خبرهای داغ:
سردار احمدعبدالله‌زاده:

کتاب‌های نقش رزمندگان استان فارس در دفاع مقدس، بسیار کم ارائه می‌شوند

سردار دوران جنگ سخت ۸ ساله دفاع مقدس، امروز سردار جنگ نرم است که با راه‌اندازی یکی از بزرگترین‌ شبکه‌های اجتماعی مربوط به شهدا خیل عظیمی از جوانان این مملکت را با خود همراه کرده است تا نشان دهد که به حق شایستگی نشان سرداری را تا همیشه دارد.
کد خبر: ۸۵۵۲۳۵۲
|
۱۸ مرداد ۱۳۹۴ - ۰۹:۴۶
به گزارش خبرگزاری بسیج فارس، جهت بدرقه و به رسم تکریم میهمان، او را تا دم در همراهی کردم. چشم‌هایم را به گام‌های او دوخته بودم تا به رسم ادب، یک گام از او عقب‌تر باشم. هنگامی که از پله‌ها پایین می‌رفت به خوبی می‌توانستم آثار جراحات و زخم‌های چندین ساله او را مشاهده کنم که باعث شده بود، بسیار آهسته و شمرده بر روی پله‌ها گام بردارد.

زمانی که با او خداحافظی کردم، تمام ذهنم را مشغول کرده بود. سادگی و بی‌تکلفی او در آمدنش، حضورش، سلامش، نگاهش، سخنانش، طرز صحبت کردنش، منشش و حتی رفتنش برایم دنیای دیگر بود که باعث شده بود تا تمام سخنان و خاطراتش را بارها در ذهن خود مرور کنم.

سردار جنگ‌های سخت دوران دفاع مقدس، امروز سردار جنگ نرم است

سردار دوران جنگ سخت 8 ساله دفاع مقدس، امروز سردار دوران جنگ نرم است که با راه‌اندازی یکی از بزرگترین‌ شبکه‌های اجتماعی مربوط به شهدا به نام «کاکو لبخند» خیل عظیمی از جوانان این مرز و بوم را با خود همراه کرده است تا نشان دهد که به حق شایستگی نشان سرداری را تا همیشه دارد.

به راحتی و بدون هیچ تکلفی، دعوتم را پذیرفت تا ساعاتی از اوقات خود را به جمعی از خبرنگاران رسانه‌های مختلف اختصاص دهد و با حضور در دفتر سازمان بسیج رسانه، به تشریح بخشی از ناگفته‌های دوران 8 ساله دفاع مقدس و شرحی از رشادت‌های رزمندگان فارس بپردازد.

13 بار در دوران قبل از انقلاب و دفاع مقدس مجروح شده است

از او که جانباز 83 درصد دوران دفاع مقدس است، خواستیم که ابتدا خودش را معرفی کند و هرچه دوست دارد درباره آن زمان به ما بگوید. از همان ابتدا که به ما گفت بلندتر صحبت کنیم تا بتواند بشنود، متوجه شدم که چقدر جراحت‌های 13 باری که در دوران دفاع مقدس و قبل از پیروزی انقلاب اسلامی برداشته بود، بر روی سلامتیش اثر گذاشته است.

مطلع سخنان او در ابتدای کلام، این بود که در طول 8 سال دفاع مقدس، در خدمت رزمندگان اسلام بودم و با شروع جنگ تحمیلی تقریباً می‌توان گفت در سن 19 سالگی از طریق سپاه وارد جنگ شدم.

سردار احمدعبدالله‌زاده یکی از یادگاران دوران 8 ساله دفاع مقدس که از نخستین روزهای آغاز جنگ تحمیلی تا پایان آن در جبهه‌های نبرد حق علیه باطل حضور داشت، بیشترین حضور خود را در جبهه‌های منطقه خوزستان عنوان می‌کند و ادامه می‌دهد: «در طول این دوران مسئولیت‌های متفاوتی اعم از فرمانده دسته، تیپ، تک تیرانداز و غیره را به عهده داشتم و در یگان‌های مختلفی خدمت کردم. البته لازم به ذکر است که در ابتدای جنگ، نیروهای نظامی ما سازماندهی شده نبودند و هر کدام از شهرستان‌ها دارای گردانی بسته به ظرفیت‌های خودشان بودند. 

