خبرهای داغ:

ایران امروز و عبور از الگوی زن غربی

وقایع اخیر ایران به ویژه فوت خانم مهسا امینی و اعتراضات،و ناآرامی­های پس از آن از جریانات و گروه­های مختلف، وابسته به عوامل متفاوتی تفسیر می­شود که هر یک گوشه­ای از ماجرا را از دیدگاه خود تبیین می­کند.
کد خبر: ۹۴۶۶۷۳۸
|
۱۷ آبان ۱۴۰۱ - ۰۸:۴۴

به گزارش سرویس خبری بسیج جامعه زنان خبرگزاری بسیج-نیلوفر مقدمی دکتری حقوق بین الملل معاون زنان و خانواده اندیشکده حقوق بشر و شهروندی دانشگاه امام صادق علیه السلام طی یادداشتی بیان کرد:

بسم الله الرحمن الرحیم

ایران امروز و عبور از الگوی زن غربی

وقایع اخیر ایران به ویژه فوت خانم مهسا امینی و اعتراضات، اغتشاشات و ناآرامی­های پس از آن از منظر جریانات و گروه­های مختلف، وابسته به عوامل متفاوتی تفسیر می­شود که هر یک گوشه­ای از ماجرا را از دیدگاه خود تبیین می­کند. برخی زن را آزرده از نگاه مردسالار و مذهبی حاکم بر جامعه ایرانی، دل­زده از حکومت دینی و تعالیم اسلامی تصویر می­کنند که کعبه آمال و آرزوهای او جامعه لیبرال غربی است. جامعه­ای که در آن زن بودن با تن بودن برابر انگاشته شده و در پس شعارهای ظاهراً برابری­طلبانه اما در باطن تحقیرکننده و نگاه ابزاری به جنسیت زنانه، سعی در بهره­برداری از ظرفیت­های زن دارد.

برخی دیگر در پی توجیه ماجرا از منظر دلالت­های اقتصادی و معیشتی هستند. پاره­ای از متخصصین حضور زنان در میدان اغتشاشات را تابعی از عملیات ترکیبی دشمن به ویژه نقش پررنگ جنگ شناختی دانسته و بر این باورند که پا به میدان گذاشتن زنان و دختران در طی طراحی عملیات نرم و نیمه­سخت دشمنان از سال­ها قبل برنامه­ریزی و امروز اجرا شده است.

در مجموع برخی گزاره­های طرح شده می­تواند بخش­های مهمی از واقعیت پدیده پیچیده «نسبت زن و حاکمیت اسلامی» را روشن سازد. اما در این میان، آنچه به غلط به خورد مخاطب ایرانی و غیرایرانی داده می­شود، عبارت است از مطالبه ضداسلامی و ضد دینی زنان ایرانی و تلاش برای رسیدن به الگوی زن غربی. شواهد تاریخی و مطالعات جامعه­شناختی بسیاری نشان می­دهد که جامعه زنان در پس الگوی کاملاً غربی دوره شاهنشاهی از هویت جنسی­نگرانه و تماماً بدن­مند لیبرال، دل­زده و آزرده، به گفتمان ناب انقلاب اسلامی و هویت منحصربفرد زن مسلمان انقلابی پناه برده است. تجربه حضور پرقدرت زنان در انقلاب 1357 و دوره دفاع مقدس، شاهدی بر این مدعا است. ادبیاتی که نه زن را خانه­نشین و نه اسیر شهوت دنیای مردانه، بلکه موجودی مستقل، تمدن­ساز و مستحکم تصویر می­کرد و می­کند که فارغ از غوغای دنیای سرمایه­داری به دنبال اعتلای روحی، معنوی، شخصیتی و حتی مادی خویش است.

اگرچه در وقابع اخیر بعضاً رفتارهای هنجارشکنانه از سوی برخی دختران و زنان مشاهده گردید، اما اولاً این رفتارها بسیار محدود بوده و در مقیاس کل جمعیت زنانه منجر به تغییر محاسبات نمی­شود، دوماً افراد مذکور بنا به دلایل مختلفی از جمله نبود کانال­های گفتگوی جمعی، خشم تجمع­یافته، تجربه رفتار ناشایست برخی افراد یا مسئولین و در نهایت تأثیرپذیرفتن از تبلیغات رسانه­ای دشمن، در دام التقاط فکری افتاده و چنین واکنش­هایی را از خود بروز داده­اند. نمی­توان انکار کرد که قبله آمالی که برخی برای زن و دختر ایرانی از غرب و عریانی آن تصویر می­کنند، تابلوی سیاهی است که کبودی چهره و خون سرخ قربانیان زیادی را در خود پنهان داشته است. آمار زن کشی در فرانسه یا اسیدپاشی گسترده به زنان در انگلیس یا تعرضات جنسی در سوئد و کشتار بی­رحمانه زنان در امریکا به عنوان کشورهای مهد آزادی و تساوی حقوق، تنها نمونه­های کوچکی از آنچه به نام آزادی بر زن در غرب اعمال می­شود را به نمایش می­گذارد. بانوی ایرانی در همه اعصار هوشیارانه انتهای این مسیر و سرآغاز هر اقدام و حرکت دیگری را که به نام او و به کام دیگری است، می­شناسد و هرگز اسیر شعارهای توخالی و در عمل ضد زن و ارزش و جایگاه خویش نمی­شود

ارسال نظرات
آخرین اخبار