قانون جدید مادران ایرانی و فرزندانشان
رنگ زنانه آسیبهای اجتماعی با قانون جدید تابعیت کم رنگ میشود
اعطای تابعیت به فرزندان مادران ایرانی دو سر سود برای جامعه دارد؛ هم به زن مقام و منزلت میدهد و هم از شیوع آسیبهای اجتماعی جلوگیری میکند.
به گزارش سرویس بسیج جامعه زنان کشور خبرگزاری بسیج، خبر شناسنامهدار شدن فرزندان مادران ایرانی احساسات انسانیمان را تحریک میکند؛ فرزندانی که تمام آینده و رؤیاهایشان در گرو داشتن دفترچهای چند برگی به اسم شناسنامه است که تعیین میکند آن فرزندان اهل کجا باشند و خود را متعلق به کجا بدانند و در کدام سرزمین ریشه بدوانند. دفترچهای که بدون داشتن آن هیچ نظام اجتماعی آنها را نمیپذیرد و مانند وصلهای ناجور هدف تحقیر جبری روزگار میشوند. این کودکان در حالی به دنیا آمدهاند که در دنیای به این بزرگی هیچ جایی برای آنها نبوده و هیچ جامعهای برای پذیرایی از آنها آغوش نگشوده است. آن هم به جرم اینکه والدین آنها اهالی یک کشور نیستند. کودکانی که از همه کودکانههای دنیا به حداقلها دلخوشند و رؤیای آینده روشن را در میان کوچههای خاکآلود و پشت درِ مدرسه و محروم از خدمات اجتماعی میجویند. طرف دیگر این تصویر زنانی هستند که زندگیشان را با مردانی از دیار دیگر شریک شدهاند. دلیلش هر چیزی میتوانسته باشد. تفاوت ازدواج این زنان این است که به جای آنکه آنها به خانه بخت بروند، میخواهند بختشان را به خانه و کشورشان بیاورند، اما یک چیز مسلم است و آن اینکه آنها هم مثل تمام دختران دنیا به امید زندگی بهتر ازدواج کردهاند. اغلب آنها که از اقشار ضعیف جامعه هستند نمیخواهند پای سختیهای زندگی مجردی را به دنیای کودکان خود هم بکشانند، اما عدم پذیرش فرزندانشان از سوی جامعه فرصت دیگری برایشان باقی نمیگذارد. هیچ چیز برای یک مادر سختتر از این نیست که بداند فرزندانش قربانی انتخاب او هستند؛ مادری که تصوری از آینده فرزندانش ندارد. رؤیای مادرانه «فرزندم برای خودش کسی شود» را هر شب با اشکهایش میشوید تا این بلندپروازیهای مهربانانه کودکش را هوایی نکند و درد محرومیت را برایش بیشتر نسازد. حالا چند صباحی است جامعه تصمیم گرفته این تصویر را برای این مادران و فرزندان آنها تغییر دهد و با اعطای تابعیت ایرانی به فرزندان حاصل از ازدواج زنان ایرانی با مردان غیرایرانی به آنها فرصت برابر دهد تا دنیایشان را رنگینکمانی کنند. با این کار جهیزیه این زنان بیش از سایر زنان خواهد بود. آنها تابعیت خود را هم با افتخار به خانه بخت میبرند و به فرزندانشان آینده هدیه میدهند.
حدود ۱۸ سال از طرح موضوع اعطای تابعیت به فرزندان مادران ایرانی میگذرد و مادران ایرانی زیادی به خاطر ازدواج با مهاجرین غیرقانونی شاهد محرومیت فرزندانشان از داشتن تابعیت ایرانی و خدمات اجتماعی و آموزشی هستند.
در ایران اعطای تابعیت بر اساس قاعده خون و خاک است و تابعیت اصلی درواقع همان تابعیت نسبی است و تنها از طریق پدر منتقل میشود.
حدود ۱۸ سال از طرح موضوع اعطای تابعیت به فرزندان مادران ایرانی میگذرد و مادران ایرانی زیادی به خاطر ازدواج با مهاجرین غیرقانونی شاهد محرومیت فرزندانشان از داشتن تابعیت ایرانی و خدمات اجتماعی و آموزشی هستند.
در ایران اعطای تابعیت بر اساس قاعده خون و خاک است و تابعیت اصلی درواقع همان تابعیت نسبی است و تنها از طریق پدر منتقل میشود.
