پدر شهید حججی در جمع بسیجیان حوزه 355 امام حسن مجتبی(ع) ناحیه عبدالعظیم(ع):

محسن حججی نذر کرده بود برای اعزام به سوریه پای پدر و مادرش را ببوسد

خبرگزاری بسیج: پدر شهید محسن حججی در جمع شهردار منطقه 20، رئیس بنیاد شهید شهرستان ری و بسیجیان حوزه 355 امام حسن مجتبی (ع) ناحیه حضرت عبدالعظیم(ع) در محله شهادت، گفت: پسرم برای اعزام به سوریه نذر کرده بود پای مادرش را ببوسد تا رضایت او را جلب کند.
کد خبر: ۹۱۰۹۰۲۶
|
۱۷ بهمن ۱۳۹۷ - ۲۲:۴۳

 به گزارش خبرنگار استان تهران خبرگزاری بسیج؛ پدر شهید محسن حججی در حوزه 355 امام حسن مجتبی (ع) ناحیه حضرت عبدالعظیم(ع) واقع در محله شهادت، در جمع دکتر افشار شهردار منطقه 20، حسین نصرالله رئیس بنیاد شهید شهرستان ری و بسیجیان اظهار داشت: محسن با شهادتش برای ما از واقعه‌ای گفت که تاریخ همیشه از ایستادگی و مقاومت و عزت آن یاد خواهد کرد و اکنون محسن به عنوان نماد اسارتی که به خاندان حسین(ع) در شام غریبان و دردی که امام حسین(ع) در ظهر عاشورا متحمل شد، شناخته می‌شود.

خبر شهادت محسن تمام دنیا را تکان داد و همه به حقانیت ما پی بردند و جهان را وادار به عکس‌العمل کرد. فرزند من تربیت شده مکتب اهل‌بیت(س) بود و خدا را شاکرم که سبب سرافرازی ما شد.

وی اظهار داشت: اخلاص محسن بسیار زیاد بود، حدود یکی دو ساعت قبل از اعزام به دیدار ما آمد و   گفت: من در مشهد نذر کرده ام که اگر شما رضایت بدهید و شرایط اعزام به سوریه برایم فراهم شود پای شما را ببوسم.  

پدر شهید حججی اظهار داشت: کسی که از ابتدای زندگی با مکتب عاشورا بزرگ شود و در طول زندگی اش از امام حسین(ع) و اهل بیت(س) سخن بگوید و در این مسیر گام بردارد با اهل بیت نیز محشور خواهد شد.

 نگاه باصلابت و اقتداری که از لحظه اسارت محسن در فضای مجازی منتشر شده با وجودی که مجروح بود، اما در مقابل داعشی ها سرخم نکرد و با صلابت و استوار گام بر می داشت، باعث غرور، افتخار و سربلندی ماست.

 ماه رمضان بود که محسن ما را به سفر مشهد برد و شب‌های قدر را با یکدیگر در صحن و حرم امام رضا(ع) تا صبح سر کردیم و زمانی که احیا تمام شد و ما رفتیم به سمت هتل محسن رفت کنار ضریح و از آنجا به ما زنگ می‌زد و التماس دعا داشت و ‌گفت: « دعا کنید و رضایت بدهید من بروم سوریه» که در آخر هم به خواسته خودش رسید.

ایشان چون قبلا هم یک مرتبه اعزام شده بود زمانی که هم که برگشت فقط جسمش اینجا بود و روحش در جای دیگری سیر می‌کرد چون ما هرچه می‌گفتیم اصلا متوجه نمی‌شد و معلوم بود فکر و روحش جای دیگری است.

وی با اشاره به فرمایشات مقام معظم رهبری گفت: این جوان ها رویش های انقلاب هستد؛ شهدا چراغ راه و سند راه برای ما هستند.   

