در گفتگو با جانباز 70درصد شیمیایی استان فارس مطرح شد

ماه ها زندگی در اتاق تاریک به دلیل مصدومیت شیمیایی

برزین گفت: بعد از مجروحیت شیمیایی ام، چشمانم به نور حساس شده بود و به ناچار، ماه ها در اتاق تاریک زندگی کردم چرا که اثرات شیمیایی، قرنیه چشانم را سوزانده بود.
کد خبر: ۸۸۶۶۸۹۲
|
۱۰ خرداد ۱۳۹۶ - ۰۷:۲۶

به گزارش سرویس راهیان نور خبرگزاری بسیج ، جانبازان شیمیایی دوران دفاع مقدس مظلوم ترین اقشار جامعه هستند، جانبازانی که شاید به ظاهر، سالمند اما از درون همچون شمعی می سوزند؛محمد مهدی برزین هم یکی از همین جانبازان شیمیایی است، همو که ماه ها بعد از مصدومیت شیمیایی اش، به دلیل آسیب قرنیه چشمانش، در اتاق تاریک زندگی کرده است و با این همه، هنوز هم خودش را یکی از عاشقان دفاع مقدس می داند.
این جانباز شیمیایی 70 درصد استان  فارس در گفتگو با کوله بار در مورد روزهای پرشکوه انقلاب اسلامی می گوید:« زمانی که انقلاب به پیروزی رسید، 15ساله بودم. رهبری مردم شیراز، به عهده آیت الله محلاتی وآیت الله دستغیب بود. مردم شیراز برای پیروزی انقلاب اسلامی،رشادت های زیادی را ازخود نشان دادند و توانستند کلانتری ها و مراکز دولتی را در دست بگیرند.»
وی درادمه می گوید: « بعد از شروع جنگ،همکلاسی هایم از طریق بسیج به جبهه اعزام می شدند. سال 61بعد از گرفتن دیپلم وارد سپاه شدم .شهادت دوستانم باعث شد تا به جبهه بروم.اوایل خانواده ام با این کارم مخالفت می کردند چون 2تا از برادرانم در جبهه بودند اما سرانجام توانستم رضایتشان را بدست بیاورم. بعد ازگذراندن دوره آموزش مقدماتی،به مهاباد کردستان رفتم. این شهر به دست اغتشاشگران افتاده بود که با مقاومت سپاه پاسداران توانستیم آن را پس بگیریم.»
ماجرای مصدومیت شیمیایی
برزین می افزاید:« سال 64 دوباره به جبهه رفتم وبه  نیروی دریایی ملحق شدم.من ماموریت داشتم که به جزیزه مجنون شمالی بروم. قرار بود یک عملیاتی با همکاری ارتش در آنجا انجام دهیم. از جزیره مجنون جنوبی به سمت شمالی حرکت می کردیم که هواپیماهای دشمن شروع به حمله های شیمیایی کردند.
دود غلیط قهوه ای رنگ درهمه جاپخش شده بود.سرعت حمله شیمیایی آنقدر زیاد بود که ماسک هایمان از داخل آلوده شدند وقابل استفاده نبود.»
این جانباز شیمیایی در مورد عوارض سلاح های شیمیایی اش می گوید: «وضعیت جسمانی مطلوبی نداشتیم. صورت هایمان کبود شده بود و گردو خاک روی لباس هایمان بود.چند ساعت از بعد از حمله شیمیایی، به عقب برگشتیم.مدام  سرفه می کردیم و چشمانمان می سوخت.ما را به اهواز بردند.من از نظر پوست، ریه و چشم به شدت شیمیایی شده بودم.ما را به حمام بردند.فردایش احساس کردم که چشمانمان باز نمی شود.پلک هایمان به هم  گیر کرده بود.زمانی که چشمانمان را باز می کردم هیچ جا را نمی دیدیم. بعد از چند ساعت تاول های زیادی در بدنم نمایان شد.»

