به گزارش خبرگزاری بسیج، این روزها کلیپی در فضای مجازی دست به دست میشود که در آن درگیری لفظی معاون رئیسجمهور و رئیس سازمانی که زمانی «حفاظت محیط زیست» نام داشت با یکی از نمایندگان مردم در مجلس از حوزه استان خوزستان به تصویر کشیده شده است.
کلانتری در کنار محمود حجتی(وزیر جهاد کشاورزی)، نشسته و در پاسخ اعتراض آقای نماینده به صدور مجوز انتقال آب از کارون می گوید: «به تو هیچ ربطی نداره... شما فکر کردی من خانم ابتکارم... لات خونه است، اینجا مگه و... .»
از اینکه آیا شأن یک مدیر ارشد آن هم در جایگاه معاونت رییسجمهور چنین ایجاب میکند تا پاسخ یک نماینده مجلس را که نگران از وضعیت زیست محیطی حوزه انتخابیه خود است، اینگونه بدهد، درمیگذرم؛ پیشتر در نوشتاری با بررسی دیدگاهها و ادبیات آقای کلانتری به این نکته پرداخته بودم که «کلانتری از دیدگاه مدیریتی در دهه 70 جا مانده است»؛ تصور میکنم آن نوشتار نیاز به یک پیوست هم دارد و این پیوست چیزی نیست جز موشکافی و پرداختن به اینکه کلانتری از لحاظ رعایت اصول بنیادین گفتاری در چه دورهای از تاریخ جا مانده است... ؟
حجم آب موردنظر کلانتری معادل 15 تا 16 سد به بزرگی سد کرج است
اما ماجرای برآشفتن نماینده خوزستانی و پاسخهای خارج از عرف کلانتری چه بود؟ گویا در بین سفر جهانگیری، معاون اول رییسجمهور به خوزستان، نامهای با امضای آقای کلانتری خطاب به ایشان نگاشته میشود و در آن چنین استدلال میشودکه اگر مدیریت آبی در بخش کشاورزی استان خوزستان اعمال شود، خوزستان و کارون نه تنها کم آب نیستند بلکه حتی با مازاد آب 3.08 میلیارد مترمکعبی نیز مواجه هستند بنابراین بهراحتی و بدون هیچ مشکلی «کارون» خواهد توانست سالانه 750 میلیون مترمکعب به حوضههای دیگر(فلات مرکزی ایران) آب صادر کند؛ کارون خواهد توانست نیاز 450 میلیون مترمکعبی آب برای مهار ریزگردها را تامین کند؛ کارون خواهد توانست نیاز 400 میلیون متر مکعبی تالابهای بیرمق خوزستان را نیز فراهم آورد و البته با تامین سالانه 450 میلیون متر مکعبی آب ورودی به اروندرود، همچنان چیزی نزدیک به 1/1 میلیارد متر مکعب «آب جدید!» باقی خواهد ماند که به گفته کلانتری می توان بخشی از آن را به توسعه داد... اما او 3.08 میلیارد مترمکعب آب مازاد دشتهای اطراف کارون را چگونه برآورد و برای مصرف بهینه آن برنامه داده است؟
پیش از پرداختن به منبع و منشا این عدد، بهتر است با ابعاد و حجم این مقدار آب آشنا شویم؛ 3.08 میلیارد مترمکعب آب، یعنی چقدر؟ برای آنکه شاخصی در ذهن خواننده از این حجم عظیم آبی شکل گیرد، این حجم هنگفت آب به تصور کلانتری، مازاد در دشت خوزستان را با حجم آب ذخیرهشده در سد کرج مقایسه میکنیم؛ حجم مفید مخزن سد کرج در زمان آغاز بهرهبرداری، معادل 200 میلیون مترمکعب بوده است. بر این اساس میتوان گفت رقم 3.08 میلیارد متر مکعبی مورد نظر آقای دکتر کلانتری، معادل 15 تا 16 سد به بزرگی سد امیرکبیر کرج میشود!
