به گزارش خبرگزاری بسیج از دشتستان، مشروح کامل خطبههای این هفته نمازجمعه شهر برازجان بدین شرح است.
خطبه اول؛
بسم الله الرّحمن الرّحیم
اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذی عَلا فی تَوَحُّدِهِ وَ دَنا فی تَفَرُّدِهِ وَجَلَّ فی سُلْطانِهِ وَعَظُمَ فی اَرْکانِهِ، وَاَحاطَ بِکُلِّ شَیءٍ عِلْماً وَ هُوَ فی مَکانِهِ وَ قَهَرَ جَمیعَ الْخَلْقِ بِقُدْرَتِهِ وَ بُرْهانِهِ، حَمیداً لَمْ یَزَلْ، مَحْموداً لایَزالُ (وَ مَجیداً لایَزولُ، وَمُبْدِئاً وَمُعیداً وَ کُلُّ أَمْرٍ إِلَیْهِ یَعُودُ.
توصیه به تقوا الهی
قال الله الحکیم فی قرآن الکریم
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ
ترجمه:ای اهل ایمان، از خدا بترسید چنانچه شایسته خدا ترس بودن است، و نمیرید جز به دین اسلام.
حدیث:
سُئِلَ الصّادِقُ علیه السلام عَن قَولِ اللّه عَزَّ و َجَلَّ: (اِتَّقُوا اللّه حَقَّ تُقاتِهِ) قال: یُطاعُ فَلا یُعصى و یُذکَرُ فَلا یُنسى و َیُشکَرُ فَلا یُکفَرُ.
از امام صادق علیه السلام درباره آیه (تقواى الهى داشته باشید آنگونه که حقّ تقواست) سئوال شد، فرمودند:
از خدا فرمان مى برد و نافرمانى نمى کند، به یاد اوست و فراموشش نمى کند، شکرگزار اوست و کفران نمى کند.
معانی الاخبار، ص ۲۴۰
بحث معرفتی:
عن النّبیّ صلَّى اللَّه علیه و آله قال: لا یُؤَمَّرُ رَجُلٌ عَلىٰ عَشَرَةٍ فَما فَوقَهُم اِلّا جِیءَ بِهِ یَومَ القیامَةِ مَغلولَةً یَدُهُ اِلىٰ عُنُقِه فَاِن کانَ مُحسِناً فُکَّ عَنهُ وَ اِن کانَ مُسیئاً زیدَ غِلّاً اِلىٰ غِلِّهِ.
امالی طوسی، مجلس دهم، ص ۲۴۶
لا یُؤَمَّرُ رَجُلٌ عَلى عَشَرَةٍ فَما فَوقَهُم اِلّا جِیءَ بِهِ یَومَ القیامَةِ مَغلولَةً یَدُهُ اِلىٰ عُنُقِه
ترجمه:رسول اکرم (ص) فرمود: هیچ کس نیست که بر ده نفر یا بیشتر ریاست و امارت داشته باشد -هر کسی که بر ده نفر، نه حالا بر هشتاد میلیون نفر امارت و ریاست داشته باشد- «اِلّا جیءَ بِهِ یَومَ القیامَةِ مَغلولَةً یَدُهُ اِلىٰ عُنُقِه»، [مگر اینکه]این آدمِ رئیس را که اینقدر در دنیا محترم است و رئیس است و مدیر است، چنین آدمی را در روز قیامت وقتی که میآورند، دست او را به گردنش بستهاند؛ یعنی دستبسته او را وارد محشر میکنند، آن هم به این شکل که دستش به گردنش بسته است. نفْس این مسئولیّت و آمریّت و ریاست، یک تبعاتی دارد که این را ایجاب میکند.
فَاِن کانَ مُحسِناً فُکَّ عَنه
اگر چنانچه او آدم خوبی بود، درستکار بود، در آنچه انجام گرفته بود تقصیری و گناهی متوجّه او نبود، اینجا رها میکنند او را.
وَ اِن کانَ مُسیئاً زیدَ غِلّاً اِلىٰ غِلِّه.
امّا اگر نه، انسان نیکوکاری نبوده است در دنیا، خودش هم آدم بدکار و بدعملی بوده است -هرجور بدعملیای که فرض کنید- اینجا آن گرفتاری و آن غل و زنجیری که به او بسته شده است، افزایش پیدا میکند.
اقسام گناه از منظر مقام معظم رهبری:
از سه گونه گناه باید استغفار کرد؛ اینها به درد ما میخورد؛ من و شما در کارهای مدیریتی هم به آن نیاز داریم. غفلت از اینها خسارتهای بزرگی را بر ما وارد کرده است و میکند. سه جور گناه وجود دارد:
۱- گناهی است که فقط ظلم به نفس است ــ که تعبیر ظلم به نفس در قرآن و در حدیث فراوان است ــ گناهی است که فرد مرتکب میشود و اثر مستقیمش هم به خود او برمی گردد؛ گناهان متعارف فردی معمولی.
