به گزارش خبرگزاری بسیج از البرز، متن خطبه حجت السلام والمسلمین رادمرد امام جمعه ماهدشت، مبنی بر گرامیداشت یاد و خاطره شهید طهرانی مقدم و تقوا، به شرح زیر است:
اسلام دینی است که خودسازی را توصیه میکند برای جامعه سازی و افرادی که خودساخته شدند میتوانند در آن جامعه نقش آفرینی کنند برای تشکیل و بقاء آن، این یکی از نکات مهمی است که باید مورد توجه قرار گیرد، ببینید مطلب آنقدر مهم است که باید در جای جای زندگی به شکل برجسته و پر رنگ خودش را نشان دهد، در همهی عرصههای زندگی حتی در مسیر جنگ و مبارزه با دشمنان؛ خدای متعال در سوره توبه آیه ۱۲۳ میفرماید: یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قاتِلُوا الَّذِینَ یَلُونَکُمْ مِنَ الْکُفَّارِ وَ لْیَجِدُوا فِیکُمْ غِلْظَةً وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِین اى کسانى که ایمان آوردهاید با کافرانى که به شما نزدیکترند پیکار کنید (و دشمن دورتر شما را از دشمنان نزدیک غافل نکند) و آنها باید در شما شدت و خشونت احساس کنند، و بدانید خداوند با پرهیزکاران است. در این آیه شریفه چند نکته مورد توجه است اول اینکه خطاب به مومنین است یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قاتِلُوا، یکی از ویژگیهای مومنین داشتن روحیه مبارزه است، یعنی مومن یک مبارز است، این روحیه مبارزه او کجا باید خرج شود و با چه راهبردی یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قاتِلُوا الَّذِینَ یَلُونَکُمْ مِنَ الْکُفَّارِ
اولا در راه مبارزه با کفار، کسانیکه به خدا ایمان ندارند و مسلک کفر را پیشه کردند ثانیا کفاری که نزدیک به شما هستند بعنوان یکی از راهبردهای اصلی برای مبارزه است، این نزدیک بودن هم بلحاظ فیزیک و جغرافیا مدنظر است هم بلحاظ حضور و عرصه مبارزهای که فراهم کرده است به عنوان مثال آمریکا بلحاظ جغرافیای از ما خیلی دور است لکن بلحاظ حضور و عرصه و میدان مبارزهای که ایجاد کرده، او الان دشمن نزدیک ما محسوب میشود، در کشورهای همسایه ما دور تا دور ایران اسلامی پایگاه نظامی ایجاد کرده، تمام فتنههایی که به پا میشود برخاسته از تدابیر آمریکا در پایگاههای منطقهای اوست، تمام صحنه گردانیها در آتشهایی که در منطقه به پا میخیزد، از تدبیر و برنامه ریزی تا مدیریت میدان در اختیار آمریکاست و دلایل فراوان دیگر؛ بفرموده امام ره شیطان بزرگ آمریکاست، لذا تمام حواسمان باید به او باشد، لذا حضرت آقا در تمام فتنههای که چه در داخل ایجاد میشود یا در خارج میفرمایند: ببینید آمریکا کجاست، نکته بعدی که میفرماید وقتی با این دشمن مواجه میشوید او باید غلظت و سختی و شدت و خشونت شما را نسبت به خودش احساس کند یعنی سرسختی شما را در راه مبارزه با خودش احساس کند وَ لْیَجِدُوا فِیکُمْ غِلْظَةً، این نباشد که او شما را دشمن تلقی کند، اما دشمنی که در دشمنی خودش میانه رو است، میانه رو در ادبیات سیاسی او یعنی کسی که قابلیت تسلیم دارد و در برابر او کرنش هم میکند یا همنوای با او میشود، نه غلظت را باید در دشمنی کردن شما پیدا کند و احساس کند، نکته بعدی اینکه میفرماید، وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِین یعنی در همان مبارزه و در دشمنی کردن تقوا باید مبنا باشد، نه اقدام بر اساس هوای نفس و خواست نفسانی، ببینید موضوع تربیت نفس که محور سخنان ما در این هفته هاست در اینجا هم خودش را نشان میدهد یعنی کسی که با دشمن هم بمارزه میکند در مبارزه تقوا را هم رعایت میکند، در جریان مبارزه امیر المومنین علیه السلام با عمر بن عبدود که حضرت او را بر زمین زد و او آب دهان به صورت حضرت انداخت، حضرت بلند شد و دور میدان چرخید و بعد که سوال شد فرمود آب دهان انداخت ناراحت شدم و نمیخواستم در هلاک او هوای نفس باشد، یا امام خمینی(ره)که شاگرد مکتب امیر المومنین علیه السلام است در مبارزه با صدام طرح عملیاتی را خدمت