به عقیده کلانتری، شرکت «توسعه نیشکر خوزستان» سالانه 560 میلیون متر مکعب(2.8 برابر سد کرج)، آب اضافی مصرف میکند؛ شرکتهای «کارون، هفت تپه و میان آب» نیز در مجموع سالانه، رقمی معادل 420 میلیون مترمکعب(2.1 برابر سد کرج)، مصرف مازاد آب دارند. کشت برنج در استان خوزستان سالانه 1200 میلیون متر مکعب (6 برابر سد کرج)، ازآب کارون را می بلعد و البته اگر صرفهجویی در مصرف آب اراضی کشاورزی غیرنیشکری و غیربرنجی در استان خوزستان محقق شود، از این محل نیز سالانه 900 میلیون متر مکعب(4.5 برابر سد کرج)، آب مازاد باقی خواهد ماند. مجموع این صرفه جوییها همان رقم 3.08 میلیارد متر مکعبی میشود که آقای دکتر کلانتری و تیم همکارانشان برای مصرف بهینه آن از جمله انتقال آن به فلات مرکزی ایران برنامهریزی کرده و به معاون اول رییسجمهور نامه نوشتهاند. همان نامهای که داد آقای نماینده را درآورد و کلانتری را به چنین واکنشی به دور از ادب و عرف رایج اداری و دیوانی وا داشت.
علت سکوت عجیب وزیر کشاورزی در منازعه اخیر چیست
اما مسئله اساسی و مورد غفلت واقعشده در این نامه و رخدادهای در پی آن، سکوت «وزارت جهاد کشاورزی است؛ سکوتی که حتی در میان دعوای کلانتری و آقای نماینده هم به شکلی آشکار و جالب نمود یافت. در فیلم پخش شده، محمود حجتی، وزیر جهاد کشاورزی در کنار کلانتری نشسته و پس از آغاز درگیری لفظی، بدون اعتنا به آنچه که در حال روی دادن بر سر مسئله مدیریت مصرف آب است، خود را با چندین خبرنگار در صندلی پشتی مشغول میکند.
اگر محاسبات کلانتری و تیم همکارانش در مورد مصرف نامتعادل آبی، آنهم به حجم دستکم 15 سد به بزرگی سد کرج تنها در دشت خوزستان درست باشد، این وزارت جهاد کشاورزی است که باید پاسخگوی این اتلاف و تاراج منابع آبی باشد اما با فرض درست بودن محاسبات تیم همکاران کلانتری و برجای ماندن 3.08 میلیارد متر مکعب «آب جدید»، این موضوع به هیچ عنوان مجوزی برای اجرای طرح های انتقال آب بین حوضه ای نخواهد بود چرا که بر خلاف نظر کلانتری، این آب هرگز «جدید» نیست.
سهم کارون، اروند و مخازن آب زیرزمینی منطقه بوده و هست که در همه این سالها با بیمبالاتی مصرف شده است؛ صرفه جوییهای مورد نظر کلانتری، بجا و دغدغههای او برای احیای تالابها و مهار ریزگردها و مدیریت درست منابع آبی در بخش کشاورزی درست است اما به شرط آنکه پیشاپیش برای این صرفهجوییها، منابع مصرف جدیدی تعریف نشود؛ نکته بسیار مهم دیگر آن است که حتی اگر برآوردهای دکتر کلانتری درست بوده باشد، پیش از تعریف مقاصد جدید برای این حجم عظیم آبی که روی کاغذ برآورد شده، ابتدا باید با اجرایی شدن صرفهجوییهای مدنظر ایشان، این حجم عظیم آب را در دنیای واقعی فراهم کرد.
