در محكوميت سياست تبعيد به شهر برازجان

دفتر بسيج دانشجويي شهرستان دشتستان بیانیه صادر کرد

ديرگاهيست كه مهري از جنس جفا بر پيشاني شهر ما خورده است و آرواره هاي اين شهر را به حكم ناعادلانه محاکم، زير بار رشد فزاينده تبهكاري در هم شكسته است. اين شهر سال هاست در بند اسارت يك عنوان از جنس محروميت مانده است .، برازجان يدك كش عنوان تبعيدگاه است.
کد خبر: ۸۶۹۸۰۴۲
|
۳۱ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۲:۲۶



به  گزارش خبرگزاری بسیج از دشتستان تبعيد گاه گزاره اي نامأنوس و از جنس محروميت است بر تن اين شهر . شهر ما را قفس پنداشته اند براي آشوبگران كلان شهر ها . نفس هاي اين شهر (برازجان )از هجمه ي اين همه  تبعيدي كه در دهليزهاي شهر جاري شده اند به شماره افتاده .

و شايد  گزاره تبعيدگاه ، تعريف شده در ذهن هاي محروميست كه گمان نميكنند اينجا هم سرشار از روح حيات و زندگي است!!!!!  ذهن كه محصور شود يك شهر را هم در بند اسارت ميكشد. انديشه اي كه به دنبال رهايي نباشد همواره خود را محروم ميابد.


مردم شهر من! آگاه باشيد ؛ خاموش ماندن چراغ يك خيابان هم ريشه در باور ساكنان آن دارد . شايد در نهايت انديشه ساكنان آن باور روشنايي سوسو نميزند كه دستي به سوي لامپ دراز نميكنند .

شايد باور تلخ محروميت دراذهان خواص اين شهر هم تثبيت شده كه تلاش براي بيرون كشيدن عنوان "منطقه محروم" از بطن اين شهر عينيت نميابد و در قالب كلمات پوشالي صرف خفه شده است.

و نتيجه ي تبعيدهاي مكرر ، پر گشودن نخبگان از اين شهر است تا  فرهنگ پايين اين شهر دست و پا گير پيشرفتشان نشود،
آخر جامعه اي كه تمام كوچه پس كوچه هايش رنگ انحطاط و شرارت به خود بگيرد ديگر كسي خريدار علم و خواهان علم نميماند.

حداقلش اينست كه جوانان شهر من همنشين تبعيدي ها ميشود و اين شهر تربيت كننده مجرم ميشود ،
نتيجه اش دو برابر شدن دردسر دستگاه قضايي شهر ما در كنترل امنيت است .

نتيجه اش غارت سرمايه كسبه ي اين شهر از سوي  تبعيدي هاي بي خانمانيست كه در تهيه روزي خود مانده اند.
و نتيجه اين ميشود كه نسبتي از جمعيت كارگران اين شهر را تبعيدي ها تشكيل ميدهند.

همين كه  تبعيد شدن به اين جا تنبيه است براي يك مجرم حرف ها دارد . حرف هايي كه غفلت و مسامحه مسئولين را نسبت به پيشرفت اين  شهر ديكته ميكند  و ميخواند در گوش من و تو مردم اين شهر ، كه برازجان قبل از انقلاب تبعيدگاه بود و بعد از انقلاب نيز هم،  كه بيدار باش ؛ آخر اجحاف تا به كي؟؟؟!!!!!

كاش كسي ميدانست تبعيدگاه بودن چه ننگي و صدمه اي بر پيكر اين شهر نشانده است
.
دردي كه ديريست بر ما تحميل شده  و اين هفته به سان بغضي خشن فرياد شد و از حنجره ي "امام جمعه "شهرمان بر تن مصلي جامع شهر طنين انداز شد تا بگوش مسئولين بنشيد و بگويد كه تكاني به درخت كهن شهرتان بدهيد و هرزهاي تبعيد را از شاخه هايش هرس كنيد و سقوط شهرتان را به نظاره ننشينيد.
تا به دلواپسي رنگ باخته دلواپسان اين شهر تلنگري بزند
و بگويد كه خاموش منشينيد .

دفتر بسيج دانشجويي شهرستان دشتستان به  زعم خود و به نمايندگي از صداي دانشجويان بسيجي اين شهر نيز  درفش مطالبه گري خود را برافراشته و خواستار پايان دادن به اين سكوت مذموم و برخورد جدي  مسئولين با سياست كبود تبعيد مجرمين به اين شهر مي باشد.

حرف نماينده ولي فقيهمان زمين نماند انشاءالله...

 

ارسال نظرات
آخرین اخبار