یادداشت ـ ابوالقاسم علیزاده:

داعشی های وطنی یا منافقین مدرن ؟!

حجت‌الاسلام علیزاده طی یادداشتی گفت: زمان شکسته شدن شیشه عمر همه فتنه های عالم یعنی آمریکا فرارسیده و هم اکنون نظم نوین جهانی نه به سبک آمریکایی، که این بار مستضعفین عالم، نبض نظامات جدید را به دست خواهد داشت.
کد خبر: ۹۴۶۶۲۶۵
|
۱۴ آبان ۱۴۰۱ - ۱۱:۲۹
داعشی های وطنی یا منافقین مدرن ؟!  

به گزارش خبرگزاری بسیج از سپاه تهران بزرگ، حجت‌الاسلام والمسلمین ابوالقاسم علیزاده مسئول نمایندگی ولی فقیه در سپاه حضرت محمد رسول ا...(ص) تهران بزرگ پیرامون اغتشاشات اخیر در کشور، طی یادداشتی با عنوان "داعشی های وطنی یا منافقین مدرن ؟!" آورده است:

چندی قبل در بولتن های خبری محرمانه آمده بود که سازمان منافقین با پشتوانه سرویس های امنیتی غرب بویژه آمریکا و اسرائیل و انگلیس و نیز با کمک و حمایت مالی و میدانی رژیم سعودی درصدد جذب عناصری در داخل و سپس تربیت و آموزش آن ها به سبک داعش می باشد. در توصیف کم و کیف آموزش ها نیز عنوان شده بود که شدیدتر و وحشیانه تر از آموزش های داعشی، روی این عناصر کار می شود. از دریدگی و ایجاد جنگ روانی و وحشی گری در مواجهه با مردم و نیروهای امنیتی تا شکنجه و شیوه های خاصی از کشتن و سربریدن و تشدید ناامنی و بالا بردن دُز خشونت در میدان برخورد و مقابله با نیروهای هدف.

متاسفانه مثل همیشه از کنار چنین خبری ساده عبور کردیم تا اینکه در فتنه اخیر و به عبارتی جنگ ترکیبی و یا جنگ احزاب و چند لایه ی پیچیده اخیر، در کف خیابان های تهران، کرج و ..‌‌. شاهد جلوه هایی از این وحشی گری برنامه ریزی شده و سازمان یافته به ویژه از لایه دوم این فتنه خطرناک بودیم.

اگر لایه اول را در کالبدشکافی این فتنه نوجوانان و جوانان و برخی آحاد مردم گول خورده ای بدانیم که تنها به دلیل هیجانات و جو زدگی و اثر پذیری از موج بی رحمانه بنگاه های دروغ پراکنی امپریالیسم رسانه ای و فضای مجازی آلوده و بی در و پیکر و القائات سلبریتی های بی سواد و بی فرهنگ و بی بصیرت، و به بهانه ی دروغین حجاب اجباری و تنگناهای معیشتی به صحنه آمده بودند و متاسفانه دیوار انسانی و سپری برای عوامل اصلی فتنه قرار داشتند.

این لایه به محض ایجاد التهاب در نقاطی که بعضا از کنترل نیروهای امنیتی خارج می گردید، به واقع زمینه را برای عرض اندام لایه وحشی دوم فراهم که بناگاه شاهد پیدا شدن سر و کله ی عوامل مخل امنیت بودیم.

این گروه که با انواع سلاح های سرد و گرم مسلح بودند بیشتر به اراذل و اوباش می ماندند، ولی به مرور دست هر آدم رذل و لات و اوباشی را نیز از پشت بستند. از کیفیت صدمه ها و آسیب هایی که به مجروحان حوادث تهران و دیگر مناطق درگیر به ویژه در حوادث جدید کرج و تبریز و زاهدان می توان فهمید، مواجهه با نوع خاصی از برخورد خشن و وحشیانه ی طرف مقابل بوده و هستیم.

شناسایی و تنها گیر آوردن نیروهای امنیتی به ویژه بسیج و سپاهی و طلبه و روحانی و ... سپس ناجوانمردانه به قصد کشت، شکنجه و مصدوم نمودن به جان آن ها افتاده و با وارد کردن ضربات سخت به سر و صورت و یا بنزین و اسید ریختن بر بدن و آتش زدن و همه این جنایات در حالی انجام می شود که برای برافروختن شعله های آتش و خشونت، با آتش زدن و هتک حرمت پرچم جمهوری اسلامی و تصاویر امام و رهبری و قرآن از طرفی و نیز بدزبانی و فحش های رکیک به مقدسات و اشخاص از طرفی دیگر وقیحانه و بی شرمانه جریان می یابد. حال در این میان نیز سخت در تکاپو و به دنبال ماموریت اصلی شان (کشته سازی و کشته گیری) که به فضل خدا با درایت و هوشمندی و البته تقابلی نابرابر و مظلومانه یعنی با دست خالی، تا کنون نتوانستند ره بجایی ببرند بلکه هم شکست خوردند و هم ناکام ماندند.