سپس برای انتقال یا اختصاص آن به «توسعه» اقدام کرد؛ به عمل در آمدن صرفه جویی 1.88 میلیارد مترمکعبی اراضی کشاورزی نیشکری و غیر نیشکری و البته صرفهجویی 1.2 میلیارد مترمکعبی ناشی از توقف کشت برنج، نیاز به برنامهریزی دقیق، کارشناسان خبره و مدیران توانمند دارد؛ آیا کشت برنج در بالادست زایندهرود در اصفهان، چهارمحالو بختیاری، استان فارس، یزد و سیستان با وجود منع قانونی در این سال ها اجرایی شده که دکتر کلانتری برای ایجاد 3.08 میلیارد مترمکعبی «آب جدید»، شالیکاران خوزستان را بی هیچ برنامهای نشانه گرفته است؟!
اصلا کسی فکر نمیکند که کلانتری، خانم ابتکار باشد!
نکته پایانی که لازم میدانم به آن اشاره کنم، تاختن کلانتری به ابتکار در میانه این دعوا بود؛ این رسم برای ما چندان ناآشنا نیست که هر دولت جدیدی، بخش عمدهای از مشکلات پیشروی خود را ناشی از کارکردهای نادرست دولت قبلی میداند؛ دولت آقای روحانی هم از این حقیقت مستثنا نبوده و نیست اما متهم کردن خانم ابتکار از سوی کلانتری، کمی گیجکننده و نامفهوم است؟
معنای «شما فکر کردی من خانم ابتکارم» را درک نمیکنم؛ به بیان دیگر سابقهای در میان دولتمردان نمیتوان یافت که مدیری از کارکردهای مثبت و درست مدیر قبلی خود تبری جسته باشد؛ کلانتری اما چنین شیوهای را برای اولین بار در تاریخ بنیان نهاد... یادم هست که ابتکار در قضیه طرح شیرینسازی و انتقال آب دریای کاسپین به سمنان، محکم و استوار حتی در برابر مقام مافوق خود، همان که ابتکار را در جایگاه معاونت خود برگزیده بود یعنی شخص رییس دولت تدبیر ایستاد...
یادم هست که ابتکار در برابر جادهسازی در جنگل« ابر» در برابر بیش از 150 نماینده مجلس نهم محکم و استوار ایستاد... یادم هست که سازمان حفاظت محیط زیست به واسطه این ایستادگیها و پایمردیها تا لبه انحلال از سوی برخی نمایندگان پیش رفت اما باز هم ابتکار و همکارانش ایستادند و در راستای اجرای شرح وظایف از ماموریتها و مسئولیتهای سازمانی خود کوتاه نیامدند؛ یادم هست سازمان حفاظت محیط زیست، پرچمدار توقف بهرهبرداری چوبی از جنگلهای شمال و اجرای طرح تنفس بود و این ضرورت را با همه مخالفتها و هجمههای مافیای جنگلخواری به سرانجام رساند.
یادم هست در دوران ابتکار، دوستان و نزدیکان دکتر کلانتری که پرچمدار حمایت و ضرورت تراریختهها بودند، میدانی برای جولان نداشتند و بالاخره یادم هست در افکار عمومی و بهویژه نزد کنشگران حوزه محیط زیست و منابع طبیعی، به شوخی ابتکار را تنها مرد کابینه لقب داده بودند... آقای دکتر کلانتری! خیالتان آسوده و راحت، هیچ کس فکر نمیکند که شما خانم ابتکار هستید... هیچ کس شما را با ایشان مقایسه نکرده و نخواهد کرد چون جنس و فکر شما دو نفر با یکدیگر تفاوت ماهوی و بنیادین دارد.
شما با این دیدگاه که «کشور نمیتواند معطل محیط زیست بماند» و شما که از ترس «نه گفتن»، نگران «حذف شدن سازمان حفاظت محیط زیست» از چرخه تصمیمگیریهای کلان مدیریتی کشور هستید، هرگز نمیتوانید حتی برای لحظهای، خود را با ابتکار و اندیشه زیستمحیطی و توان لابیگری او برای پاسداری از زیست بوم میهنمان مقایسه کنید؛ به قول همان نماینده خوزستانی مجلس، « صد رحمت به پدر خانم ابتکار و ...» بقیه را در فیلم ببینید بهتر است.
حنیفرضا گلزار؛ عضو هیئت مدیره جمعیت دیده بان طبیعت