بهگزارش خبرگزاری بسیج استان مرکزی؛ چند روزی است که بازار میوه و آجیل شب یلدا داغ شده و مردم در این روزها شلوغتر از دیگر روزها به دنبال تهیه خوراکیهای این شب هستند، آجیل و میوه برای محافل دور هم نشینی که بیشک این روزها با رواج گرفتن سبک زندگی غربی کمتر شاهد این محفلهای گرم هستیم.
آیین شب یلدا در استان مرکزی از قدیم در سه شب متوالی با عناوین شب "چله بزرگه"، "چله وسطی" و "چله کوچیکه" برگزار میشده است و خویشان و دوستان سفرهای از مِهر را میگشودند و از هر دری سخنی میگفتند. یکی از آیینهای ویژه یلدا، در استان مرکزی دیدار و بزرگان و سالخوردگان فامیل بوده است.
در شبهای چله فامیل دور کرسی چوبی جمع میشدند و به قصههای بزرگترها گوش میدادند.
زنان و دختران روستایی غذا و تنقلات ویژه این شب را مهیا میکردند، در سینیهای قدیمی مسی، انواع میوه و تنقلات بهویژه هندوانه، انگور، تخمه و نخودچی کشمش، و خرما را مهیا میکردند.
در این شب استثنایی پس از صرف شام و خواندن دعای شکر در پای سفره، همگان در کنار هم، از شادیها و غمها، موفقیتها، اعتقادات و امیدها میگفتند.
بزرگترها و ریشسفیدان فامیل در این شب علاوه بر خواندن اشعار حافظ، سعدی و فردوسی خاطرات و داستانهای کهن ایرانزمین را برای اعضای خانواده نقل میکردند.
در «شب یلدا»، بزرگترها با کودکان همبازی میشدند، "پر یا پوچ" دزد بازی و مشاعره از جمله بازیهایی است که در شب چله با مشارکت همه اعضای خانواده رواج داشت. این رسومات تا ۵۰سال پیش در شهر اراک و سایر مناطق استان مرکزی به شکلی فراگیر وجود داشت اما اکنون بهندرت میتوان چنین جلوههایی را به چشم دید.
بهرسم هرسال، مردم استان مرکزی با آدابورسوم ویژه خود، میزبان یلدا شدهاند، تا زمستان خود را با شادی و دوستی آغاز کنند که در این میان بازار بیش از همه قدمهای یلدا را احساس کرده است.
شب چله یک سنت باستانی و برگرفته از واژه سریانی به معنای «زایش» و «تولد» است. ایرانیان از قدیم این شب را گرامی داشتهاند و در تمام طول تاریخ این شب بهانهای برای دور یکدیگر جمع شدن و دید و بازدید بوده ولی مدرنیته و زندگی غربی هوای تنفس برای سنتهای قدیمی را آلوده ساخته است.
در سالهای گذشته دورهم نشینی در شبهایی خاص نظیر یلدا باعث نمیشد که در دیگر شبهای سال خانوادهها از سنتهای ارزشمند صله رحم و دستگیری از یکدیگر دست بکشند ولی امروزه یلدا به عنوان تک روزی در میان روزهای بیشماری است که در برخی خانوادهها با فراموشی دیگران و بی نصیب ماندن از موهبت کمک به همنوع به پایان میرسد.
خدا کند یادمان نرود که چهل روز از روزی که کرمانشاه لرزید و خانوادههای بسیاری داغدار شدند و تمامی داراییهای خود را از دست دادند، میگذرد. بیائید قدر این روزهای با هم بودن را بدانیم و از لحظه لحظهاش برای ترویج سبک زندگی ایرانی اسلامی بهره بگیریم.
فرهنگی که دلها را به هم نزدیک میکند و تلنگری به ما میزند که زندگی با در کنار هم بودن معنا پیدا میکند.
انتهای پیام/