خبرهای داغ:
یادداشتی از مصطفی دلشاد تهرانی؛

زمامداران موظفند جز با راستی با مردم روبه‌رو نشوند

بر اساس آموزه‌ها و سیره امام علی(ع) زمامداران موظفند با صراحت و صداقت تمام حکومت کنند و هرگز جز با راستی با مردم روبه‌رو نشوند. آن حضرت فرموده است: «وَ لْیَصْدُقْ رَائِدٌ أَهْلَهُ.»
کد خبر: ۸۹۷۶۰۹۵
|
۲۷ دی ۱۳۹۶ - ۱۰:۳۳

به گزارش خبرگزاری بسیج، دکتر مصطفی دلشاد تهرانی، استاد دانشگاه و پژوهشگر نهج البلاغه در یادداشتی به پاسداشت عدالت، امنیت، رفاهت، صراحت و صداقت با مردم از دیدگاه نهج البلاغه و کلام گهربار امام علی(ع) پرداخته است:

پاسداشت عدالت برای مردم

پاسداشت حقوق مردم در حکومت، سخت در گرو پاسداشت عدالت برای آنان است، عدالتی که برای مردم باشد؛ چنان که امام علی(ع) به صراحت فرموده است که حکومت را جز برای برپایی عدالت، آن هم عدالتی در خدمت مردم نخواسته است: «أَمَا وَ الَّذِی فَلَقَ الْحَبَّةَ، وَ بَرَأَ النَّسَمَةَ، لَوْ لاَ حُضُورُ الْحَاضِرِ، وَ قِیَامُ الْحُجَّةِ بِوُجُودِ النَّاصِرِ، وَ مَا أَخَذَ اللهُ عَلَی الْعُلَمَاءِ أَلاَّ یُقَارُّوا عَلَی کِظَّةِ ظَالِمٍ، وَ لاَ سَغَبَ مَظْلُومٍ، لاَلْقَیْتُ حَبْلَهَا عَلَی غَارِبِهَا، وَ لَسَقَیْتُ آخِرَهَا بِکَأْسِ أَوَّلِهَا.»(نهج البلاغه، خطبۀ ۳)

 بدانید، به حقّ آن که دانه را شکافت، و جان را آفرید، اگر حضور حاضران و اتمام حجّت با وجود ناصران نبود، و اگر خداوند از عالمان پیمانی سخت نگرفته بود که در برابر شکمبارگی ستمگر و گرسنگی ستمدیده هیچ آرام و قرار نگیرند، بی‌تأمّل رشته حکومت را از دست می‌گذاشتم و پایانش را چون آغاز می‌انگاشتم، و چون گذشته، خود را به کناری می‌داشتم.

امام(ع) به روشنی بیان کرده است که حکومت را به سبب خواستِ مردمان برای برپاداشتن عدالت پذیرفته است، و این که به ستمِ ستمگران پایان بخشد، و دادِ ستمدیدگان را بگیرد.

در آموزه‌های امیرمؤمنان علی(ع) حکومت در اصل برای برپا داشتن عدالت در خدمت مردمان است که این چنین کرامت انسان‌ها حفظ می‌شود. بر این اساس در عهدنامه مالک‌اشتر فرموده است: «إِنَّ أَفْضَلَ قُرَّةِ عَیْنِ الْوُلاَةِ اسْتِقَامَةُ الْعَدْلِ فِی الْبِلاَدِ، وَ ظُهُورُ مَوَدَّةِ الرَّعِیَّةِ.»(همان، نامۀ ۵۳)

 بی‌گمان بهترین روشنایی چشم سرپرستان، پایدار شدن دادگری در کشور است، و پدیدار شدن دوستی صمیمانه شهروندان. هرگونه ستمی بر مردم در حکومت، بزرگ‌ترین بی‌حرمتی به آنان است و سخت‌ترین پیامدها را در نظامات الهی دارد و هیچ توجیهی درباره آن پذیرفته نیست، جز آن‌که زمامداران بازگردند و ستم‌ها را جبران نمایند، چنان‌که امیرمؤمنان علی(ع) در عهدنامه مالک‌اشتر بدین امر توجّه داده است: «أَنْصِفِ اللهَ وَ أَنْصِفِ النَّاسَ مِنْ نَفْسِکَ، وَ مِنْ خَاصَّةِ أَهْلِکَ، وَ مَنْ لَکَ فِیهِ هَوًی مِنْ رَعِیَّتِکَ، فَإِنَّکَ إِلاَّ تَفْعَلْ تَظْلِمْ! وَ مَنْ ظَلَمَ عِبَادَ اللهِ، کَانَ اللهُ خَصْمَهُ دُونَ عِبَادِهِ، وَ مَنْ خَاصَمَهُ اللهُ أَدْحَضَ حُجَّتَهُ، وَ کَانَ لِلّهِ حَرْبًا حَتَّی یَنْزِعَ وَیَتُوبَ. وَ لَیْسَ شَیْءٌ أَدْعَی إِلَی تَغْیِیرِ نِعْمَةِ اللهِ وَ تَعْجِیلِ نِقْمَتِهِ مِنْ إِقَامَةٍ عَلَی ظُلْمٍ؛ فَإِنَّ اللهَ سَمِیعٌ دَعْوَةَ الْمُضْطَهَدِینَ، وَ هُوَ لِظَّالِمِینَ بِالْمِرْصَادِ.»(همان)