۲- گناهی است که فرد مرتکب میشود. اما اثر مستقیم آن به مردم و به دیگری میرسد. این گناه سنگینتر است. این گناه، ظلم به نفس هم هست؛ اما، چون تعدی و تجاوز به دیگران است، دشواری کار آن بیشتر است و علاج آن هم سختتر است؛ از قبیل ظلم، غصب، پایمال کردن حقوق مردم، پایمال کردن حقوق عمومی انسانها. این گناه بیشتر متعلق میشود به حکومتها؛ این گناه مدیران است؛ این گناه سیاستمداران است؛ این گناه شخصیتهای بین المللی است؛ این گناه آنهایی است که یک کلمه حرفشان، یک امضایشان، یک عزلشان، یک نصبشان میتواند خانوادههایی و گاهی ملتی را تحت تأثیر قرار دهد.
مردم عادی معمولاً این طور گناهی ندارند؛ اگر هم داشته باشند، دایره اش خیلی ضعیف است؛ کسی راه برود و مثلاً پای کسی را عمداً لگد کند؛ در این حد است. اما اگر مسئولان مبتلای به این نوع گناه شوند، دامنه اش وسیع است. گاهی امضای یک مسئول، یک حکم او، یک حرفش، یک قضاوتش، یک نشست و برخاستش در محل تصمیم گیری میتواند اثر مستقیم خودش را به جماعتهای زیادی برساند این نوع گناه هم استغفار متناسب با خودش دارد. گناه نوع اوّل استغفارش به این است که انسان صادقانه از خدای متعال آمرزش بخواهد؛ اما گناه نوع دوم مسأله اش فقط با استغفار حل نمیشود؛ انسان باید آن را درست کند. مقولهی اصلاح کردن و درست کردن و مشکلات را برطرف کردن، این جا پیش میآید.
۳- گناهان جمعی ملتهاست. بحث یک نفر آدم نیست که خطایی انجام دهد و یک عده از آن متضرر شوند؛ گاهی یک ملت یا جماعت مؤثری از یک ملت مبتلا به گناهی میشوند. این گناه هم استغفار خودش را دارد. یک ملت گاهی سالهای متمادی در مقابل منکر و ظلمی سکوت میکند و هیچ عکس العملی از خود نشان نمیدهد؛ این هم یک گناه است؛ شاید گناه دشوارتری هم باشد؛ این همان «انّ الله لا یغیر ما بقوم حتّی یغیّروا ما بانفسهم» است؛ این همان گناهی است که نعمتهای بزرگ را زایل میکند؛ این همان گناهی است که بلاهای سخت را بر سر جماعتها و ملتهای گنهکار مسلط میکند.
ملتی که در شهر تهران ایستادند و تماشا کردند که مجتهد بزرگی مثل شیخ فضل الله نوری را بالای دار بکشند و دم نزدند؛ دیدند که او را با این که جزو بانیان و بنیانگذاران و رهبران مشروطه بود، به جرم این که با جریان انگلیسی و غربگرای مشروطیت همراهی نکرد، ضد مشروطه قلمداد کردند ــ که هنوز هم یک عده قلمزنها و گویندهها و نویسندههای ما همین حرف دروغ بی مبنای بی منطق را نشخوار و تکرار میکنند ــ پنجاه سال بعد چوبش را خوردند. در همین شهر تهران مجلس مؤسساتی تشکیل شد و در آن جا انتقال سلطنت و حکومت به رضاشاه را تصویب کردند. آنها یک عده آدم خاص نبودند؛ این یک گناه ملی و عمومی بود. «و اتّقوا فتنة لا تصیبنّ الذین ظلموا منکم خاصّة»؛ گاهی مجازات فقط شامل افرادی که مرتکب گناهی شدند، نمیشود؛ مجازات عمومی است؛ چون حرکت عمومی بوده؛ ولو همهی افراد در آن شرکت مستقیم نداشتند. همین ملت آن روزی که به خیابانها آمدند و سینه شان را مقابل تانکهای محمدرضا پهلوی سپر کردند و از مرگ نترسیدند؛ یعنی تحمل و صبر و سکوت گناه آلود پنجاه ساله را تغییر دادند، خدای متعال پاداش آنها را داد؛ حکومت ظلم ساقط شد، حکومت مردمی سر کار آمد؛ وابستگی ننگ آلود سیاسی از بین رفت، حرکت استقلال آغاز شد و ان شاءالله ادامه هم دارد و ادامه پیدا خواهد کرد و این ملت به توفیق الهی و به همت خود، به آرمانهای خودش خواهد رسید. این به خاطر این بود که حرکت کرد؛ بنابراین گناه سوم هم یک طور استغفار دارد.
