در گفتوگویی بررسی شد حضرت عباس(ع)؛ اسوه ادب، فروتنی و علم
به گزارش سرویس خبری بسیج جامعه زنان خبرگزاری بسیج چهارم شعبان سالروز میلاد با سعادت حضرت ابوالفضل العباس(ع)، بزرگمرد ولایتمدار و نمونه شاخص بندگی و عبودیت پروردگار است؛ کسی که گرچه معصوم نبود و در زمره ۱۴ معصوم(ع) محاسبه نمیشود ولی به یقین قریب به این مقام است. علم، تواضع، وفاداری و در عین حال آشنایی به مقامت امامت و ولایت و مؤدب به اخلاق و آداب اسلامی، از او انسانی ساخت که در کربلا چهرهای درخشان از خود بر جای گذاشت.
به منظور پاسداشت شخصیت این انسان وارسته با حجتالاسلام والمسلمین وحید نجفزاده؛ استاد جامعه المصطفی و حوزه علمیه گفتوگو کرده است که در ادامه میخوانید:
وقتی سخن از حضرت عباس(ع) به میان میآید وقایع کربلا به ذهن میرسد و البته حق هم همین است اما از طرفی ایشان جوانی با بیش از ۳۰ سال سن بودند و حتما تا قبل از روز عاشورا حضور موثری در جامعه داشتهاند.
بله؛ از وجود نازنین حضرت عباس(ع) تا قبل از حادثه کربلا اطلاعات زیاد و مبسوطی وجود ندارد و ما با فقر اطلاعات درباره این شخصیت نورانی مواجهیم و البته یکی از دلایلش این است که وقتی نور خورشید امیرالمؤمنین(ع) و امام حسن(ع) و امام حسین(ع) درخشش دارد و به عنوان امام در جامعه حضور دارند ایشان خود را سربازی در رکاب امامان میداند. بنابراین آن چه که نقل شده است خصوصا در دوره حضور ایشان در کنار حضرت اباعبدالله الحسین(ع) و واقعه کربلاست لذا آنچه در دست داریم مطالبی است که بعضا ائمه(ع) بعد از واقعه کربلا در مورد آن حضرت بیان فرمودهاند و یا سخنانی است که در حین حادثه کربلا بین ایشان و امام حسین(ع) و در مواجهه با دشمنان و خانواده اهل بیت(ع) مطرح و در تاریخ نقل و ثبت و ضبط شده است.
گرچه در منابر بر شجاعت عباس(ع) تاکید زیادی وجود دارد ولی روایاتی داریم که در مورد علم و نگرش عالمانه ایشان به زندگی و هستی سخن گفته شده. در این باره توضیحاتی ارائه فرمایید.
ما وقتی حضرت قمر بنی هاشم(ع) را مینگریم متوجه میشویم که انسانی دارای بینش و دانش است؛ در عرصه علم و دانایی شخصیت برجستهای بود که علم خود را از سرمنشا علم یعنی وجود نازنین امیرالمؤمنین(ع) دریافت کرده بودند. در مورد دانش ایشان در کتب «معالم السمطین» جلد اول صفحه ۴۳۷ نقل شده است: قد کان من فقهاء اولاد الائمه. حضرت ابوالفضل(ع) از دانشمندان فرزندان اهل بیت(ع) است. یا در روایت دیگری فرمودند: ذق العلم ذقا؛ یعنی وجود نازنین حضرت عباس(ع) دانش را از سرمنشا و سرچمشه آن چشیده بودند؛ ذق در مورد کبوتر به کار میرود زیرا کبوتر دانه را در دهانش خرد میکند تا به فرزندانش بدهد؛ این تعبیر در مورد دانش حضرت عباس(ع) به کار رفته است یعنی ابوالفضل(ع) از آموزگار و معلم توانمند خود علی بن ابیطالب(ع) جرعه جرعه دانش آموختند.
۵ سال از سن ایشان نگذشته بود که روی زانوی پدر بزرگوارشان نشسته بودند و پدر به ایشان فرمود فرزندم بگو یک و ایشان گفت و وقتی فرمودند بگو دو، ایشان جوابی دادند که تحسین امیرالمؤمنین(ع) را برانگیختند. فرمودند: من خجالت میکشم با زبانی که به وحدانیت خدا شهادت دادهام «دو» بگویم؛ در اینجا امیرالمؤمنین(ع) دستی بر سر و روی آن حضرت کشیدند و چشمانشان را بوسیدند که نشان میدهد ایشان در عرصه علم و دانش دارای برجستگی خاصی بودند که امام صادق(ع) هم در روایتی به بصیرت و شناخت و دانش و عمق علمی قوی ایشان اشاره کردهاند.
