یادداشت:

آمریکا دشمن دیروز و امروز ملت ایران

آمریکا هرآنچه در توان داشته بر علیه ملت ایران بکار بسته؛ اما برخی در داخل چشم خود را بر این حقایق بسته اند و حیات خود و کشور را در ارتباط با آمریکا می دانند.
کد خبر: ۸۷۴۸۴۳۰
|
۳۱ شهريور ۱۳۹۵ - ۱۲:۳۹

به گزارش خبرگزاری بسیج از استان چهارمحال و بختیاری؛ دلیل تجاوز عراق به خاک ایران آن چنان روشن است که در طول سالیان دراز کمتر مورد پرسش واقع شده است به خوبی آشکار بود که به دنبال از دست رفتن محمد رضا پهلوی یکی از متحدان اصلی آمریکا در خاورمیانه و وقوع انقلاب اسلامی ، دلهره صدور انقلاب اسلامی، چنان ابر قدرتهای شرق و غرب را فراگرفته بود که دست به تحریک و سپس پشتیبانی عراق برای شروع جنگ زدند و برای سالیان دراز و با دادن انواع جنگ افزارهای پیشرفته این حمایت ها را ادامه دادند.

عراق در جبهه ای به طول 1300 کیلومتر که شامل 5 استان ایلام، کردستان ،کرمانشاه و آذربایجان غربی می شد، حملات خود را شروع کرده بود .گرچه نظامیان متجاوز در مدت کوتاهی در حدود 20 هزار کیلومتر مربع از خاک این سرزمین را اشغال کردند؛ اما از آنجا که صدام و اربابان او در محاسبات خود جایی برای ایمان و اعتقادات مردم این مرز و بوم و رهبری امام راحل(ره) بازنکرده بودند؛ ناباورانه با مقاومت سرسختانه مردم این سرزمین روبرو شدند. علی رغم هشت سال شرارت و جنایت و بهره مندی از انواع و اقسام حمایت ها و پشتیبانی های مالی و نظامی، اطلاعاتی، اقتصادی و سیاسی آمریکا و ناتو و پیمان ورشو و همچنین مرتجعین منطقه ، نوانستند به اهداف شیطانی خود برسند.

گرچه امام خمینی (ره) از همان آغاز جنگ، به طور مکرر تاکید می کردند که جنگ باید در راس امور قرار بگیرد و مسئله اصلی کشور باید جنگ باشد، ولی برخی از مسئولان و دست اندرکاران ، توجه لازم را به این امر نشان نمی دادند و به گونه ای عمل می کردند که گویا جنگ یکی از مسائل فرعی کشور است در نتیجه تاوان بی توجهی ها و بی مسئولیتی های این افراد را می بایست رزمندگان عرصه های نبرد بپردازد در کشور عراق حکومت بعثی همه ی امکانات کشور را در خدمت جنگ قرار داده بود و از همه گونه کمک های مالی و تسلیحاتی و اطلاعاتی حامیانش نیز استفاده می کرد اما برعکس ، برخی از مسئولان در ایران معتقد بودند که نباید در کشور حالت جنگی اعلام شود که به یقین مجموع چنین سوتدبیرها موجب فشاربه نظام و در راس آن امام امت شد و قطعنامه مانند جنگ بر امام و امت توسط برخی تحمیل گردید.

آنچه در شرایط کنونی کشور و با توجه به آنچه رهبر انقلاب در دیدار اخیر خود با فرماندهان سپاه مبنی بر دلایل عقلی و عملی لزوم بی اعتمادی به آمریکا نیاز به بررسی دارد نقش آمریکا در تحمیل هشت سال جنگ تمام عیار بر کشور بود شاید بازخوانی دخالت های روشن آمریکا در حمایت های بی دریغ خود از صدام بر علیه مردم ایران، برخی از مسئولان کنونی که در خواب غفلت اعتماد به کدخدا به سر می برند را بیدارکند .