از جانب خودت و خاندان ویژه‌ات، و از جانب هر کس از شهروندانت که به او گرایش و وابستگی داری، دادِ خدا و مردم را بده، زیرا اگر چنین نکنی ستم کرده‌ای. و هر که به بندگان خدا ستم کند، خداوند به جای بندگانش به دادستانی از او برخیزد، و دلیل او را [در دادگاه دادگری] باطل و نابود سازد، و او با خدا پیوسته در جنگ باشد تا آن‌که دست بکشد و توبه آرد. و هیچ چیز چون برپا داشتن ستم، نعمت خدا را دگرگون نسازد، و کیفر او را نزدیک نیارد؛ زیرا خداوند شنوای دعای ستمدیدگان و در کمین ستمگران است.

پاسداشت امنیت برای مردم

لازم است حکومت‌ها برای پاسداشت حقوق مردم، امنیتی همه جانبه را برای آنان پاس دارند؛ امنیت برای مردمان، نه برای متجاوزان به حقوق و حدود آنان، و نه برای ستمگران و متجاوزان.

امیرمؤمنان علی(ع) در سخنی که در آن علل پذیرش حکومت و جایگاه آن را از منظر خود بیان کرده، فرموده است: «اللّهُمَّ إِنَّکَ تَعْلَمُ أَنَّهُ لَمْ یَکُنِ الَّذِی کَانَ مِنَّا مُنَافَسَةً فِی سُلْطَانٍ، وَ لاَ الْتِمَاسَ شَیْءٍ مِنْ فُضُولِ الْحُطَامِ، وَ لکِنْ لِنَرُدَّ الْمَعَالِمَ مِنْ دِینِکَ، وَ نُظْهِرَ الاِصْلاَحَ فِی بِلاَدِکَ، فَیَأْمَنَ الْمَظْلُومُونَ مِنْ عِبَادِکَ، وَ تُقَامَ الْمُعَطَّلَةُ مِنْ حُدُودِکَ.»(نهج البلاغه، کلام ۱۳۱)

خدایا! تو خوب می‌دانی که آن‌چه از ما رفته است، نه به خاطر رغبت در قدرت بوده، و نه به خاطر رسیدن به چیزی از بهره‌های ناچیز دنیا. بلکه مقصد ما آن است که نشانه‌های دین تو را به جامعه بازگردانیم، و اصلاح را در شهرهای تو آشکار نماییم، تا بندگان ستمدیده‌ات را امنیت فراهم آید، و حدودِ بر زمین مانده‌ات برپا گردد.

پاسداشت رفاهت برای مردم 

از جمله شاخصه‌های مهم در پاسداشت حقوق مردم از جانب حکومت، فراهم کردن زمینه رفاه عمومی است، که بدان، بستر پاک و پاکدامنی، و گشایش و آرامش مردمان تدارک می‌شود، چنان‌که در آموزه‌های علی(ع) آمده است: «مَنِ اقْتَصَرَ عَلَی بُلْغَةِ الْکَفَافِ، فَقَدِ انْتَظَمَ الرَّاحَةَ، وَ تَبَؤَّ أَخَفْضَ الدَّعَةِ.»(نهج البلاغه ، حکمت ۳۷۱ )

 هر که به اندازه کفایت، بسنده نماید، آسایش و راحتی خود را فراهم نماید و گشادگی و آرامش را به دست آورد. با چنین نگرشی به رفاه برای مردم، امام علی(ع) پاسداشت آن را از وظایف اصلی حکومت دانسته و فرموده است: «فَأَمَّا حَقُّکُمْ عَلَیَّ... وَ تَوْفِیرُ فَیْئِکُمْ عَلَیْکُمْ.»(همان، خطبۀ ۳۴)