لشکریان اسلام بعد از یکسال از آغاز جنگ، کم کم ساماندهی می‌شوند و در زمان عملیات ثامن‌الائمه که منجر به شکستن حصر آبادان شد، نخستین یگان‌های ما در قالب گردان شکل گرفتند و از استان فارس نیز گردان‌های متفاوت 200 و یا 400 نفره شکل گرفته و به جبهه‌ها اعزام شدند.

شهید دستغیب و 22 بهمن، تیپ‌های اولیه استان فارس بودند

البته باید گفت که گردان‌ها و لشکریان ما تا زمان عملیات بیت‌المقدس که منجر به آزادسازی خرمشهر شد، شکل آن چنانی نداشت و بعد از این عملیات بود که تیپ‌های استان فارس شامل دو تیپ شهید دستغیب و 22 بهمن شکل گرفت. بعد از عملیاتی که عراق در چذابه انجام داد و بسیاری از رزمندگان استان فارس در آن مرحله شهید شدند، دستور تأسیس تیپ رسمی امام سجاد(ع) اعلام شد و این تیپ در عملیات فتح‌المبین به عنوان تیپ سازمانی فارس نخستین شکل خود را گرفت.

تیپ امام سجاد(ع) زیرنظر قرارگاه فجر که یکی از 4 قرارگاه اولیه سپاه بود، کار خود را آغاز کرد. نخستین فرمانده این تیپ، سردار رودکی بود و بعد از یک سال نیز نام آن به نام لشکر فجر تغییر یافت که تاکنون به این نام باقی مانده است. خود لشکر فجر نیز متشکل از سه تیپ با محوریت امام سجاد(ع)، امام محمد باقر(ع) و حضرت زهرا(س) بود. بعدها تیپ حضرت زهرا(س) با تیپ امام سجاد(ع) ادغام شد و به نام المهدی از لشکر 19 فجر جدا شد و به عنوان یک تیپ مستقل شروع به فعالیت کرد و به مرور زمان نیز تبدیل به لشکر شد.

تیپ المهدی در ابتدا تنها مختص بچه‌های فارس نبود بلکه رزمندگانی از شهرهای کاشان، قم، گچساران و غیره نیز در آن حضور داشتند و بعد از عملیات بیت‌المقدس و رمضان، این بچه‌ها از تیپ المهدی رفتند و تیپ مذکور تنها مختص رزمندگان استان فارس شد. ضمن اینکه یگان‌ها و تیپ‌های دیگر هم تشکیل شدند و من به عنوان فرمانده تیپ احمدبن موسی(ع) مشغول به خدمت شدم که این تیپ نیز از انتهای سال 61 تا سال 64 حضور فعالی در عملیات‌های مختلف داشت».

یک چهارم مسئولیت جنگ به عهده استان فارس بود

از او می‌پرسیم که رزمندگان فارس در دوران دفاع مقدس تا چه حد نقش ایفا کردند؟ و پاسخ داد: «با توجه به اینکه قبل از تشکیل لشکر فجر، قرارگاه فجر مشغول به فعالیت بود، به خوبی می‌توان گفت که یک چهارم مسئولیت جنگ به عهده استان فارس بود. درست است که در لشکر فجر برخی از رزمندگان استان‌های دیگر نیز حضور داشتند اما محوریت این لشکر با بچه‌های فارس بود که از سوی این استان تغذیه می‌شدند.

در آن زمان 4 قرارگاه نجف، فجر، نصر و فتح مشغول به فعالیت بودند که بسته به نوع عملیات‌ها، مکان آن‌ها نیز متغیر بوده است البته بیشتر عملیات‌هایی که قرارگاه فجر انجام داد در منطقه جنوب کشور بود».

