شهید "منصور برخوردار" در عملیات والفجر 8 شجاعانه جنگید و شهید شد/ کتاب" بچه ها ی حاج قاسم" امروز رونمایی می شود

به گزارش خبر نگار خبر گزاری بسیج ، سردار حسین سرتیپ دوم پاسدار معروفی در برنامه ی تلویزیونی زنده "شبهای کویر" که شب گذشته برگزار شد به عنوان رزمنده دوران دفاع مقدس به خاطرات زمان جنگ پرداخت و از آشنایی خود با رزمندگان سیستانی و بلوچستانی گفت و اظهار کرد: در سال 1361 با حاج قاسم میرحسینی آشنا شدم ایشان در عملیات والفجر 8  فرمانده خط شکن و فرمانده گردان من بودند و من نیروی ایشون بودم به همین واسطه من با بچه های سیستان و بلوچستان آشنا شدم و این ارتباط همچنان باقیست و روبه روز بیشتر شده و کمتر نشده!

وی در ادامه صحبتهای خود با تاکید بر اینکه معمولا در برنامه های دیگر از شهدای برجسته صحبت می کنند اما من می خواهم در این برنامه از شهدایی که کمتر از آنها صحبت شده حرف بزنم.

وی از خاطرات شهید منصور برخوردار شروع کرد و گفت: شهید منصور برخوردار کارمند صدا و سیما بود و در عملیات والفجر 8 به شهادت رسید ایشون با یک دسته از بچه ها ی زابل به گردان ما مامور شدند و من ایشون رو به عنوان جانشین دسته انتخاب کردم.

در عملیات والفجر 8 ما گردان چهارم بودیم که می بایست بعد از جنگل پاکسازی انجام می دادیم الحاق با لشکر 33 المهدی و 19 فجر و نهایتا باید خاکریز دوم و سوم خور عبدالله را تصرف کنیم به طوریکه جناح حفظ شود.

ما تا قبل اذان صبح درگیر بودیم هوا تقریبا روشن شده بود و هنوز نماز نخوانده بودم تیمم کردم تا نماز بخونم رکعت اول نماز بودم و دسته شهید منصور برخوردار در هر حال پاکسازی خط ، که پیک گردان محمد باقری به من گفت عراقی ها ریختند تو بچه ها ، نماز رو شکستم و دیدم که یک سنگر عراقی جلوی بچه ها را سد کرده و یکی از بچه ها گفت کمالی( یکی از بچه ها ی رزمنده ) به شهادت رسیده و همه بچه ها زمین گیر شدند.

شهید منصور برخوردار از آنجا که انسان قوی و با روحیه ای بود هم تیر بار به دست داشت و هم جانشین دسته بود اجازه خواست تا سنگر را خاموش کند و من هم تیم ایشون رو فرستادم بچه ها مستقر شدند و موضع گرفتند که یکی دیگر از رزمندگان که از دوستان هم بود به نام حسین منگلی معروف به حسین چریک از بچه های گردان غواص؛ از نیروهایی بود که شب قبل خط رو شکسته بودند و از دوستان ما بود اصرار کرد بگذارید من این سنگر رو خاموش کنم فاصله ما تا سنگر 40؛ 50 متر بیشتر نبود و از هر سمتی می رفتیم دشمن ما را می دید، موافقت نمی کردم بعد از اصرار فراوان گفتم اگه شهید شدی پای خودت و...

طی برنامه طرح شده؛ شهید منصور برخودار با تیر باری که در دست داشت در سنگر آتش انداخت و شهید منگلی از روبرو خودش را به سنگر انداخت و رو سر عراقی با او گلاویز شد و او را خفه کرد در این درگیری پای شهید منگلی زخمی شد و جای دندان سرباز عراقی روی دست ایشون را زخمی کرده بود.

شهید برخوردار در این عملیات شهید نشد و غروب بچه های گردان المهدی با عراق ی ها درگیر شده بودند و  عراقی ها آنها رو دور زدند و تو محاصره افتادند دو گردان مامور شد که این محاصره رو بشکند افرادی و دسته ای که رفت دسته شهید برخوردار بود تو اون صحنه من نتوانستم برم دوستان رفتند و شهید برخوردار در این عملیات خیلی خیلی شجاعانه وارد شد و در این عملیات به درجه ی رفیع شهادت رسید و فیلمی که شما هم اکنون شاهد آن هستید و عراقی ها از لجن بیرون می آیند دقیقا  فیلم شهید برخوردار است؛ در این عملیات شجاعانه بخشی از اکثر عراقی ها خفه شدند و بخشی که راه برگشت نداشتند تسلیم شدند.

سردار معروفی در ادامه از رونمایی "کتاب بچه ها ی حاج قاسم" خبر داد و گفت: برای کتابت این کتاب یک سال و نیم زمان صرف کردم که امروز با حضور جمعی از مسئولین در وزارت ارشاد کشور رونمایی می شود.

وی در بیان علت نامگذاری این کتاب گفت: در طول دفاع مقدس بچه های لشکر ثارالله را هر کجا که می رفتیم با عنوان بچه ها ی حاج قاسم می شناختند حتی در زمان اسارت.