بنابراین کودکان حاصل از ازدواج زنان ایرانی با مردان غیرایرانی سالها است بدون هویت در کشور زندگی میکنند و امکان دسترسی به خدمات اجتماعی و آموزشی را ندارند. مادران این کودکان اغلب از اقشار محروم جامعه هستند و به دلیل محرومیت و پارهای از ناهنجاریها به صورت صرفاً شرعی و حتی بدون اینکه ازدواج خود را قانونی کنند، بدون ثبت ازدواج با مردان غیرایرانی و اکثراً افغانی، ازدواج کردهاند. بر اساس سرشماریهای وزارت رفاه، ۱۴ ملیت شناسایی شدهاند که با زنان ایرانی ازدواج کردهاند و در ایران هستند، اما بچههایشان شناسنامه ندارند که دو ملیت اصلی در این زمینه افغانستانیها و عراقیها بودهاند. این افراد غالباً نیز به دلیل بیهویتی و اختفا در حاشیههای شهرها ساکن هستند و عملاً پدیده حاشیهنشینی را نیز وخیمتر میکنند زیرا بزرگترین مخاطره حاشیهنشینان برای امنیت اجتماعی پدیده گمنامی است و کودکان بیهویت گمنامترین حاشیهنشینان هستند.
بیهویتی چرخه آسیب اجتماعی است
کودکان بیهویت به نوبه خود یکی از مخاطرات جدی اجتماعی در این سالها محسوب میشوند؛ کودکانی که به دلیل برخوردار نبودن از حقوق اجتماعی، هویتی زیرزمینی و پنهان پیدا کردهاند و به اجبار وارد چرخهای از مشکلات و مسائل اجتماعی شدهاند و در بسیاری از موارد خلأ هویتی آنها را برای ادامه زندگی تبدیل به کودکان کار میکند و متعاقب بیهویتی این کودکان شاهد دیگر پدیدهها و آسیبهای اجتماعی ازجمله کودکان کار، کودکآزاری و... هستیم که همگی آنها در بستر همین آسیب یعنی بیهویتی به وجود آمده است.
طبق ماده ۱۰۶۰ قانون مدنی ثبت ازدواج برای زنان ایرانی با مردان غیرایرانی در ازای صدور مجوز از سوی دولت است. طبیعی است که مجوز دولت در صورتی داده میشود که ورود شوهر به خاک ایران قانونی باشد. زنانی که در خارج از ایران با مردان خارجی ازدواج میکنند و شوهرشان به صورت قانونی وارد کشور میشوند هم مشکلی ندارند و شامل همان ماده ۱۰۶۰ قانون مدنی میشوند. اما لایحه اخیر اعطای تابعیت به فرزندان مادران ایرانی در راستای جمعیتی است که از سال ۸۶ تاکنون بدون هویت هستند و پدرانشان به صورت غیرقانونی وارد کشور شدهاند. اینها عمدتاً مردان تبعه افغانستان، عراق و پاکستان هستند و اتباع اسپانیا و استرالیا و برخی کشورهای دیگر هم مشمول این وضعیت هستند.
به بیان دیگر مصادیق مصوبه ۲۳ اردیبهشت مجلس بیشتر فرزندان حاصل از ازدواجهایی است که ثبت رسمی نشدهاند و صرفاً ثبت شرعی شدهاند. اینها برای اعطای تابعیت نیازمند ارائه سند ثبت شرعی ازدواج خود و همچنین مدرک اعلام تولد هستند که البته برخی از اینها، چون متعلق به دهکهای پایین و فقیر هستند حتی تولد فرزندانشان در بیمارستان صورت نگرفته است.
بنابراین آمار مشمولان این مصوبه مجلس دقیق نیست و از ۵۰ هزار تا یک میلیون نفر تخمین زده میشوند. بنا بر اعلام وزارتخانههای رفاه و کشور اغلب این افراد ساکن استانهای مرزی کشور هستند.
تابعیت از مادر مورد تأیید دین است
بعد از رسانهای شدن ناکامی مرحوم مریم میرزاخانی ریاضیدان فقید کشورمان در گرفتن شناسنامه ایرانی برای فرزندش که حاصل ازدواج وی با یک تبعه کانادایی بود و از ابتدای اردیبهشت سال جاری که لایحه اعطای تابعیت به فرزندان مادران ایرانی از سوی دولت تقدیم مجلس شد، ابعاد مختلف این موضوع مورد بررسی شد، اما زمینه جامعهشناسی آن کمتر مورد توجه قرار گرفت.