او در ادامه جستی به شرایط ابتدایی جنگ زد و ادامه داد: «در نخستین سال آغاز جنگ تحمیلی یعنی در سال 1360 تقریباً برتری نسبی با عراق بود و هنر رزمندگان ما این بود که لشکریان عراق را بدون هیچ امکاناتی متوقف کنند و اجازه تسلط آنان را بر سرزمین‌های کشورمان ندهند زیرا در تمام خطوط مرزی ما با عراق رخنه ایجاد شده بود و عراق تلاش کرده بود تا در عرض چند روز کل ایران را فتح کند.

انقلاب تازه پیروز شده بود و همه درگیر مسائل انقلاب بودند به همین دلیل کمترین امکانات رزمی هم نداشتیم به طوری که زمانی که به جبهه رفتیم، سلاح سازمانی ارتش ما، ام یک سلاحی مربوط به زمان رضا شاه بود که از رده خارج شوده بود و سلاح سازمانی ما نیز ژ3 بود که به تعداد محدودی در اختیار سپاه پاسداران قرار گرفته بود؛ مقداری هم سلاح کلاش که از گروه‌های ضد انقلاب در قائله کردستان به دست آورده بودیم، در اختیار داشتیم و رزمندگان ما با همین سلاح‌ها توانستند جلو موتور جنگ را بگیرند.

بعد از گذشت یکسال، صحنه جنگ تغییر کرد

بعد از گذشت یکسال صحنه جنگ تغییر کرد و عملیات‌های ما شروع شد به طوری که عمده فعالیت‌ها و عملیات‌ها بعد از یکسال ابتدایی جنگ انجام شد. عملیات‌های فتح‌المبین و بیت‌المقدس در سال 1361 منجر به آزادسازی خرمشهر شد. یعنی ما در سال دوم جنگ توانستیم یک شهر از کشورمان را که به تصرف عراق درآمده بود آزاد کنیم در حالی که در جنگ‌های مختلف دنیا، کشوری که به آن حمله شده است، شاید چند سال طول بکشد تا بتواند به نقطه مقابله به مثل با دشمن خود برسد».

این یادگان دوران دفاع مقدس، در ادامه کمی از غفلت‌ها گله کرد و ادامه داد: «بزرگترین عملیات و همچنین عملیاتی که مقداری مهجور مانده، همین عملیات بیت‌المقدس است؛ متأسفانه ما هفته دفاع مقدس خود را به جای اینکه در سالروز این عملیات که منجر به آزادسازی خرمشهر شد، جشن بگیریم در روزی که عراق به کشور ما حمله کرد، جشن می‌گیریم.

چرا هفته دفاع مقدس را در هنگام آزادسازی خرمشهر قرار نمی‌دهیم؟

در هفته‌ای که به نام دفاع مقدس نامگذاری شده است، یکی یکی شهرهای ما سقوط می‌کند در صورتی که بزرگترین فتح ما، فتح خرمشهر است و در این روز تمام کشورمان شاد بودند اما بسیار ساده از کنار آن رد می‌شویم و سالروز آن را جشن نمی‌گیریم و به عنوان نقطه برجسته دفاع مقدس خود مطرح نمی‌کنیم».

عبدالله‌زاده که اکنون گرم تعریف از دوران دفاع مقدس است، به عملیات‌های بزرگ آن اشاره می‌کند و می‌گوید: «بعد از بیت‌المقدس، از عملیات فتح‌المبین به‌عنوان فتح الفتوح عملیات‌های دوران دفاع مقدس یاد می‌شود که دومین عملیات بزرگ به لحاظ وسعت جغرافیایی و همچنین نتایجی که به دست آمد، محسوب می‌شود.

