خبرهای داغ:
بسیج گزارش می دهد:

سرزمین مفرغ، آرام و صبور ایستاده پشت در پشت انقلاب

کودکی هشت ساله در گوش من نجوا می کند شما از طرف آقای خامنه ای آمدید! ؟ گفتم برای چه؟ گفت اگر دستور بدهد من حاضرم به جنگ داعش بروم.
کد خبر: ۹۱۷۰۹۴۷
|
۱۱ شهريور ۱۳۹۸ - ۱۱:۲۰

خبرگزاری بسیج قزوین: به لرستان رسیدیم، کهریز ورودشت بخش دلفان، روستایی با بیش از ۳۰۰خانوار و انبوهی از مشکلات ناشی از فقر و محرومیت که سبب شده بود در سیل اخیر هیچ نهاد دولتی مسئولیت بازسازی آن را قبول نکند.

سرزمین مفرغ، آرام و صبور ایستاده پشت در پشت انقلاب

مردمانی دلیر و معتقد به انقلاب که در خانه محقر چهارمتری یک خانم با چهار فرزند یتیم زندگی می کرد. پرچمی از اباعبدالله در منزل خود نصب کرده بود تا به پیشواز دهه محرم و اربعین برود.

سرزمین مفرغ، آرام و صبور ایستاده پشت در پشت انقلاب

روستا در تکاپو و جنبش بود. انبوه کامیون، کمپرسی در حال تخلیه بار بودند. برای ساخت و ساز خسارت ناشی از سیل که جامعه امروزی سنگ تمام گذاشتند.

در روستا انس و الفت عجیب مردم با نیروهای سپاه صاحب الامرعج و بسیج سازندگی غیر قابل تصور بود. زیبا رو و خوش برخورد بودند و همه مدعی بودند که از روز اول خسارت سیل سپاه در کنار ما بوده و تا امروز هم ادامه دارد.

سرزمین مفرغ، آرام و صبور ایستاده پشت در پشت انقلاب

خانمی کهن سال با دستان معلول نزد من آمد با زبان لری و لهجه لکی با وی صحبت کردم. از درد های خود گفت؛ از کودکانی که نه‌پدر دارند و نه مادر و تنها فریاد رس آنها مادر بزرگی کهن سال است: زندگی برایمان سخت شده است. در تورم امروزی دولت ما را رها کرده و بعد از خدا فقط سپاه و بسیج فریادرس ماست.


به سراغ خلانواده ای دیگر رفتم که قربانی اعتیاد بود. خانه نداشت،دخترش مبتلا به تالاسمی بود و دو فرزند دیگرش در منزل هشت متری با اندک وسایلی گذران عمر می کرد.

خانمی جوان که برای فرزندانش آرزویی دیرینه داشت. معتقد بود که روزی خدا در حجره و منزل کوچک آنها خواهد نشست تا روی دیگر زندگی را به آنها نشان دهد.


از تالاسمی فرزندش گفت؛ به خاطر نداشتن دارو درمان و آمپول روگام دردی تا بی نهایت را با خود همراه کرده بود.

کودکانی که با سر و صورت خاک نشسته و لباس های کهنه اما خندان و با صفا انسان را یاد خدا می انداخت که در فراوانی نعمت هایش ناسپاسی می کنیم تا به بدتر از آن گرفتار شویم.

سرزمین مفرغ، آرام و صبور ایستاده پشت در پشت انقلاب
از لرستان می گویم همان سرزمین مفرغ که آفتابه برنزی اش به اندازه تمام تمدن غرب حرف برای گفتن دارد. اما چه آرام و بی صدا در زاگرس نشسته اند و مردانی از جنس جهان آرا را در سینه خود پذیرفته تا جبران کم کاری برخی از مسئولان بی تفاوت کند.

کودکی هشت ساله در گوش من نجوا می کند شما از طرف آقای خامنه ای آمدید! ؟ گفتم برای چه؟ گفت اگر دستور بدهد من حاضرم به جنگ داعش بروم.


همان شجاعت و جنگ با دشمن که در خون مردان سنگ و صخره است را در وجود این کودک لر دیدم.


صادق چگینی
1002/گ30/ب

ارسال نظرات
پر بیننده ها