امریکا با اشغال سفارت خود در ایران عملاً خود را در محاصرة غافلگیرانه انقلاب اسلامی دید و با وجود فشارهای سیاسی و تبلیغات گسترده جهانی نتوانست از این محاصره خارج شود، تا اینکه به عملیات طبس درپنجم اردیبهشت ماه سال 1359 جهت آزادی گروگانهای خود دست می‌زدکه با شکست مواجه می‌شود. امریکا پس از ناکامی در عملیات طبس، به منظور تحت فشار قرار گرفتن ایران کودتای نوژه را دامن می‌زندکه با عدم موفقیت روبرو می‌شود. آنگاه امریکا و متحدانش به این فکر افتادندکه ایجاد یک غائله مرزی با توجه به اوضاع سیاسی داخل و توان نیروهای مسلح ایران می‌تواند هدف او را تحقق ببخشد، از این جهت طرح حمله نظامی به ایران در دستور کار متخصصان و کارشناسان سیاسی و نظامی امریکا قرار گرفت، یکی از مقامات کاخ سفید در این باره اظهار داشت:امریکا به بررسی عملیات احتمالی نظامی از قبیل محاصره دریایی و هوایی و جنگ در بیابان پرداخته است. صدام حسین رئیس جمهور عراق با علم به راه حل نظامی امریکا همواره باطرح ادعاهای واهی، مبنی بر حاکمیت بر اروندرود و استرداد جزایر سه‌گانه و... خود را به عنوان کاندیدای حمله نظامی در منطقه مطرح می‌نمود و برای جلب اعتماد امریکا شرایط سیاسی و اقتصادی و نظامی خود را به نحو مطلوبی بهبود بخشید.

باوجودی که دولت امریکا عراق را به تهاجم به ایران در سال 1980 تشویق کرده بود، در ابتدا رسماً موضع بی طرفی اتخاذ کرد. واشنگتن راضی بود تا زمانی که عراق دست بالا را داشت یا دو کشور درگیر خونریزی دوجانبه بودند، جنگ ادامه یابد. فروش اسلحه از طریق طرف های سوم به دو کشور تسهیل شد، هر چند که قدرت های اصلی به طور رسمی دو طرف مخاصم را تحریم تسلیحاتی کرده بودند.

با این حال، تدریجاً ورق به نفع ایران بر می گشت. نیروهای نظامی ایران نیروی مهاجم اولیه عراق را از ایران بیرون رانده و دست به یک رشته ضد حمله در خاک عراق در حوالی بصره زده بودند. ناتوانی عراق در صدور نفت از طریق خلیج فارس، این کشور را در معرض فروپاشی اقتصادی قرار داده بود. به علاوه عملیات نظامی عراق که به خرید گسترده سلاح از خارج متکی بود، مختل شده بود. عراق سلاح های غربی را از طریق اروپا و سلاح های روسی را از طریق مصر دریافت می کرد و این امر با تأیید تلویحی امریکا صورت می گرفت. امریکا پیروزی ایران را تهدیدی جدی برای ثبات منطقه و عرضه نفت امریکا می دانست.

دولت ریگان تصمیم گرفت عراق را از فهرست کشورهای حامی تروریسم حذف کند تا راه برای حمایت از عراق هموار شود. این فهرست را کارتر جهت توجیه تحریم اقتصادی کشورهایی که به نوعی با منافع امریکا مخالفت کرده بودند، ایجاد کرده بود. پس از خروج عراق از فهرست، این کشور واجد شرایط دریافت وام از مؤسسات دولتی امریکا شد.

روز 22 اکتبر 1983 ایران اعلام کرد عراق از سلاح های شیمیایی استفاده کرده است که نقض پروتکل 1925 ژنو است و ایران، عراق و امریکا از امضا کنندگان آن هستند. به طور علنی، دولت امریکا این موضع را اتخاذ کرد که اطلاعات کافی جهت تأیید استفاده عراق از سلاح های شیمیایی ندارد. اما در خفا، مقامات دولت امریکا در این امر هیچ تردیدی نداشتند. مشکل اصلی برای آنان این بود که ضمن تقویت بنیه نظامی عراق، ظاهراً متعهد به پروتکل ژنو باقی بمانند. واشنگتن از آن بیم داشت که اگر علناً به عراق اجازه استفاده از سلاح های شیمیایی را بدهد، سایر کشورها از جمله شوروی در جنگ با مجاهدین افغان از سلاح های شیمیایی استفاده کنند حمایت واشنگتن از عراق به افزایش اتکای بغداد به دولت امریکا انجامید. با افزایش هزینه جنگ، عراق مجبور شد برای دریافت پول و تسلیحات به امریکا و متحدان اروپایی و خاورمیانه ای آن متوسل شود.