در دوران دفاع مقدس 5 عملیات عمده توسط سپاه و ارتش انجام شد که هر کدام منجر به تصرف منطقه‌ای شد؛ نخستین آن عملیات ثامن‌الائمه است و طی آن حصر آبادان شکسته شد؛ در طریق القدس، منطقه بوستان و در بیت‌المقدس خرمشهر آزاد شد و در فتح‌المبین نیز مناطق دزفول، شوش، اندیشمک و شهرهایی که در این منطقه هستند و به نام منطقه دشت عباس نام دارند، از کنترل ارتش عراق خارج شدند.

تشریح جزئیات عملیات رمضان

پنجمین عملیات نیز عملیات رمضان است که شاید یکی از بزرگترین عملیات‌هایی است که در آن زمان طرح‌ریزی و انجام شد؛ اهدافی که مدنظر داشت، تصرف بصره بود اما به آن نتایجی که لازمه کار بود، نرسید و با اینکه ما تا دروازه‌های بصره هم رسیدیم، اما با توجه به اینکه جناح‌های ما نفوذ نکرده بودند، مجبور به بازگشت شدیم و تنها یک چهارم آن چیزی که تصور می‌کردیم، به دست آوردیم.

در این عملیات لشکر المهدی در جناح سمت راست مستقر بود و تیپ امام سجاد(ع) نیز در قالب قرارگاه فجر در منطقه کوشک قرار گرفته بود که اهداف آن‌ها تصرف مثلثی‌ها بود و اولین برخورد رزمندگان ما با مثلثی‌ها در این عملیات صورت گرفت که موجب سختی عملیات شده بود.

از عملیات رمضان به بعد، با زمین‌های مسلح شده در جبهه‌ها مواجه شدیم

از عملیات رمضان به بعد ما در جبهه‌های خود با زمین‌های مسلح شده روبه‌رو شدیم که تمام کشورهای غربی از جمله روسیه به ارتش عراق در این زمینه کمک کرده بودند و عراق با حمایت و طرح‌ریزی روسیه، شروع به احداث مثلثی‌ها و قرار گذاشتن مین‌ها در زمین کرد.

در این عملیات زمانی که خط اول را شکستیم و از خط دشمن رشد شدیم، با میدان مین مواجه شدیم که 8 کیلومتر عمق گرفته و مثلثی‌ها در آن ساخته شده بودند. در مثلثی‌ها از نظر تکنیک نظامی با مشکل مواجه شدیم زیرا دشمن هزارتویی ساخته بود که گذشتن از آن غیرممکن بود؛ البته امروزه نیز آثاری از این مثلثی‌ها از طریق گوگل مپ قابل مشاهده است.

در عملیات رمضان تمام یگان‌هایی که از سمت راست حرکت کرده بودند، درگیر مثلثی‌ها شدند و به همین دلیل نتوانستند خط تشکیل دهند و به هم الحاق پیداکنند لذا مجبور به عقب‌نشینی شدیم. اما هنگام بازگشت نیز با خیل عظیمی از دشمن شکست خورده مواجه شدیم به همین دلیل در سمت راست شروع به شکار تانک‌های دشمن کردیم به طوری که در این عملیات موفق به شکار بیش از یک هزار تانک شدیم.

سمت چپ این عملیات نیز منطقه شلمچه بود که بعدها عملیات‌های دیگری در آن انجام شد و ما توانستیم بین مثلثی‌ها و کانال ماهی نفوذ پیدا کنیم و از آن رد شده و به سمت تنومه رفتیم و سپاه 3 عراق را تصرف کردیم اما به دلیل اینکه جناح راست نتوانسته بود حضور یابد، مجبور به تخلیه منطقه شدیم».

او ضمن ابراز خرسندی از نتایج به دست آمده عملیات رمضان گفت: «در این عملیات توانستیم هم تانک و هم تی 72 دشمن را شکار کنیم یعنی 3 الی 4 لشکر عراق را منهدم کرده و طول خط مرزی را تصرف کردیم که جا پای عملیات‌های بعدی است به طوری که عملیات‌های کربلای 4 و 5 از این نقطه‌ها آغاز شدند».