گناه کوفیان وتنها گذاشتن امام حسین (ع)
جمعیتی که در واقعه عاشورا ایستادند وندای هل من ناصر ینصرنی امام خود را شنیدن وسکوت کردند وعلیه نوهی پیغمبر خودشان اقدام کردند وبه هدایت گری وروشنگریهای سیدالشهداء توجهی نکردند اینان به یک گناهی عمومی مبتلا شدند که تبعات آن دامنگیر آحاد مسلمین گردید و اساسا در ان شرایط عدهای گفتند ما نه حسینی هستیم ونه یزیدی و جمع کثیری هم یزیدی شدند ودر سپاه عمر سعد شمشیر وعلیه امام زمان خویش شمشیر زدند وعده قلیلی هم حسینی شدن وبه حمایت از حضرت اباعبدالله الحسین (ع) وقیام او برخواستند.
این گناهی را که مردم کوفه در سال ۶۱ هجری انجام دادند تبعات آن دامنگیر عاملین این واقعه گردید ودرسال ۶۸ هجری حدود هشت سال بعد از واقعه کربلا به سزای عمل ننگ آلود خودشان رسیدند وفتنه ولایت ستیزی دامنگیر آنها شد.
ودرشرایط کنونی هم، اگر به رهنمودهای نائب عامه امام زمان (عج)، امام خامنهای عزیز توجهی نشود وانقلاب اسلامی آسیب ببیند، این هم یک گناه عمومی ونابخشودنی هست که عواقب آن فراگیر خواهد بود.
خطبه دوم؛
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد الله نحمده ونستعین و نستغفره ونستهدی ونومن به ونتوکل علیه و نعوذ بالله تبارک وتعالی من شرور انفسنا ومن سیئات اعمالنا الذی لاهادی لمن اضل ولا مضل لمن هدی ونشهد ان لااله الا الله وحده لاشریک له ونشهد ان محمدا عبده ورسوله ارسله بالهدی ودین الحق لیظهره علی الدین کله ولو کره المشرکون ونصلی ونسلم علی سیدنا ونبیینامحمدبن عبدالله (ص) افضل ماصلیت وبارکت وترحمت علی ابراهیم انک حمید مجید وصلی علی علی امیرالمومنین سیدالوصیین وعلی زوجته فاطمه سبده النساء العالمین وعلی الحسن والحسین سیدی شباب الجنه وصلی علی ائمه المسلمبن علی بن الحسین ومحمدبن علی وجعفر بن محمد وموسی بن جعفر وعلی بن موسی ومحمد بت علی وعلی بن محمد والحسن بن علی والخلف القائم المنتظر المهدی حججک علی عبادک وامنائک فی البلادک. اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه والنصر وجعلنا من خیر انصاره واعوانه.
توصیه به تقوای الهی
قال الله الحکیم فی قرآن الکریم:
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَقُولُوا قَوْلًا سَدِیدًاای اهل ایمان، متّقی و خدا ترس باشید و همیشه به حقّ و صواب سخن گویید.
حدیث:
امام على (ع):
لَو اَنَّ السَّماواتِ و َالارضَ کانَتا عَلى عَبدٍ رَتقا ثُمَّ اتَّقَى اللّه لَجَعَلَ اللّه لَهُ مِنها مَخرَجا وَرَزَقَهُ مِن حَیثُ لا یَحتَسِبُ.
اگر آسمانها و زمین راه را بر بنده اى ببندند و او تقواى الهى پیشه کند، خداوند حتما راه گشایشى براى او فراهم خواهد کرد و از جایى که گمان ندارد روزى اش خواهد داد.
نهج البلاغه، خطبه ۱۸۴
مناسبهای هفته:
مناسبت اول: امروز جمعه ۲۸ مرداد مصادف با سالروز کوتادی امریکای جنایتکار علیه دولت مصدق وبرگرداندن محمد رضا به قدرت.