عمله ی پلشت و وحشی استکبار که در اصل فتنه در این بیش از چهل شب و روز نتوانستند اهداف شوم خود را عملی و دست یافتنی کنند در گوشه و کنار کشور دست به اقدامات کور ناامنی و ترور می زنند که این اقدام کور هم از قبل شکست خورده است زیرا به فضل الهی باعث می گردد تا چهره کریه نفاق و پیوندش با اراذل و اوباش داخلی برای همگان آشکار تر گردد. چه آنکه تا کنون نیز روی دیگری از نفاق مدرن و وحشی گری کف خیابان های تهران و برخی شهر ها به نمایش گذارده شد تا برای همگان به ویژه اتو کشیده های غرب زده و خواب رفته داخلی که همواره در بوق فتنه می دمیدند که با مردم تندی نکنید، خُبث طینت و چهره واقعی عوامل نفاق و بلکه دشمنان مردم بهتر آشکار گردد.

اگر آن روز که دست فتنه از آستین حزب خلق مسلمان و تیم مرموز سید مهدی هاشمی و بیت منتظری و اهالی نفاق و گروهک های تجزیه طلب به ویژه در غرب و شمال غرب و مهمتر از همه خیانت بنی صدر که منجر به ورود متجاوزین بعثی به بخش هایی از میهن اسلامی شد و تا ۸ سال و بلکه تا هم اکنون، متاسفانه فرصت نهادسازی و ایجاد بنا و ساختار اصلی نظام سیاسی مبتنی بر ارزش های دینی و انقلابی و ملی را از امام و ملت گرفت؛ دست فتنه را نه از مچ که از مرفق جدا می کردیم نباید اکنون شاهد ظلم و تعرض ناجوانمردانه به مهم ترین ارکان انقلاب و نظام به اسم آزادی و یا هر شعار پوششی دیگری می بودیم.
 
۴۳ سال است که همه ما با تمام ضعف ها و بی مهری ها و کوتاهی ها و غفلت های خودمان، به جای همسو شدن با منویات و هشدارها و رهنمودهای امام خمینی(ره) و خلف صالح و بی نظیر وی امام خامنه ای عزیز، در برابر زیاده خواهی های یک مشت سست ایمانان بهانه جو و دنیا طلبان بی سر و پا که شهید مظلوم بهشتی و یاران مظلوم تر از خودش چون دیالمه و آیت و ... فریادشان همواره بلند بود که بهشت را به بها دهند نه به بهانه ...، اگر کوتاه نمی آمدیم و مماشات و ملاحظات در برابر قومی قدر نشناس را کنار می گذاردیم نباید اکنون شاهد این همه گستاخی و دریدگی در پوشش های خوش خط و خال و دروغین جمعی اگر چه اندک از گول خوردگان و تربیت نایافتگان جامعه و اعتماد کنندگان به دجال آخرالزمان یعنی امپریالیسم رسانه ای و موج شیطانی فضای مجازی می شدیم.
 
برخی که نام خود را معلم می گذارند اما از نظام معلمی فقط دریافت و حقوقش را می بینند، نان این سفره را می خورند و در نهایت سفره پاره می کنند، در دولت کنونی که پس از ۱۱ سال معطلی کمر بسته است بر یاری جامعه محترم فرهنگیان و رتبه بندی معلمان شریف وطن، بعضی نق می زنند و نان و نمک نظام ولایی و میراث شهیدان را خورده و نمکدان می شکنند. و یا عناصری که در گستره دانشگاهی که ثمره حداقل ۳۰۰ هزار شهید این مرز و بوم است و در دنیا آوازه یک ملت هوشمند و بااستعداد و غیور را علیرغم همه فشارها و تهدیدها و تحریم ها، تابلو کرده است از همه جور نعمت برخوردار گردیده اند و پُز استادی و عضویت در هیئت علمی آن را می دهند و از بورسیه های نه چندان نظارت شده و انواع امتیازات بهرمند بوده و هستند، ولی باز هم نیشخوارهای فلسفه غرب و اندیشه های لیبرالی و اومانیستی و سکولاری و حتی مارکسیستی را ترویج می دهند، حال از کلاس درس مدرسه و دانشگاه این خوش خدمتان به بیگانه، چه توقع و انتظاری دارید جز دین گریزی و انقلاب ستیزی چند دانشجو نمای دل به بیگانه داده و اسیر مهره ی مار رسانه های دروغ پرداز و عمله ی سرویس های امنیتی جبهه استکبار.