شاخص‌ترین شهدای عملیات رمضان چه کسانی بودند؟

شاخص‌ترین شهدای عملیات رمضان، سئوالی که بود در این لحظه ذهنم را مشغول کرد و سردار پاسخ داد: «شهید حسین صحرائیان فرمانده یکی از گردان‌های خط شکن این عملیات بود که بسیار مظلوم واقع شده است. او در این عملیات خط سمت تیپ امام سجاد(ع) را می‌شکند و در همانجا نیز به شهادت می‌رسد.

شهید بعدی که جزو اولین فرماندهان بسیجی و روحانی استان فارس است، شهید سیدجعفر ذاکری است که از رزمندگان اعزامی مسجد عظیمی شیراز و فرمانده یکی از گردان‌ها بود. البته شهدای شجاع دیگری در این عملیات نقش‌آفرینی داشتند که در این عملیات شهید نشدند بلکه در عملیات‌های دیگر شهید شدند از جمله شهید مجید سپاسی، شهید هاشم اعتمادی، شهید ستوده و غیره را می‌توان نام برد».

بیشترین شهدا در عملیات کربلای 5 تقدیم انقلاب شد

در ادامه از این سردار رشید اسلام می‌پرسیم که در چه عملیاتی بیشترین شهدا را تقدیم انقلاب کردیم و پاسخ می‌دهد: «در عملیات کربلای 5 بیشترین شهدا را چه از استان فارس و چه از تمام نقاط کشور، تقدیم انقلاب کردیم. ضمن اینکه در عملیات کربلای 4، تنها یگان استان فارس بود که توانست منطقه و 5 ضلعی شلمچه را تصرف کند اما چون سایر یگان‌ها موفق نشدند ما نیز مجبور به عقب‌نشینی شدیم.

عملیات کربلای 5 در منطقه شلمچه و بعد از 15 روز از انجام عملیات کربلای 4 به وقوع پیوست که افراد بسیاری در آن شهید شدند البته ارتش عراق نیز بیشترین تلفات خود را در این عملیات داشت».

یادآوری بدترین خاطره دفاع مقدس همراه با بغض و اشک

بدترین خاطره‌ای که در عملیات رمضان دارید چه بود؟ سئوال بعدی بود که از سردار عبدالله‌زاده پرسیدیم. او ابتدا کمی فکر کرد و سپس پاسخ داد: «جنگ خاطرات خوب و بد زیادی دارد شاید هم اگر هم‌اکنون با همان صحنه روبه‌رو شوم، همان کار قبل را تکرار کنم. آن هم زمانی که فرزند خواهرم از ناحیه شکم زخمی شده و در کانال 4 متری افتاده بود؛ هنگامی که داشتم رد می‌شدم مرا صدا زد که دائی من را همراه خود به عقب ببر اما من تنها نگاه حسرت‌باری به او انداختم...» در این لحظه اشک و بغض امان سردار را برید و مکثی کرد و ادامه داد: «انسان در این لحظه تنها نگاه حسرت‌بار می‌کند اما این لحظه‌های تلخ جنگ است» و دوباره اشک ریخت و نتوانست ادامه دهد و از ما درخواست کرد تا صلواتی بفرستیم.

اشاره به نخستین تشکیل‌دهندگان هسته‌های رزمندگان در شیراز

برای اینکه حال و هوای سردار را تغییر دهیم، بلافاصله سئوال بعدی را مطرح کردیم که نخستین هسته‌های رزمندگان در شیراز توسط چه کسانی تشکیل داده و در چه محلاتی شکل گرفت؟ که پاسخ داد:‌ «شهید سیدمحمد کدخدا و شهید مهدی ذولانوار اولین فرماندهان شیراز بودند که هسته‌های اولیه یگان‌های فارس را تشکیل دادند و بعدها محسن پاکیار و جابر مهدی‌یار نیز ورود کردند و اکیپ‌های مختلفی را از شیراز به جبهه‌ها بردند.