 از جمله حقوق شما بر من (حکومت) این است که دارایی‌های شما را به وفور برسانم و بر شما سرریز نمایم. حکومت موظف است درآمدهای عمومی‌ای را که در اختیار دارد به وفور برساند و بهره آن را بر جامعه سرریز کند تا بستر رفاه عمومی فراهم شود. حکومت برای پاسداشت رفاهت برای مردمان، لازم است تمام سهم‌ها و بهره‌های جامعه را بدهد و لوازم رفاه آن را تدارک کند. امیرمؤمنان علی(ع) در این باره فرموده است: «إِنَّهُ لَیْسَ عَلَی الاِمَامِ إِلاَّ مَا حُمِّلَ مِنْ أَمْرِ رَبِّهِ... وَ إِصْدَارُ السُّهْمَانِ عَلَی أَهْلِهَا.»(همان، خطبۀ ۱۰۵) بی‌گمان زمامدار وظیفه و تکلیفی ندارد جز آن‌چه از فرمان پروردگارش بر دوش او گذاشته شده است، [از جمله] پرداختن سهم‌ها در میان آنان که شایسته آن هستند.

پاسداشت صراحت و صداقت با مردم

 پاسداشت حقوق مردمان بدون پاسداشت صراحت و صداقت با آنان بی‌معناست، زیرا حکومت‌ها برای مردم و با مردم و در خدمت مردم‌اند، و چنین امری بدون صراحت و صداقت با آنان تحقق نمی‌یابد. اگر حکومتی با مردم خودش صریح و صادق بود، حرمت آنان را پاس داشته و تکریمشان نموده است.

 پنهان‌کاری و ناراستی با مردمان بی‌حرمتی به آنان است، و حکومت صالح هرگز چنین نمی‌کند. امام علی(ع) چون حکومت را به دست گرفت، در خطبه‌ای که روز دوم زمامداری خویش ایراد کرد، راه و رسم خود را در این باره چنین بیان کرد: «ذِمَّتِی بِمَا أَقُولُ رَهِینَةٌ، وَ أَنَابِهِ زَعِیمٌ... وَ اللهِ مَا کَتَمْتُ وَشْمَةً، وَ لاَ کَذَبْتُ کِذْبَةً.»(نهج البلاغه، خطبۀ ۱۶)

 پیمان من بدانچه می‌گویم در گرو است، و به درستی گفتارم متعهّد و پایبندم... به خدا سوگند، به اندازه سر سوزنی را پنهان ندارم، و هیچ نوع دروغی نگویم.

امیرمؤمنان علی(ع) حکومت خود را حکومتی معرفی می‌کند که در آن همه چیز برای مردم آشکار است و هیچ نوع دروغی به مردمان گفته نمی‌شود. تنها چیزی که در حکومت وی تا زمان معیّن آن آشکار نمی‌شد، اسرار جنگی بود، چنان‌که آن حضرت درباره‌اش فرمود: «أَلاَ وَ إِنَّ لَکُمْ عِنْدِی أَلاَّ أَحْتَجِرَ دُونَکُمْ سِرًّا إِلاَّ فِی حَرْبٍ.»(همان، نامۀ ۵۰)

بدانید حق شما در نزد من آن است که چیزی را از شما نپوشانم جز راز جنگ [که از پوشاندن آن ناچارم]. بر اساس آموزه‌ها و سیره امام علی(ع) زمامداران موظفند با صراحت و صداقت تمام حکومت کنند و هرگز جز با راستی با مردم روبه‌رو نشوند. آن حضرت فرموده است: «وَ لْیَصْدُقْ رَائِدٌ أَهْلَهُ.»(همان، خطبۀ ۱۰۸)

 هر پیشوایی باید با مردم خود به راستی سخن گوید. امیرمؤمنان علی(ع) آن‌قدر بر صراحت و صداقت حکومت با مردم تأکید داشت که در عهدنامه مالک اشتر چنین نگاشت: «إِنْ ظَنَّتِ الرَّعِیَّةُ بِکَ حَیْفًا فَأَصْحِرْ لَهُمْ بِعُذْرِکَ، وَ اعْدِلْ عَنْکَ ظُنُونَهُمْ بِإِصْحَارِکَ، فَإِنَّ فِی ذلِکَ رِیَاضَةً مِنْکَ لِنَفْسِکَ، وَ رِفْقًا بِرَعِیَّتِکَ، وَ إِعْذَارًا تَبْلُغُ بِهِ حَاجَتَکَ مِنْ تَقْوِیمِهِمْ عَلَی الْحَقِّ.»(نهج البلاغه ، نامۀ ۵۳ (عهدنامۀ مالک اشتر))

 اگر شهروندان درباره تو ستم روا داشتنی را گمان بردند، دلیل خود را برایشان شفاف آشکار کن، و با این شفاف‌سازی‌ات، گمان‌های [بد] ایشان را از خویش بگردان، که در این کار، گونه‌ای پرورش دادن نفست است، و همراهی و نرمشی با شهروندانت، و دلیل آوردنی است که با برپا داشتن و بردن آنان به راه حق به خواست خودت هم رسیده‌ای.

ارسال نظرات
پر بیننده ها