خداوند توسط شهید حججی گفت راه شما راه حق است و ناظر آن هم خود خداست اگر خدا ناظر شهید حججی نبود ما هیچ تصویری از او نداشتیم؛ داعش خیلی از شهدای دیگر را به شکل فجیع تر از محسن را شهید کرده اند. سردار اسکندری را سر از تن جدا کردند و یک هفته سرش بالای نیزه بود که پیکرش هنوز هم نیامده خیلی از شهدا را داعش با تنک از روی پیکر آنها عبور کرده اما اینکه شهید حججی را به رخ جهان کشید یک رقابت بین خدا و شیطان است. شیطان گفت بنده تو را به درجه ای ذلت برسانم اما خدا وضعیت را به گونه ای کارگردانی کرد که مردم دنیا به وجود چنین بنده ای افتخار کنند. خداوند کارگردانی فیلم داعش را کامل کرد داعش می خواست با این تصویر جو روانی ایجاد کند پدر و مادرها اجازه  ندهند فرزندانشان به سوریه بروند و جوانها هم از بیم سر بریدن داعش بترسند که اعزام شوند اما خداوند کاری کرد که مردم به صحنه بیایند.

 از زمانی که محسن شهید شد یک انقلاب نوین در مسیر انقلاب باز شد و اینها از رحمت خداست.

خداوند عصر و زمان ما را طوری قرار داده که خودش به ما نظر دارد فقط شهید حججی نیست خیلی از شهدا هم به این شکل شهید شدند حججی یک جریان به راه انداخت و کاری کرد که غربی ها از کار خود پشیمان شوند. داعش صحنه به شهدات رساندن شیهد حججی را در فضای مجازی منتشر کرد که دنیا را به وحشت بیاندازد اما تبلیغات آنها نتیجه معکوس داشت و 48 ساعت بعد تصاویر را جمع کردند  و این آغاز نابودی داعش بود و سقوط داعش از آنجا شکل گرفت. حتی اهل سنت از این کار پشیمان شدند و متوجه شدند که را ه اشتباهی می روند و بسیاری از اهل تسنن کشور هم که موافق این کار بودند ابراز برائت کردند. حتی سنی ها هم  به صلابت و نگاه شهید افتخار کردند چون پشت این نگاه لطف خدا بود مرگ ترسناک است اما وقتی که در صحنه عمل پشت ما به جایی گرم نباشد می ترسیم اگر خدا پشت ما باشد و خودش هدایت کند همه این صحنه ها آسان می شود مثل یاران اباعبدالله که منتظر شهادت بودند محسن هم مانند یاران امام حسین(ع) مشتاقانه به سوی هدف می رود.

یک کارگردان تلویزیون در دیدار با خانواده ما می گفت: اگر یک چین صحنه ای بخواهیم تصویر برداری کنیم باید 20 دفعه به بازیگر بگوییم چه کند تا چنین نقشی را بازی کند اما دست خدا بالای همه دست هاست و خدا راشکر می کنیم که چنین جوانهایی داریم. جوانهایی مثل محسن زیاد است و به اقتضای زمان وارد صحنه می شوند. شهدا کشور را پشتیبانی می کنند. هر موقع لغزشی داشتیم شهدا به فریاد ما رسیدند. در زمان تشییع شهدای غواص، انقلابی ایجاد شد، در زمان شهدای عرفه هم کشور دچار چالش هایی شده بود که این شهدا به داد ما رسیدند. در زمان شهدات محسن هم اشتباهاتی در کشور رخ داده بود که نمی دانستیم چه کنیم؛ اگر آقا عکس العمل نشان می دادند شاید دودستگی ایجاد می شد، اما شهید حججی با تصویری از خودش به مناقشات و مشکلات کشور فیصله داد. شهدا وظیفه خود را خوب انجام دادند وظیفه ما ادامه دادن مسیر شهدا و درمسیر آنها ماندن است.

