آیتالله سیدمهدی قاضی طباطبایی فرزند یکی از بزرگترین عارفان و نامآوران عرصه سلوک الی الله یعنی آیتالله سیدعلی آقا قاضی طباطبایی است؛ شخصیتی که با علم اعداد، روز فرار شاه را به عنوان روز بیرون رفتن باطل پیشبینی کرد.
به گزارش خبرگزاری بسیج از قم، نسب خاندان قاضی طباطبایی به حضرت ابامحمد، امام حسن مجتبی (ع) میرسد.
گویا سید مهدی، خود خاطراتی از ایام کودکی و حالات معنوی پدر داشته و آن را به ثبت رسانده است:
«پدر شبها مشغول راز و نیاز با خدای خود میشد و ستارههای شب با گریههایش آشناست. در خانه ما دو اتاق تو در تو بود که تنها یک
درب بیرونی داشت. مادرم و بچهها در یکی از این اتاقها میخوابیدند و اتاق دیگر مختص پدرمان بود.
در یکی از شبها، با صدای گریه پدر از خواب بیدار شدم و آرام آرام به سوی اتاق پدر راه افتادم. همین که به درب اتاق نزدیک شدم، از سوراخ آن به درون اتاق نگاه کردم. او نشسته و با حالت خاص معنوی صورتش را با دستهایش پوشانیده، مشغول ذکر بود و گویا دعایی را تکرار میکرد. با نوعی از هیجان به بستر خواب برگشتم.»
اینگونه بود که فرزندان آقا سید علی آقا از همان کودکی با آرامش در نماز، حضور قلب در عبادات و اذکار، رعایت آداب عبادات، جدیت در تکالیف الهی و اهتمام به تلاوت قرآن آشنا شدند و به شکوفایی و بالندگی رسیدند.
در عین حال، آیت الله قاضی در نهایت فقر به سر میبرد؛ به گونهای که گاهی با مخارج یک زندگی 17 نفره – وی، همسرش و 15 فرزند - توان پرداخت اجاره خانه را نداشت.
نقل است که روزی صاحبخانه وی در نجف اشرف، وسایل و اثاث او را بیرون ریخت و آیت الله قاضی ناگزیر شد با خانوادهاش به کوفه برود و در مسجد این شهر، در بالاخانهای که به افراد غریب اختصاص داشت، سکونت گزیند!
علامه طباطبایی در این باره میگوید: «مسجد کوفه که رفتم، مشاهده کردم مرحوم قاضی و اعضای خانواده اش تب کردهاند و کسالت دارند. چون وقت نماز فرا رسید، آیت الله قاضی طبق معمول در اول وقت به نماز ایستاد و بعد از اقامه نماز عشاء، آنچنان با توجه کامل آیه شریفه آمن الرسول... را تلاوت میفرمود که گویی هیچ مشکلی پیش نیامده است.»
بدینگونه وی در تمام مشکلات، با آرامشی وصف ناپذیر و شگفت انگیز اهل خانه و کودکان را از آشفتگی و نگرانی میرهانید و درس استقامت، پایداری، رضا بودن به حکمت و قضای الهی را به فرزندانش میآموخت.
چنین بود که سید مهدی دوران کودکی را پشت سرگذاشت و به سنین نوجوانی گام نهاد. او نزد پدر دورههایی از فقه، مباحث اخلاقی و عرفانی را آموخت و در کنار شاگردان برجسته پدر مانند آیت الله سید عبدالکریم کشمیری، آیتالله علامه طباطبایی و آیتالله بهجت، پرورش یافت.
آیتالله سید علی آقا قاضی همچنین به فرزندش سید مهدی توصیه میکرد که کسی که میخواهد در راه حق گام بردارد، اگر نیمی از عمرش را برای یافتن استاد سپری کند، ارزش دارد و کسی که به استاد رسید، نیمی از راه را طی کرده است؛ البته استادِ بصیری که از هوای نفسانی بیرون آمده و به معرفت الهی رسیده باشد.
سید مهدی نیز همزمان با بهره مندی از پدر علامه خویش، محضر تعدادی از استادان حوزه علمیه نجف اشرف را که برخی از آنان در مکتب آیتالله سید علی قاضی تربیت شده بودند درک کرد که آیات میرزا ابراهیم شریفی زابلی، شیخ علی همدانی و شیخ علی قسّام، از آن جمله اند.
