه ما از شهدا تعریف میکنیم آنچه وجود دارد، نیست، افزود: شهید در درونش به درجهای رسیده که بین خود و خدا انتخاب کرده و شهادت را پسندیده است و این محافل وسیلهای برای نگهداشتن نام شهداست همانطور که رهبر انقلاب تأکید فرمودند که زنده نگهداشتن یاد و خاطره شهدا کمتر از شهادت نیست و در این جلسات ما به دنبال این هستیم و شهدا به ما نظر داشته باشند و در این جهت گام برداریم.
وی با بیان اینکه هدف دوم این محافل ایجاد وفاق بین رزمندگان و شهداست، گفت: امروز دشمن تلاش دارد انقطاع در بین یاران شهدا و راه آنها ایجاد کند و باید مراقب توطئه دشمنان باشیم و یکی از راههای مقابله همین محافل روایتگری و یاد و خاطره شهدای که باید حفظ و ترویج شود.
استاد دفاع مقدس دانشگاههای شاهرود به خاطره تک دشمن بعد از عملیات فاو بازپسگیری فاو عراق اشاره کرد و افزود: برای دشمن بسیار سخت بود که فاو از آنها گرفتهشده چراکه با معادلات نظامی عبور از اروند وحشی امکانپذیر نیست و رزمندگان ما کاری کردند که استکبار جهانی دست به دهان ماند و به قول خودشان کمر ارتش کلاسیک عراق شکسته شد و آنها با تک سنگین ظرف چند روز میخواستند فاو را پس گرفته و خبر شکست خود را جور دیگر جلوه دهند.
اللهیاری ادامه داد: گردان ما در بدترین نقطه در فاو حضور داشت و تمرکز دشمن نیز بر این نقطه برای در هم شکستن مقاومت ما بود و بعد از چند روز ساعت سه نصف شب به ما حمله شد که در کمتر از یک ساعت باران گلوله بود که بر سر ما میبارید که تا ۱۱ ظهر طول کشید و در این مدت جز نگهبانان مابقی در سنگرها بودند، سنگرهایی که در شرایط معمولی گنجایش شش نفر را داشت تا ۱۲ نفر حضور داشتند و کسی هم از سنگر بیرون نمیآمد.
وی با اشاره به شرایط سنگین گفت: شرایط سخت واقعاً اینها خاطراتی است که در ذهن انسان بهخوبی میماند که چگونه بچهها در یک سنگر دو در دو کار با سقف کوتاه اینگونه ایستادند و مقاومت کردند.
فرمانده گردان در دوران دفاع مقدس اضافه کرد: بعد از ساعت ۱۱ آتش کم شد و این دو معنا داشت؛ اول اینکه دشمن آتش ریخته و دیگر بیخیال شده و یا اینکه دشمن دارد نزدیک خط ما میشود و به خیال اینکه کار تمامشده بیابند و عبور کنند وقتی ما نگاه کردیم، دیدیم ستونی از عراقیها دارند طرف ما میآیند که بچهها همه را فراخوانی کردیم و شروع به تیراندازی کرده و عدهای کشته شدند و بقیه فرار کردند و بعد از یکساعتی اوضاع عادی شد که یک عراقی از آنطرف سروصدا میکرد که بیاید اینطرف و او را آوردیم.
اللهیاری افزود: شهید اعمابصیر مترجم ما شد، چون عربی بلد بود و از سؤال کردیم جریان را که گفت: من معلم هستم و مرا بهزور جبهه آوردند و شما برحق هستید و دنبال فرصتی بودم تا بهطرف شما بیایم و اسیر شوم و به ما گفتند شما بروید در خط ایرانیها دیگر نیروی وجود ندارد و با آتش ما همه آنها کشته شدند وقتی شما تیراندازی کردید ما گفتیم این تیرها از کجا میآید.
وی با بیان اینکه در مقابل تمرکز قوای یک دسته ایستاد، گفت: اینجا حماسهای خلق شد و قدرت ایمان و اعتقاد رزمندگان در مقابل ارتش کلاسیک و قدرتمند عراق و پشتیبانی استکبار، قوه اراده، ایمان و اعتقاد رزمندگان ناممکنها را ممکن میکرد و ثمره زنده نگهداشتن یاد و خاطره شهدا این است که راه آنها را ادامه دهیم.
ارسال نظرات
غیرقابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۰
پر بیننده ها
آخرین اخبار