وی گفت: شهدا در قیامت حق شفاعت دارند. در قیامت اولین کسانی که انتظار  ما را می کشند شهدا هستند. وی تاکید کرد: اگر به وصیت شهدا عمل کنیم قطعا شهدا هم از ما شفاعت می کنند.

پدر شهید حججی با ذکر خاطراتی از فرزند شهیدش گفت: محسن یک بار سال 94 و یک بار در سال 96 به سوریه رفت او تا مرز شهادت پیش می رود اما شهید نمی شود؛ و این موضوع برایش سوال می شود در آزدسازی حلب شرکت می کنند، موشک به تانک او اصابت میکند اما عمل نمی کند و او مقداری مجروح می شود. و این باز هم  برایش سئوال ایجاد می کند. یک بار دیگر موقع عقب نشینی یکی از همرزمانش به نام پویا ایزدی روی یک تانک بوده جایش را با محسن عوض می کند، گلوله به تانکی که او سوار می شود اصابت کرده وشهید می شود اما محسن زنده می ماند؛ محسن متعجب می ماند و با خودش می گوید چی شده اینهمه نزدیک می شود اما شهید نمی شویم. شاید یکی از مدارک مورد نیاز برای شهادت رضایت مادرم است که در پرونده ام نیست و در کارم گره می افتد.

محسن نقطه ضعف مادرش را می دانست دهه آخر ماه رمضان من و مادرش را برای زیارت اما رضا(ع) به مشهد برد شب 21 رمضان از کنار حرم زنگ زد به مادرش و او را قسم داد به امام رضا که بروم سوریه و امشب رو سفید بشوم  کنار حرم نذر می کند خدایا اگر یک دفعه دیگر قسمت کنی بروم سوریه پای پدرومادرم را می بوسم و اینگونه بود که گره کارش باز می شود.

 یکی از دلایل موفقیت محسن که خدا او را از زمین بلند کرد رضایت خدا و خشنودی دل امام زمان بود و برای خشنودی صاحب الزمان(عج) جلوی پدر و مادر به خاک می افتاد. روزی دو رتبه می آمد خانه ما دست من و مادرش را می بوسید وقتی خاطراتش را خواندم گفته بود: خدایا امروز چه کاری انجام دهم که هم تو راضی باشی و هم دل امام زمان شاد باشد. برای خشنودی دل امام زمان دست  پدر و مادرم را می بوسم هیچ کاری را برای رضای دل خودش نکرد.

 روز بعد در دفترچه اش نوشته بود خدایا شکر مزدش را گرفتم. خواب دیدم مادرم پیراهن مشکی آورد و گفت از امروز نوکر حضرت امام حسین هستی.

حججی اظهار داشت: اولین رمز موفقیت اخلاص و دوم کار برای خدا است. شهادت به کشته شدن نیست به پاک بودن و پاک زندگی کردن است .

 

دکتر فرهاد افشار شهردار منطقه 20 هم در دیدار با پدر و مادر شهید محسن حججی گفت: دیدار با خانواده معظم شهدا توفیقی بزرگ برای ما است. وی افزود: شهدای زیادی با مدل های مختلف و حتی بدتر از شرایط شهید حججی به شهادت رسیدند، اما آنچه که شهید حججی را از بقیه شهدا متمایز می کند آرامشی بود که در شرایط خاص در چهره شهید نمایان بود و این آرامش دلیلی نمی تواند داشته باشد به غیر از یک پشتوانه معنوی و عمل به تکلیف.

 افشار اظهار داشت: جبران خیلیل جبران نویسنده بزرگ عرب می گوید: جامعه ای به تعالی می رسد که  سه رکن خانواده های خوب، شبکه آموزشی خوب و الگوی های خوب داشته باشند. شهید محسن حججی بزرگوار در هر سه موضوع زمینه های لازم را داشته است و در دامن خانواده ای متدین، مومن و انقلابی پرورش یافت که مسئولیت پذیری را از سنین پایین داشته است.

علی اشرف خانلری

ارسال نظرات
آخرین اخبار