یکی از دانشهایی که آیتالله سید مهدی قاضی بر آن احاطه داشت، علم حساب نظری یا دانش اعداد و فن محاسبه است.
آیتالله سید محمدحسین حسینی تهرانی، از شاگردان آیتالله سید علی آقا قاضی در این باره مینویسد: «در باب اسرار حروف، بسیاری از علمای راستین مطالب شگفت آوری بیان فرمودهاند. مرحوم آیت الله سید علی قاضی در این فن سرآمد روزگار بود و آقازادهاش، مرحوم سیدمهدی قاضی که در بلده طیبه قم رحل اقامت افکند و در آنجا هم به رحمت جاودانی پیوست، در این علم، استادِ منحصر به فرد بود. او از اکتشافات حروف و اسرار اعداد، داستانهای شنیدنی و ابتکاراتی داشت.»
همچنین آیتالله حسنزاده آملی به عنوان یکی از شاگردان آیت الله سید مهدی قاضی هم در این باره میفرماید: «چندین نفر را که در اعداد خبره بودهاند، دیدهام و از آنها استفاده کردهام؛ اما هیچیک در این علوم، به قدرت و قوت و استیلای مرحوم آقای سید مهدی قاضی نبودند. او در این رشتهها کارکرده و خیلی قوی و عجیب بود.»
جالب این است که آیت الله سید مهدی قاضی، در خوشنویسی و هنر خطاطی و بهویژه در خط ثلث نیز ماهر بود، از این راه ارتزاق میکرد و کتیبههای اطراف کفشداری حرم حضرت امیرالمومنین (ع) و مدرسه آیتالله بروجردی، از جمله خطوطی است که از وی به یادگار مانده است.
آیت الله سید مهدی قاضی از جمله عالمانی است که در عراق، مورد فشار رژیم بعث قرار گرفت و این وضعیت به حدّی شدت یافت که آرامش وی را سلب کرد. این بود که سرانجام و در سال 1354 هجری شمسی، وی به اجبار، از عراق به ایران آمد.
او نخست به تهران عزیمت کرده و ایامی چند در منزل برادرش سید محمدحسن اقامت کرد. سپس به شهر قم آمد و در این دیار مقدس سکونت گزید.
آیتالله سید مهدی قاضی با وجود تواناییهای علمی در فقه، عرفان، علوم ریاضی، هیئت و دانشهای شگفت، در قم، حوزه درسی تشکیل نداد و تنها، تعداد معدودی از افراد، از محضر او بهرهمند شدند که علامه آیت الله حسن زاده آملی یکی از این افراد است که درباره تلمذ در نزد آن بزرگوار میفرماید:
«این کمترین، چند سالی به محضر انور آن نور ایزدی افتخار تلمّذ در فرا گرفتن رشتههای ارثماطیقی از علم اوفاق، تکسیر، اعداد و غیرها، اشتغال داشته است. راقم را در رشتههای یاد شده خاطری شایق و ذوقی وافر بود و حضور تنی چند از آشنایان بدین علوم را درک کرده است ... و لکن بی لاف و گزاف هیچیک را در تبحر بدین علوم به پایه آن بزرگوار یعنی، حضرت استاد آقا سید مهدی قاضی (روحی فداه) نیافته است.»
نقل است که چندی قبل از آنکه 26 دی ماه 1357 یعنی روز فرار شاه از ایران، فرا برسد، با حساب اعداد به برخی نزدیکان خود گفته بود که این روز، زمان «زهق الباطل» یعنی فرار باطل است.
آیتالله سید مهدی قاضی سرانجام در چنین روزهایی از ماه صفر سال 1401 هجری قمری به ملکوت اعلی پیوست.
پیکر این عالم ربانی پس از تشییع باشکوهی، به توصیه علامه طباطبایی و پیگیری آیت الله شیخ محمد مؤمن قمی، در ضلع شرقی صحن حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه (س) دفن شد.
ارسال نظرات
غیرقابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۰
پر بیننده ها
آخرین اخبار