حسین متفکر، جامعهشناس و عضو هیئت علمی دانشگاه در این باره به «جوان» میگوید: تابعیت فرزند از مادر در مسائل دینی ما تحت عنوان اشرف ابوین هم هست. یعنی در شرایطی که پدر و مادر هر دو مسلمان نباشند، فرزند تابع پدر یا مادر مسلمان و مسلمان است. بنابراین از منظر دینی اعطای تابعیت از مادر اشکالی ندارد. حالا اغلب فرزندان مادران ایرانی مورد بحث از پدر مسلمان هم هستند. وی میافزاید: از طرف دیگر از آنجا که در ایران ساکن هستند، تربیت آنها هم مطابق با محیط صورت میگیرد و از این لحاظ هم میتوانند یک ایرانی باشند. به طور کلی یک فرد وقتی میتواند عضوی از یک جامعه باشد که فرآیندی هفتگانه را پشت سر گذاشته باشد. اول آگاهیبخشی، دوم مدیریت استراتژیک فکر، سوم جامعهپذیری، چهارم مدیریت تغییر، پنجم نهادینهسازی فرهنگی، ششم فراگیری و هفتم عمومیسازی. متفکر ادامه میدهد: در ایران مطابق قوانین و رسومات چنین فرآیندی شکل میگیرد. بنابراین اثرات بر شکلگیری فرهنگ و هویت این فرد بیشتر خواهد بود و مشکل جامعهشناسانه ندارد، علاوه بر اینکه دین اسلام به مرور زمان با رویکرد اجتماعی باید گسترش پیدا کند. اسلام مدافع این نگاه است، جامعهپذیری دینی هم آن را تأیید میکند و انقلاب اسلامی هم چنین ادعایی دارد.
این جامعهشناس در بخش دیگری از سخنان خود درباره ایراد تداخل نژادی در قانونی شدن تبعیت فرزندان مادران ایرانی میگوید: مسلم است که نژادها در شکلگیری جوامع نقش دارند، اما تقدم ندارند. البته اعطای تابعیت به فرزندان مادران ایرانی عوارض طبیعی خواهد داشت. مانند مهاجرت پدران این فرزندان و مسئله سرپرستی اینها یا ادامه زندگی پدران در ایران و مسئله اشتغال آنها، اما درکل قوانین مهاجرتی ما در این زمینه خیلی سخت نگرفته است.
ارتقای جایگاه حقیقی و حقوقی زن ایرانی در دنیا
امانالله قراییمقدم جامعهشناس به «جوان» میگوید: اعطای تابعیت به فرزندان مادران ایرانی ساختار جامعه را تغییر میدهد. راه برای مهاجرت و ازدواج و ماندگاری اتباع کشورهای مختلف در کشور ما باز میشود. پدران این فرزندان هم میمانند. اما این از یک لحاظ است. از لحاظ دیگر اعطای تابعیت به فرزندان مادران ایرانی احترام به مقام زن است. قراییمقدم تأکید میکند: ما با این کار جایگاه حقوقی و حقیقی زن ایرانی را در دنیا ارتقا دادهایم. در حال حاضر زن ایرانی به هر دلیلی با مردی از اتباع کشور دیگری ازدواج کرده، آیا رواست که فرزندان آن بیهویت و شناسنامه باشند. این فرزندان بیهویت در معرض انواع آسیبهای اجتماعی و جرائم هستند. بنابراین اعطای تابعیت به فرزندان مادران ایرانی دو سر سود برای جامعه دارد؛ هم به زن مقام و منزلت میدهد و هم از شیوع آسیبهای اجتماعی جلوگیری میکند. وی در عین حال معتقد است باید در اعطای تابعیت به فرزندان مادران ایرانی محتاط بود و همه جوانب آن را در قانون لحاظ کرد.
به گفته این کارشناس اعطای تابعیت به فرزندان مادران ایرانی میتواند باعث گرایش خانوادههای از طبقات پایینتر که از ازدواج محروم هستند به ازدواج با تبعه سایر کشورها هم بشود و این در مورد ترکیب و افزایش جمعیت نیز مؤثر است. همچنین ممکن است باعث شود عدهای برای دریافت تابعیت با زنان ایرانی ازدواج کنند. در کل ممکن است تجانس فرهنگی را به هم بزند، اما در کل اشکالی ندارد و از نظر انسانی مورد تأیید است.
بر اساس مصوبه دوشنبه ۲۳ اردیبهشت مجلس فرزندان حاصل از ازدواج شرعی زنان ایرانی با مردان غیرایرانی که قبل یا بعد از تصویب این قانون متولد شده یا میشوند، قبل از رسیدن به سن ۱۸ سال تمام شمسی به درخواست مادر ایرانی به تابعیت ایران درمیآیند. بنا بر این گزارش در حال حاضر تنها شش کشور جهان اعطای تابعیت از طریق مادر را اجرا نمیکنند.
همچنین این مصوبه ابهاماتی نیز دارد که انتظار میرود قانونگذار در رفع آنها بکوشد. از جمله اینکه با توجه به حجم درخواست برای دریافت تابعیت چطور دستگاههای امنیتی میتوانند ظرف سه ماه صلاحیت امنیتی تعداد زیادی متقاضی را بررسی کنند؟ ضمن اینکه دغدغه مسائل چندتابعیتیها هنوز برای عدهای از برنامهریزان کشور وجود دارد. گفتنی است این مصوبه مسئولیت کنترل مرزها و جلوگیری از ورود غیرقانونی اتباع سایر کشورها به ایران را از نیروی انتظامی سلب نمیکند.
منبع: روزنامه جوان
ارسال نظرات
غیرقابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۰
آخرین اخبار