خبرگزاری بسیج قزوین: در قرآن آمده است که در زمین به سیر و سیاحت بپردازید و از سرگذشت امت های پیشین عبرت بگیرید. سرنوشت هیچ قومی تغییر نمی کند مگر با اعمال خودشان، در ابتدای خلقت انسان بود و وسوسه گندم، انسانی که بنده گندم شد، برای خوردن دانه گندم به فرمان شیطان بهشت جاودان را بخشید تا «ان الانسان لفی خسر» را در کلام حق بیابیم، اگر آن روز انسان ابوالبشر به دعوت شیطان و وعده آزادی فریب نمی خورد امروز کسی در این دیر خرآب آباد نبود.
تاوان خوردن گندم، اعتماد به وعده شیطان، انسان را از خویشتن تبعید کرد، تا در بهشتی که غم آب و نان نداشت، امروز گرفتار فساد، قتل، کشتار، نان شب شود و هر خیر و شری را تاوانش بپردازد. وقتی آدم حسرت گندم شدیم نسل اندر نسل در رنج و محنت و دنبال سراب بهشت خواهیم بود.
چند صد هزار سال گذشت تا اینکه مردی از تبار محمد(ص) برای اقامه معروف قیام می کند، عمرسعد وعده گندم ری توسط شیطان زاده مشرک را به جان می خرد و آدم حسرت گندم می شود، اما گندم ری را نخورد و سر بریده اش پس از چند سال زندگی در ترس و کابوس به نمایش درآمد.
شیطان همیشه در کمین است. هاجر و فرزندش اسماعیل تنها در زادگاه آدم به دنبال آب می رود، شیطان وسوسه اش می کند که تشنگی او را تسلیم کند، او هفت بار منا را می دود اما دریغ از یک قطره آب، خدا را صدا میزند که بارالها! وقتی تشنگی دنیا این گونه عذاب آور است، مرا از تشنگی قیامت نجات ده و شیطان را از من و فرزندم دور کن! به پاس نخوردن گندم و حسرت شیطان، خدا زمزم جوشان را به هاجر و اسماعیل ارزانی می دارد. تا نسل بشر سیراب شود.
عمر سعد در پی گندم ری رفت، خون بهترین خلق خدا را ریخت و خود نیز هلاک شد، ۸سال است که در برجام وعده گندم می دهند، وعده ای که این بار شیطان و آدم هم نوا شدند تا امتی را با شیطان همراه کنند، این بار وعده گندم می دهند، هشت سال در پی آن شتافتیم اما خبری نشد بلکه هرچه جلوتر رفتیم همان سرابی بود که هاجر برای آب به دنبالش می رفت. در نهایت به نقطه کانونی بازگشت تا زمزم پاداش فرار از سراب شیطان باشد.
در پی وعده شیطان رفتن؛ آرزوها را دورتر، وعده ها نزدیک تر، حسرت گندم فراوان تر، آدم حسرت گندم نشویم، برجام معامله با خود شیطان است، به شیطان هرچه بدهی یا بگیری ضرر است حتی اگر نفت و رایگان باشد
صادق چگینی