کودتای ۲۸ مرداد ۳۲
یکی از مهمترین حوادث تاریخ معاصر کشورمان و سر منشاء بسیاری از حوادث تلخ تاریخی این سرزمین به حساب میآید. این کودتا، چرخش و انتقال قدرت از دولتی ملی به دولتی دست نشانده را نشان میدهد. با پیروزی کودتای ۲۸ مرداد، ایالات متحده و انگلیس به اهداف کوتاهمدت خود رسیدند و با براندازی دولت قانونی ایران و بازگرداندن محمدرضا شاه سلطه خود را در ایران تحکیم کردند. دولت مصدق پس از آنکه نفت ایران را با کمک مجلس و خصوصا آیتاله کاشانی از دست انگلیسیها خارج کرد، به دلیل پذیرش این رویکرد که در مقابل دشمنی انگلیس، باید در عرصه بینالملل پشتیبان داشته باشد، به آمریکاییها اعتماد کرد. پس از عهدشکنی آمریکا و توطئه کودتا، دولت ملی ایران جای خود را به رژیمی خودکامه و مستبد داد که نتیجه آن تسلط آمریکا بر منابع نفتی کشورمان و قرار گرفتن ایران در زمره متحدان منطقهای آمریکا در خاورمیانه بود.
مناسبت دوم: یک شنبه ۳۰ مرداماه مصادف با روز جهانی بزرگداشت مسجد.
در مردادماه سال ۱۳۴۸ در چنین روزی مسجدالاقصی که قبله اول مسلمین جهان است توسط صهیونیستها به آتش کشیده شد.
در آن سالیان حدود ۵۳ سال قبل یک جریان مسیحی صهیونیستی در آمریکا شکل گرفته که اعتقاد داشت ویرانی مسجد الاقصی و ساخت معبد سوم سلیمان شرط ظهور حضرت مسیح (ع) است و الان ظهور نمی کند. بر پایه این اعتقاد مسجدالاقصی توسط اشغالگران صهیونیست به آتش کشیده شد.
مناسبت سوم: دوشنبه ۳۱ مردادماه مصادف روز تاسیس وزارت دفاع به عنوان «روز صنعت دفاعی» نامگذاری شده است.
مناسبت چهارم: سه شنبه یکم شهریور هم زمان با روز بزرگداشت و تولد ابوعلی سینا پزشک، فیلسوف و حکیم ایرانی، روز پزشک نامیده شده است.
از آنجا که ابن سینا را پدر علم پزشکی میدانند به همین علت در ایران روز تولد وی را برابر با روز پزشک نامگذاری کردهاند.
این مناسبت فرصتی است برای تببین دستاوردهای پزشکی وتقدیر وتشکر از جامعه پزشکی ومدافعان سلامت.
مناسبت پنجم: چهارشنبه دوم شهریور ماه هر سال مصادف با آغاز هفته دولت است که روز پایانى آن سالروز شهادت محمد على رجایى؛ رئیس جمهور و محمد جواد باهنر؛ نخست وزیر وقت ایران در سال ۱۳۶۰ است.
انفجار دفتر نخست وزیری در هشتم شهریور سال ۱۳۶۰ و شهادت دو یار دیرین امام «ره» و انقلاب و دو اسوه علم و تقوا، شهید محمد علی رجایی، رئیس جمهور و محمد جواد باهنر، نخست وزیر که نمونهای از دولتمردان مردمی بودند و نیز به منظور آشنایی مردم با فعالیتها و بیان اهداف و برنامه های آینده دولت، هفتهای به نام هفته دولت نامگذاری شده است که از دوم تا هشتم شهریور میباشد.
در کشور ما هفته دولت، هفته ولادت دولت نیست. جاهای دیگر اگر بخواهند، چنین روزی و چنین مناسبتی بگذارند، قاعدتا ولادت دولت، یا مثلاً کار برجستهای که دولت انجام داده، این را به عنوان هفته دولت معین میکنند، اما ما آمدیم و هفته دولتمان را یادبود شهادت قراردادیم. این چیز خیلی پرمعنا و مهمی است؛ این معنایش آن است که راه ما، مجاهدت در خدمت رسانی واثبات کارامدی نظام ومقابله با القاء ناکارآمدی از سوی دشمن وشهادت طلبی است.
مناسبت ششم:پنج شنبه مصادف با سوم شهریورماه سال ۱۳۲۰ اشغال ایران توسط متفقین وفرار رضا شاه از ایران.
پس از آغاز جنگ جهانی دوم در ۹ شهریور ۱۳۱۸ برابر با اول سپتامبر ۱۹۳۹، ایران بی طرفی خود را اعلام کرد، اما به دلیل گستردگی مرز ایران با اتحاد جماهیر شوروی و درگیری با آلمان این بی طرفی ناپایدار بود. نیروهای شوروی از شمال و شرق و نیروهای بریتانیایی از جنوب و غرب، از زمین و هوا به ایران حمله کردند و شهرهای سر راه را اشغال کردند و به سمت تهران آمدند. ارتش ایران به سرعت متلاشی شد. رضاشاه ناچار به استعفا شد و متفقین با انتقال سلطنت به پسر و ولیعهد او محمدرضا موافقت کردند