اگر آن روز که جنگ تحمیلی با حماسه و ایستادگی مردان مرد این سرزمین تبدیل شد به دفاع مقدس و برای اولین بار در خاطره این کشور ثبت شد که یک وجب از خاک میهن زیر چکمه متجاوز مست باقی نماند، خواص امت بدون فوت وقت بازمی گشتند به تکمیل کار امام در نهادسازی های جدید و طراز انقلاب و در نهایت نهادهای باقی مانده از دوره طاغوت را در آن ها تحلیل می بردند اکنون نباید شاهد بی تربیتی و بی اخلاقی و تهاجم به مبانی و ارزش های پرافتخار نظام اسلامی می بودیم.
 
متاسفانه نه تنها نهادهای متناسب با آرمان های انقلاب شکل نگرفتم که بساط جهاد سازندگی و کمیته های انقلاب هم برچیده شد و در دوره ای نیز خیز برداشتند برای حذف نهاد مقدس سپاه پاسداران که اگر نبود کشور هم نبود.

اگر آن روز که امور تربیتی را در آموزش و پرورش تعطیل کردند به داد بچه ها و فرزندان انقلاب می رسیدیم و یا آن روز که به بهانه لباس فرم یکپارچه دانش آموزان، چادرها را از سرها برداشتند و به مانتو شلوار فرم مدرسه اکتفا گردید، احساس مسئولیت می کردیم و داد و فریادی بلند می نمودیم، اکنون نباید شاهد هرچند قلیل گارد گرفتگان در برابر عفاف و حجاب می شدیم و یا دختر خانم چادری در مدرسه عرصه را برای ادامه تحصیلش سخت می دید.

اگر آن روز که آقای خاتمی دم از گفت و گوی تمدن ها می زد دهانش را گل می گرفتند، و یا در خلوت، آن عفریته (علینژاد) چوب حراج به احکام شرع نمی زد، کجا اکنون همان آوازه خوان وطن فروش از فرسنگ ها فاصله زبان نحسش را همچون گوش دراز روی ملت ایران دراز نمی کرد و با افتخار از تک خوانی زن به کشف حجاب و نهضت خیالی عریان گردی زنان ترقی نمی یافت.
 
درست در همان روزگار بود که دیدبان تیز بین انقلاب دردمندانه از تهاجم و شبیخون و ناتو و ولنگاری و قتل عام فرهنگی پرده برداشتند و بر سر مسئولان خواب رفته فریاد کشیدند که دشمن گرگ صفت در کمین غفلت شماست، پس رحم کنید به مردم و هوشیار باشید و مراقب ... ولی اهالی غرب گرا و لیبرال منش که نبض قدرت و ثروت و خانه ملت و قوه مجریه را هماهنگ به دست داشتند، نه تنها جدی نگرفتند که به سخره نیز گرفتند و ادعای توهم توطئه را به افکار عمومی القاء می نمودند.

آری هر چه مصیبت و بلاست از چوپانان خواب رفته ی گله (خواص بی درد) جامعه است که زمینه را برای گرگان گرسنه و حار فراهم ساخت و این روند متاسفانه در دولت های سازندگی و سپس در دولت تدبیر و امید به اوج بی تدبیری و ناامیدی خود رسید و فاجعه به بار آورد.
 
البته مردم شریف و مظلوم که گول شعارهای دروغین و پوپولیستی را خورده و دچار تنگی در خلق و جنگ اعصاب و فشارهای اقتصادی در معیشت و زندگی شده بودند و از طرفی هم شاهد سوء استفاده ها و رانت خواری و فسادهای گوناگون در مدیریت ها و میدان های مختلف وابسته با خاندان شناخته شده و مقامات ارشد، حق داشته و دارند که گلایه مند و ناراضی باشند. و این شد که شیطان بزرگ آمریکا برای گرفتن نفس های آخر جمهوری اسلامی و ملت ایران روحیه گرفت و با تمام قدرت و قوا تدارک جنگ و فتنه ای ترکیبی و خطرناک و جهانی را فقط به قصد تجزیه و فروپاشی و تسلیم نظام و مردم ایران در دستور قرار داد.
 
این بار هم غافل از آنکه مردم با ایمان و متحد و بصیر ایران صاحب و پشتوانه ای همچون خدا و خالق هستی دارد و مثل همیشه دشمنان را مایوس و سرافنکنده و شکست خورده خواهد کرد و آن گاه روسیاهی برای دیگ خواهد ماند!

آری! زمان شکسته شدن شیشه عمر همه فتنه های عالم یعنی آمریکا فرارسیده است. عصر انتقال قدرت از غرب به آسیا و دوران سلطه نظام های ظالمانه و استکباری به پایان عمر خویش نزدیک شده و اکنون زمان نظم نوین جهانی نه به سبک و مدل آمریکایی که این بار ملت های مظلوم و مقاوم جهان، مستضعفین و پابرهنه گان عالم، نبض نظامات جدید را به دست خواهد داشت.
 
به امید جهانی پاک و مبرا از هر گونه ظلم و ستم و نابرابری.

والسلام / ابوالقاسم علیزاده / ۱۳ آبان ۱۴۰۱
ارسال نظرات
آخرین اخبار