روزهای سخت درمان
وی ادامه می دهد: « ما یک شب دربیمارستان اهواز بودیم که ما را به بیمارستان لبافی نژاد تهران منتقل کردند و تحت مداوا بودیم. آثار اولیه ای مواد شیمیایی،سوزش چشم ، آب ریزش بینی،نمایان شدن تاول ها و مشکلات ریه است.من 40روز در بیمارستان تهران بودم.برادرانم در جبهه بودند. اصرار داشتم که خانواده ام از وضعیت شیمیایی ام در بیمارستان باخبرنشوند وفکر کنند که  در جبهه هستم. اما یکی از دوستانم این خبر را به  برادرم داد و او به ملاقاتم آمد.»
چشمانی که به نور حساس شده بود
برزین در مورد وضعیت جسمانی اش ادامه می دهد:«به مرور زمان بینایی چشمانم را بدست آوردم و از عینک دودی استفاده می کردم.من بعد از طول درمانم به شیراز برگشتم و خانواده ام از روی سرفه هایم فهمیدند که شیمیایی شدم.چشمانم به نور حساس بود و مدت ها در اتاق تاریک بودم و زندگی ام این گونه می گذشت.خانواده ام هم زیاد مراعات می کردند. نمی توانستم تلویزیون تماشا کنم؛ به این دلیل که اثرات شیمیایی،قرنیه چشمانم را سوزانده است و همه جا را تار می دیدم.»
برزین می گوید:« در حال حاضر تنگی نفس آزارم می دهد و پزشکان معتقدند که  60درصد ریه ام  باز نمی شود. چشم راستم باید پیوند قرنیه شود.بسیاری از جانبازان بیشتر از ریه شیمیایی شدند .کسانی که از ناحیه چشم شیمیایی شدند،به ناچار باید قرنیه هایشان را عمل کنند.مواد شیمیایی در رویش موژه چشم ها هم تاثیر دارد.جانبازان شیمیایی چشمی،همیشه از حضور درفضاهای  آفتابی و رو به خورشید یا پرنور جلوگیری می کنند چون باعث ریزش آب چشم می شود.»
حضور دوباره در جبهه
جانباز شیمیایی 70 درصد استان فارس می افزاید:«سال 66برای بازگیری فاو هم شرکت کردم. من در قسمت موشکی سپاه دریایی بودم.کارمان این بود که  موشک های ساحل به دریا را شلیک کنیم. ما داخل فاو بودیم که دشمن دوباره از سلاح های شیمیایی استفاده کرد. داشتیم از فاو به سمت ایران می آمدیم درمسیرمان، پل بزرگی بود که دشمن آن را تخریب کرده بود.عبور از میان این پل زمان بر بود و باعث شد که مدت زیادی در منطقه  شیمیایی بمانیم.به دلیل اینکه وزش باد به سمت مخالفان بود،کمتر شیمیای شدیم. وقتی به مقرمان رسیدیم، حمام کردیم و از داروهایم ضد شیمیایی استفاده کردیم.»

برزین سال 68 ازدواج کرد و اینک دو فرزندپسر دارد.وی سال 71توانست مدرک فوق دیپلم مدیریت را بگیرد. وی در مورد نقش ورزش در روحیه و سلامتی جانبازان شیمیایی می گوید:« ورزش در سلامتی جانبازان شیمیایی نقش ویژه ای دارد.اما نباید از حق گذشت که بعضی از این جانبازان به دلیل مشکلات ریه، نمی توانند فعالیت زیادی داشته باشند. به این جانبازان سفارش می کنم که ورزش های سبک انجام دهند تا از اضافه شدن وزنشان جلوگیری کنند.ورزش نکردن و استفاده مکرر از داروهای شیمیای،2راه برای تضعیف وضعیت جسمانی جانبازان شیمیایی است که باید از آن جلوگیری کرد.»
قدردان خانواده شهدا باشیم
یادگاردوران دفاع مقدس در پایان عنوان می کند:« دردهه ای به سر می بریم که بسیاری از والدین  شهدای دوران دفاع مقدس  پیر شده اند و نیازمند حمایت معنوی مسئولین بنیاد شهید و مردم هستند.ما می توانیم با سر زدن به آنها به این امر جامه عمل بپوشانیم. باید به نسل جوان نشان دهیم ارمان ها و از خود گذشتگی های رزمندگان را و به آنها بفهمانیم که وظیفه آنها چیست.هدف این است که به رشد و ترقی که جامعه نیاز دارد برسیم. امیدوارم این ها را به دیگران انتقال دهم.هر چقدر آگاهی مردم بیشتر باشد قدر این انقلاب را بیشتر می دانند.»
ارسال نظرات
آخرین اخبار