در خلال سال های جنگ عراق و ایران در دهه 80، امریکا تدریجاً به عراق نزدیک شد. واشنگتن روابط کامل دیپلماتیک را از سر گرفت، دستگاه های اطلاعاتی امریکا به عراق کمک کردند و این کشور کمک های مالی و اعتباری در اختیار عراق گذاشت تا توانایی آن را برای ادامه جنگ تقویت کند. این روابط به رغم ماهیت بی رحم دیکتاتوری صدام حسین گسترش یافت.

در خلال سال های پایانی جنگ یعنی در سال 1987 و 1988 دخالت امریکا به نفع عراق جنبه نظامی مستقیم پیدا کرد. دولت ریگان پس از بازی با ایده بهبود روابط با ایران از طریق فروش تسلیحات به آن، قاطعانه پشت سر عراق قرار گرفت.

این اقدامات به رغم خطرناک ترین موارد استفاده عراق از سلاح های شیمیایی ادامه پیدا کرد. روز 16 مارس 1988، عراق از گاز اعصاب و سیانید علیه مردم کرد شهر حلبچه استفاده کرد. بیش از 4000 نفر در این حمله کشته شدند. اسناد داخلی وزارت خارجه امریکا همچنان بر موضع رسمی امریکا در این پاره تأکید داشت، یعنی باید با کاربرد سلاح های شیمیایی به طور کلی مخالفت شود اما در مورد عراق این امر نباید به تخریب روابط بین عراق و امریکا بیانجامد. در اواخر سال 1988، دولت امریکا با تلاش برخی اعضای کنگره جهت تصویب قطعنامه اعمال تحریم اقتصادی بر عراق به خاطر کاربرد سلاح های شیمیایی مخالفت کرد.

در اواسط سال 1988، عراق بخشی از زمین هایی را که به ایران باخته بود، پس گرفت. پیروزی عراق در فاو هم زمان با یک رشته حملات امریکا به کشتی های ایرانی در خلیج فارس بود. واقعه ای که به ختم جنگ انجامید، هیچ ارتباطی با عراق نداشت. روز سه جولای 1988 ناو امریکایی یواس اس وینسنس یک هواپیمایمسافربری ایران را سرنگون کرد. در این حادثه 290 سرنشین آن جان خود را از دست دادند. با وجودی که امریکا ادعا کرد این هواپیما با یک هواپیمای جنگی اشتباه گرفته شده بود، ایران این اقدام را علامت مرحله جدیدی در حمایت امریکا از عراق تعبیر کرد. این واقعه نهایتاً به پذیرش قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل و ختم جنگ انجامید.

حاصل کلام آنکه در این سالها همواره آمریکا هرآنچه در توان داشته است بر علیه ملت ایران بکار بسته است این در صورتی است که برخی در داخل کشور چشم خود را بر این حقایق بسته اند و حیات خود و کشور را در ارتباط با آمریکا می دانند که رهبر انقلاب نیز در این باره در دیدار با فرماندهان سپاه فرمودند: "یکی از عناصر قدرت نرم جمهوری اسلامی، بی‌اعتمادی مطلق به قدرت‌ها است که امروز مظهر آن امریکا است. متأسفانه برخی این بی‌اعتمادی را قبول ندارند، به زبان می‌گویند اما واقعاً بی‌اعتماد نیستند. اگر انسان واقعاً به آمریکا بی‌اعتماد باشد، در مذاکرات به حرف‌هایشان مطلقاً اعتماد نمی‌کند. این بی‌اعتمادی، نتیجه عقلانیت است. نتیجه اعتماد به انگلیس در مشروطه، ۷۵ سال عقب ماندن کشور شد".

یادداشت: احسان قائدی


ارسال نظرات
آخرین اخبار