خلاصه شدن مربی پرورشی در فعالیت های فوق برنامه مدارس یعنی دور شدن از اهداف بلند تشکیل امور تربیتی

اگر خروجی مدارس ما تراز انقلاب و جمهوری اسلامی نیست مطمئنا این تقصیر تربیتی را نمی توان متوجه امورتربیتی کرد زیرا شاید تنها نهادی که در مدارس شعله تربیت دینی و انقلابی را روشن نگاه داشته است فعالیت های روتین و نهایت فوق برنامه همین نهاد باشد اما اگر ایرادی گرفته می شود به دلیل آرمان های بلند اولیه و انتظاری بود که از ابتدا درباره آن وجود داشت
کد خبر: ۸۸۳۱۷۸۶
|
۰۹ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۳:۳۶

به گزارش سرویس بسیج فرهنگیان خبرگزاری بسیج، امور تربیتی یادگار مهم شهیدان رجایی و باهنر است که ماموریت مهم آن تکمیل نظام آموزشی و انتقال مفاهیم ارزشی و انقلابی به دانش آموزان بود. آن شهیدان گرانقدر در سال 59 با هدف انتقال نگرش های دینی و ارزش های انقلاب اسلامی به نظام آموزش و پرورش، نهال امور تربیتی را غرس کردند. در ابتدا فعاليت مربيان تربيتي منحصر به مدرسه بود اما در ادامه براي آنان پشتيباني در وزارتخانه تعيين شد و برای نخستین بار در سال 1360 اداره کل امور تربيتي در ستاد وزارتخانه تشکیل و در سال 1366 مجلس شوراي اسلامي تشکیل «واحد امور تربيتي» را در سطح معاونت وزارت تصویب کرد و به دنبال ايجاد معاونت پرورشي در آموزش و پرورش، ستادهاي امور تربيتي در مدارس شروع به كار نمودند.

امور تربیتی در ادامه فعالیت خود از اهداف و آرمان های موسسان فاصله گرفت و اگرچه نفس وجود آن برکات و آثار مهم فراوانی داشت اما به تدریج به دلیل عدم تغییر سیستم سکولار آموزش و پرورش کشور، مربیان پرورشی و "سربازان انقلاب" به انجام امور روتین و معمولی پرداختند تا آنجا که در به یادآوری فعالیت مربی پرورشی معمولا آنچه به ذهن متبادر می شود برگزاری مراسم های مذهبی و تزیین مدرسه و سرپرستی گروه های سرود و تئاتر است و عملا مربیان پرورشی از اهداف آرمانی اولیه  فاصله گرفتند.

ضربه اساسی بر پیکر امورتربیتی در دوره اصلاحات زده شد و در اواخر دولت هشتم با ادغام این اداره کل عملا بسیاری از فعالیت های امور تربیتی به اغما رفت. اقدامی که عکس العمل رهبر انقلاب را به دنبال داشت و با دستور صریح ایشان این اداره کل دوباره احیا شد هرچند بسیاری از صاحب نظران معتقدند این ضربه آنقدر کاری بود که امور تربیتی از مسیر رفته بازماند و سرعت ادامه راه نیز گرفته شد. به طور کلی متاثر بودن آموزش و پرورش از سلایق سیاسی و رواج سیاسی کاری در همه ادوار در آن ریشه مهم بسیاری از مشکلات این نهاد حاکمیتی است.

امور تربیتی آغازی بود برای اصلاح نظام آموزشی تا دانش آموزان کشور بعد از انقلاب با تربیت اسلامی رشد کنند قطعا تربیت، غیر از امورتربیتی است و انحصار تربیت در فعالیت های امورتربیتی درست به نظر نمی رسد و حتی ممکن است به تفکر سکولار نزدیک باشد به نظر استاد زاهدی اولین مدیرکل امورتربیتی "تعلیم و تربیت ذاتاً دو چیز نیستند یعنی هرچه را که ما آموزش می‌دهیم یک اثر در ذهن می‌گذارد که می‌شود آموزش و یک اثر در شخصیت می‌گذارد می‌شود تربیت" وظیفه تربیت باید ابتدا با تحول سیستم شروع شود و نیروی انسانی تعلیم دیده و سپس کتب درسی مناسب در مدارس وجود داشته باشد و قرین شدن این دو در یک سیستم تحول یافته در کنار فعالیت های خاص امورتربیتی می تواند مثمر ثمر باشد.

در هر حال؛ امورتربیتی قرار بود اندیشه انقلاب را در مدرسه جاری کند اما وقتی این تفکر غلط درباره امور تربیتی رواج یافته که؛ امور تربیتی یعنی نهادی که فعالیت‌های فوق برنامه در مدارس انجام می دهد و تا به امروز با وجود تصویب سند تحول بنیادین این اندیشه در اذهان افراد همچنان پابرجا و تثبیت شده است، امور تربیتی نمی تواند وظیفه اصلی خود را در دمیدن روح انقلابی در مدارس انجام دهد.

امور تربیتی تاكنون فعالیت  و نتایج ارزشمندی داشته است و ثمره تلاش سربازان انقلاب در کسوت معلم پرورشی در مدارس شامل: حضور در جبهه های دفاع مقدس و نمونه عملی بودن برای دانش آموزان و هدایت گری برای آنان در این زمینه، دفاع از ارزش های انقلاب در مدارس، ترویج فرهنگ انقلاب، تلاش برای زنده ماندن راه و مرام شهدای انقلاب و دفاع مقدس، مقابله با توطئه های فرهنگی دشمنان بوده است.

اگر خروجی مدارس ما تراز انقلاب و جمهوری اسلامی نیست مطمئنا این تقصیر تربیتی را نمی توان متوجه امورتربیتی کرد زیرا شاید تنها نهادی که در مدارس شعله تربیت دینی و انقلابی را روشن نگاه داشته است فعالیت های روتین و نهایت فوق برنامه همین نهاد باشد اما اگر ایرادی گرفته می شود به دلیل آرمان های بلند اولیه و انتظاری بود که از ابتدا درباره آن وجود داشت.

 در کنار کمبود مربی تربیتی در مدارس کشور و تعلیم و آموزش کافی ندیدین مربیان حال حاضر یکی از مشکلات در مدارس، کثرت و تنوع فعالیت هایی است که برای مربیان پرورشی تعریف می شود که از آن ها تحت عنوان فعالیت های تربیتی مدارس نام برده می شود؛ فعالیت های روبنایی و بعضا غیرمفیدی که مربیان پرورشی را از فعالیت مهم و اصلی خود دور می کند.

در نهایت؛ فاصله گرفتن جهت گیری کلی فعالیت مدارس از هدف تربیت و  غرق شدن در حافظه محوری و کنکور محوری و انحصار تربیت در فعالیت روتین و نهایت فوق برنامه و محدود پرورشی، نه تنها باعث می شود وظیفه تربیت و پرورش نسل آینده توسط مدارس انجام نپذیرد بلکه در دراز مدت نتیجه عکس داده و به نظر می رسد خروجی مدارس در آینده در معرض تهدیدهای جدی خواهند بود.

 

انتهای متن/

ارسال نظرات