با شهدای کمیجان/

جان من در مقابل اسلام خیلی بی‏ ارزش است/امروز روزی است که این کشور و اسلام به حضور ما نیاز دارد

می دانم که من پاره ای از تن شما بودم و می دانم که شما به وجود من احتیاج داشتید که بر می گشتم و مانند گذشته در کنار یکدیگر زندگی می کردیم ولی چه کنم که امروز روزی است که این کشور و اسلام در خطر هستند، امروز روزی است که ما می خواهیم انقلاب اسلامی مان را به تمام جهان صادر کنیم.
کد خبر: ۹۱۷۷۶۰۵
|
۰۲ مهر ۱۳۹۸ - ۱۱:۴۱

به گزارش خبرگزاری بسیج استان مرکزی از کمیجان؛هفته دفاع مقدس فرصتی مناسب برای یادآوری از رشادت های رزمندگان اسلام که در دوران دفاع مقدس به ندای رهبرشان لبیک گفته و در دفاع از آرمان های انقلاب اسلامی و تمامیت ارضی کشور به پاخواسته در این راستا دفتر خبرگزاری بسیج شهرستان کمیجان به معرفی شهدای والامقام این خطه از استان مرکزی پرداخته است؛

شهید رضا بهادری کمیجانی

زندگی نامه:
شهید رضا بهادری، در اول دی ماه 1343 در روستای کمیجان از توابع اراک و در خانواده ای مذهبی دیده به جهان گشود. رضا دوران تحصیلات ابتدایی را در مدرسه خیام و پس از آن دوره راهنمایی را در مدرسه توحید سپری نمود و در ادامه این مسیر دوران تحصیلی متوسطه را در دبیرستان شهید بهشتی (شاهپور سابق) ثبت نام نمود. البته شروع تحصیل او در دبیرستان مصادف با انقلاب اسلامی گردید. از این رو رضا هم مانند بسیاری از نوجوانان و جوانان هم سن و سال خود در تظاهرات و راهپیمایی شرکت می کرد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی عضو انجمن اسلامی دبیرستان شد. پس از آن با تشکیل بسیج مستضعفین به این نهاد انقلابی پیوست و بعد از گذراندن دوره آموزش نظامی به عنوان مربی آموزش با واحد آموزش نظامی بسیج همکاری می کرد.

با شروع جنگ تحمیلی حجم فعالیت و تلاش های او نیز بیشتر شد. تا این که در سال1360 تاب ماندن در پشت جبهه را نیاورد و به خوزستان اعزام شد و در عملیات طریق القدس (آزادسازی بستان) شرکت کرد. هم رزمان او می گفتند: «رضا در این عملیات رشادت های فراوانی از خود نشان داد و از ناحیه صورت و دست چپ ترکش خورده و مجروح شد». در مدت نقاهت خود که در اراک بود لحظه ای آرام و قرار نداشت و جهت آموزش مردم به روستاها و ادارات می رفت. پس از بهبود یافتن زخم هایش دوباره به خوزستان اعزام شد و در عملیات بزرگ بیت المقدس (فتح خرمشهر) توفیق حضور یافت و از فاتحان خرمشهر بود. اتفاقاً در این عملیات نیز یکی از دستانش تیر خورد و مجروح گردید.

پس از مدت کوتاهی رضا برای شرکت در عملیات رمضان که در منطقه شلمچه انجام می گرفت، عازم جبهه خوزستان شد. متعاقب آن در عملیات والفجر مقدماتی نیز شرکت کرد. حضور رضا در چندین عملیات بزرگ تجربه های فراوانی را برای او به همراه داشت. از این رو با دعوت شهید محمد هدایتی (اوسا) از وی، مدتی در اراک به تعلیم نیروهای بسیج همت گمارد.

یک سال بعد با تعدادی از بچه های آموزش نظامی جهت سرکشی به نیروهای اراکی در جبهه‏های کردستان به مهاباد رفت که با دعوت برادر احمد سلیم آبادی (فرمانده تیپ 110 شهید بروجردی) از ایشان، همان جا ماندگار شد و کار خود را با فرماندهی گروهان شروع نمود و در چندین عملیات پاکسازی محورهای عملیاتی مهاباد لیاقت فراوانی را از خود نشان داد. سرانجام در تاریخ هفدهم شهریور ماه سال 1362 در حین پاکسازی محور مهاباد - سردشت در بلندای قله کاپری و در مبارزه با عناصر ضد انقلاب به شهادت رسید و به ملکوت اعلی پرواز کرد.

وصیت نامه:
بسم الله الرحمن الرحیم
... وَمَنْ یُقَاتِلْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَیُقْتَلْ اَوْ یَغْلِبْ فَسَوْفَ نُوْتِیهِ اَجْرًا عَظِیمًا.[41] و هر کس در راه خدا بجنگد و کشته یا پیروز شود به زودی پاداشی بزرگ به او خواهیم داد.

با سلام و درود بر رهبر کبیر انقلاب اسلامی و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، امام خمینی () و با سلام و درود بر تمامی رزمندگان اسلام و با درود فراوان نثار ارواح پاک شهداء و با سلام و درود فراوان به خانواده های شهداء ... .

حال که به یاری خداوند تبارک و تعالی و به همت پدر و مادر به جبهه های حق علیه باطل اعزام می شوم چند کلمه ای با شما خواهران و برادران صحبت می کنم. پدر، مادر، خواهران، برادرانم! می دانم که من پاره ای از تن شما بودم و می دانم که شما به وجود من احتیاج داشتید که بر می گشتم و مانند گذشته در کنار یکدیگر زندگی می کردیم ولی چه کنم که امروز روزی است که این کشور و اسلام در خطر هستند، امروز روزی است که ما می خواهیم انقلاب اسلامی مان را به تمام جهان صادر کنیم. اما آیا می شود که با فرار از جنگ و با تحمیل تجاوز و با دست روی دست گذاشتن آن هم در حالی که دشمن در خاک ماست، انقلاب اسلامی را صادر نمود و اسلام را از خطر دور ساخت؟ مسلماً نه! پس امروز که اسلام و کشور احتیاج به کمک دارند، بشتابیم. چه کنیم که تا کفر و زور و ستم و تجاوز هست و تا ما خود را مسلمان می دانیم باید بجنگیم. ما امروز به یاری رزمندگان اسلام می شتابیم تا بلکه بتوانیم دین خود را به اسلام و قرآن ادا نماییم. البته می دانم که جان من در مقابل اسلام خیلی بی‏ارزش است. ولی باشد تا که مورد رحمت خداوند تبارک و تعالی قرار گیرد. در ضمن میل ندارم بعد از شهادتم هیچ گونه استفاده عادی از من بشود .
و السلام 30/1/1361 آبادان

خاطره:
مهمترین کارهایی که رضا در آخرین روزهای قبل از شهادت انجام داد، در واقع تبدیل یک گروهان غیرعملیاتی به یک گروهان عملیاتی بود و این سرمشقی بود برای بقیه که می شود در مدت چند روز با ایمان و تدبیر و تلاش یک همچین تغییری را در نیروها ایجاد کرد.

 انتهای پیام/

ارسال نظرات