شهید سیدمحمد کدخدا،‌ نخستین کسی بود که رزمندگان سپاه را ساماندهی و به جبهه‌ها اعزام ‌کرد و شهید داوود کریمی نیز از دیگر شهدایی است که ساماندهی تمام نیروهای فارس را به عهده داشت اما متأسفانه مغفول مانده است و بیشتر در مورد شهید حسن باقری که نیروی شهید کریمی بود، صحبت به میان می‌آید. در حالی که او تمام صحبت‌های فرمانده خود را اجرایی می‌کرد.

محله گل کوه شیراز در عملیات رمضان با تقدیم 32 شهید به انقلاب اسلامی، رکوردار محلات شیراز شد. در حالی که در آن زمان اگر کسی می‌خواست نام یکی از محلاتی که دچار ناهنجاری‌های اجتماعی فراوانی بود را نام ببرد، محله گل‌کوه را نام می‌برد اما جوانان این محله نشان دادند که در خط امام و انقلاب هستند. همچنین محلاتی نظیر دروازه قصابخانه، محله بیات، سردزک، سنگ سیاه و غیره از محلاتی بودند که شهدای زیادی تقدیم انقلاب کردند».

در ادامه از سردار عبدالله‌زاده درباره نقش رزمندگان استان فارس در برنامه‌ریزی‌های جنگ پرسیدیم و پاسخ داد: «یکسری از رزمندگان فارس هستند که شاید در استان خودمان هم شناخته شده نیستند و کسی هم از آن‌ها نامی به میان نمی‌آورد در حالی که بیش از 28 نفر از صدنفر کسانی که در سپاه درجه گرفتند، از استان فارس بودند».

کتاب‌های نقش رزمندگان استان فارس در دفاع مقدس، بسیار کم ارائه می‌شود

این یادگار دوران دفاع مقدس همچنین در پاسخ به اینکه چرا در استان فارس درباره زندگینامه فرماندهان شهید کار نمی‌شود؟ گفت: «متأسفانه کتاب برای نقش رزمندگان استان فارس در دوران دفاع مقدس بسیار کم و با قیمت‌های بسیار پایین ارائه می‌شود در حالی که ما باید در استان خود ابتدا با شهدای خود به خوبی آشنا شویم اما چرا نام برخی از شهدای ما باید مغفول باشد؟ متأسفانه این غفلت عمدی است یعنی می‌خواهیم چهره یک شهید که مربوط به استان فارس است را بپوشانیم و به جای آن از شهدای مناطق دیگر کشور نام آوریم.

در یادواره‌های شهدا از یادگاران دفاع مقدس دعوت نمی‌شود

در یادواره‌ها و کنگره‌های شهدا مشاهده کردیم که از یادگاران دفاع مقدس دعوت نمی‌شود در حالی که در این برنامه‌ها اگر این افراد حضور نداشته باشند، دیگر چه کسانی می‌توانند حضور داشته باشند»؟

نمی‌دانم بازتعریف عبدالله‌زاده امروز چیست

در بخش پایانی مصاحبه خود از این سردار رشید اسلام می‌خواهیم تا بازتعریفی از سردار عبدالله‌زاده امروز را به ما ارائه دهد، که پاسخ داد: «نمی‌دانم چیست اما همیشه آرزو می‌کنم که در شرایط قبل بودم و دلم می‌خواهد که در آن زمان باشم».

این جملات و خاطرات سردار، همه ما را تحت تأثیر قرار داد و به تفکر واداشت به طوری که همگی درخواست کردیم تا ما نیز عضو گروه کاکو لبخندش شویم و ارتباطات خود را با شهدا همیشگی کنیم. خواستیم تا همیشه یاد شهدا در اذهنمان باقی بماند که بتوانیم طریق آنان را به خوبی بشناسیم تا شاید روزی، رهرویی باشیم که راه آنان را ادامه می‌دهد.
ارسال نظرات
پر بیننده ها