وقتی سخن از شجاعت عباس(ع) مطرح است نمیتوان به به فروتنی و تواضع ایشان اشاره نکرد، آیا در روایات این موضوع مورد توجه بوده است؟
بله. از دیگر ویژگیهای قمر بنی هاشم مسئله ادب و فروتنی است؛ انسان مؤمن دارای یکسری ویژگیهایی است؛ قرآن کریم وقتی در سوره مبارکه فرقان ویژگیهای عبادالرحمان را برمیشمارد میفرماید: وَعِبَادُ الرَّحْمَٰنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا؛ اینها اهل تواضع و فروتنی هستند و تکبر نمیکنند؛ امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: هیچ ارث و میراثی ارزشمندتر از ادب نیست و هیچ ویژگی اخلاقی بالاتر از ادب نیست؛ فرمودند اگر خدا به شما عمر داد یک روز ادب بیاموزید و یک روز با ادب زندگی کنید. وجود نازنین امیرالمؤمنین(ع) خطاب به امام حسن(ع) فرمودند: پسرم حسن جان در برخوردهایت با دیگران هیچوقت کسی را تحقیر مکن زیرا یا بزرگتر از تو است که همانند پدر توست، یا هم سن و سال توست که برادر تو محسوب میشود و یا از تو کوچکتر است که باز جای فرزند تو محسوب میشود لذا ادب به خرج بده.
ابوالفضل العباس(ع) آنقدر در مکتب اهل بیت(ع) درس آموختند که نمونه و الگوی تواضع و فروتنی محسوب میشدند و اگر بخواهد ادب و فروتنی را به شخصیتی به عنوان عیار و شاخص نسبت دهد باید به ایشان ارجاع بدهد؛ در تاریخ آمده است که حضرت عباس(ع) هیچگاه بدون اجازه نزد امام حسین(ع) نمینشستند و وقتی اجازه صادر میشد دو زانو و فروتنانه و متواضعانه مینشستند و محضر ایشان را درک میکردند.
از شاخصههای دیگر ایشان مسئله ایمان و بصیرت است؛ در زیارتی که وجود نازنین امام صادق(ع) به ابوحمزه ثمالی آموختند، فرمودند: أشْهَدُ أنّک لَمْ تَهِنْ ولَمْ تَنْکلْ وَأنَّک مَضَیتَ عَلَی بَصِیرَةٍ مِنْ أمْرِک مُقْتَدِیاً بِالصّالِحِینَ وَمُتَّبِعاً لِلنَّبِیینَ فَجَمَعَ اللّه بَینَنَا وَبَینَک وَبَینَ رَسُولِهِ وأولِیائِهِ فِی مَنَازِلِ الُمخْبِتِینَ فَاِنّهُ أرْحَمَُ الرّاحِمِینَ؛ من گواهی و شهادت میدهم که شما یک لحظه سستی از خود نشان ندادی و با ایمان و بصیرت از دنیا رفتی و مهمترین دلیل بر ایمان قمر بنی هاشم هم این سخن امام صادق(ع) است که در زیارتنامه حضرت عباس(ع) آمده است؛ فرمودند: خداوند لعنت کند کسانی که مقام والای تو را نشناختند و حرمت تو را شکستند.
در فراز قبل به ویژگیهای عبادالرحمان اشاره فرمودید، این تعبیر خودش نشانه اهمیت عبادت و بندگی است که قطعا صفات نیکوی حضرت عباس(ع) برخاسته از این ویژگی بنیادین است و حتی ولایتمداری که به عنوان صفت برجسته در وجود حضرت مطرح است ناشی از این بعد است، دیدگاه شما چیست؟
عبودیت و بندگی از دیگر ویژگیها و شاخصههای قمر بنی هاشم است؛ حقیقت انسان و هدف غایی انسان چیزی غیر از عبودیت و بندگی نیست؛ قرآن کریم در سوره مبارکه فتح فرموده است: سیماهم فی وجوههم من اثر السجود. قمر بنی هاشم این ویژگیها را در وجود خودشان جا داده بودند؛ در وجود نورانی حضرت عباس(ع) آثار سجده مشهود بود و مصداق آیه شریفه قرائت شده بودند تا جایی که قاتل آن حضرت میگوید من چهرهای نیکوتر و قدی رشیدتر از حضرت عباس(ع) ندیده بودم و پیشانی ایشان میدرخشید. در شب آخر زندگی همراه امام حسین(ع) مشغول عبادت بودند و نقل شده است که از امتیازات وجود نورانی قمر بنی هاشم؛ بندگی و عبودیت بود و ممکن نیست انسانی در بین محبین اهل بیت(ع) باشد و بویی از عبودیت و بندگی خدا نبرده باشد و البته حضرت عباس(ع) شاخص در این صفت و ویژگی به تبعیت از اهل بیت(ع) و مخصوصا امام حسین(ع) بودند.
در کنار این صفت همانطور که اشاره کردید یکی دیگر از ویژگیهای برجسته حضرت عباس(ع) مسئله ولایتپذیری و اطاعت از امام و حجت خداست؛ مسئلهای که اصلیترین ویژگی ایشان است. در زیارتنامه ایشان میخوانیم: السلام علیک ایها العبد الصالح المطیع لله ...؛ امام صادق(ع) در معرفی ایشان شاخص اطاعت از خدا، پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) را مثال میزنند و ما هم اگر بخواهیم مانند این بزرگواران باشیم باید همانند آنان مطیع اوامر و دستورات اهل بیت(ع) باشیم تا بتوانیم آنان را الگوی خود بدانیم و به وجود چنین بزرگانی افتخار کنیم.