ایشان بردند برای تایید و اجرا که بنا بود سدی در بغداد را منهدم کنند تا چند لشکر صدام زیر آب میرفت البته در کنار آن شهرها و روستاها هم این اتفاق در آنها رخ میداد، امام ره فرمودند مردم بی گناه در شهرها و روستاها چی میشوند و موافقت نکردند با این عملیات در حالیکه اگر انجام میشد بلحاظ نظامی چند لشکر صدام از صحنه مبارزه خارج میشد، تقوا اینجا خودش را نشان میدهد یا شهید عزیز مان شهید سلیمانی که شاگرد مکتب امام ره و سرباز ولایت بود، در مبارزه با داعش توجه به حلال و حرام داشت که یکی از خصوصیاتی که حضرت آقا از آن یاد کردند و به عنوان یکی از اصول مکتب سلیمانی یاد کردند توجه به همین نکته بود، یا اون خلبانی که مامور بود فلان پل مهم در عراق را منهدم کند، نزدیک آن رسید دید، مردم دارند رفت و آمد میکنند، رفت دور زد تا خلوت شود و کسی نباشد بعد منهدم کرد، ملاحظه بفرمائید کسی که در مسیر تربیت نفس خود حرکت کند، در راه همان مبارزه با دشمن، آن تربیت نفس خودش را نشان میدهد، اما کسی این مسیر را نرفته باشد، در راه مبارزه هیچ چیزی را ملاحظه نمیکند، بی گناه و غیر نظامی و کودک و زن و بزرگ و کوچک، برای او مهم مبارزه است به هر قیمت مانند این رژیم کودک کش آمریکا و صهیونیسم که این همه جنایات هولناک را به بار آوردند. خدایا همهی ما را در مسیر تربیت نفس و تقوا موفق بدار. (قل أعوذ برب الناس)
روز چهارشنبه ۲۴ آبان سالروز رحلت عالم جلیل القدر حضرت علامه طباطبایی است که یکی از مفاخر اسلام هستند صاحب تفسیر المیزان، ایشان نکتهای بسیار دقیق را مطرح میکنند به استناد آیات قرآن و میفرمایند: «در این جمله «وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّکُمْ إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ» (بقره: ۲۰۳) خدای متعال امر به تقوا مىکند، و مساله حشر و مبعوث شدن در قیامت را تذکر مىدهد، چون تقوا هرگز دست نمىدهد، و معصیت هرگز اجتناب نمىشود، مگر با یادآورى روز جزا، هم چنان که خود خداى تعالى فرمود: «إِنَ الَّذِینَ یَضِلُّونَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذابٌ شَدِیدٌ بِما نَسُوا یَوْمَ الْحِسابِ» -کسانى که از راه خدا گمراه شدند عذابى سخت دارند بخاطر اینکه روز حساب را فراموش کردند (سوره ص، آیه ۲۶) -».
این نکته بسیار مهم اخلاقی که «تقوا» تنها با «یاد معاد» به دست میآید، جای بسی تأمل و دقت و برنامهریزی فرهنگی در خودسازی و جامعهپردازی دارد.
همسر فرعون زیر شکنجه فرعون تاب آورد، با یاد معاد چنین قدرتی از خود نشان داد: «رَبِّ ابْنِ لی عِنْدَکَ بَیْتًا فِی الْجَنَّةِ وَ نَجِّنی مِنْ فِرْعَوْنَ وَ عَمَلِهِ» (تحریم: ۱۱) - پروردگارا خانهاى در نزد خودت براى من در بهشت بساز و مرا از فرعون و عمل او و از قوم ظالمین نجات ده-. هنگامى که همسر فرعون (آسیه) معجزه حضرت موسى (ع) را دید، به او ایمان آورد و فرعون، به کیفر این کار، دست و پایش را به زمین میخکوب کرد و او را زیر آفتاب سوزان قرار داد. هنگامى که آسیه آخرین لحظههاى عمر خود را مىگذرانید، دعایش این بود، «رَبِّ ابْنِ لِی عِنْدَکَ بَیْتاً فِی الْجَنَّةِ» و خود را باد معاد به آرامش ایمانی رساند. جالب اینجاست که خدای متعال این بانوی بزرگوار را با روحیه یاد معاد به بالاترین درجه ایمان و یقین رسیده بود، به عنوان الگو و سرمشق به جامعه مؤمنین معرفی میفرماید: «وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِینَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْن». این یک نکته مهم و ضروری است که باید مورد توجه قرار داد و یاد معاد را در زندگیها باید پررنگ کرد.
«شعار» و «شعور» باید دو یار همیشگی باشند، و الا نه «شعار» میماند، نه «شعور». «شعار» ظاهر «شعور» است و «شعور» باطن «شعار». «شعور»، «شعار» را قوام میبخشد و «شعار»، «شعور» را به گفتمان تبدیل میکند. به همین جهت رهبر حکیم انقلاب در «جلسهی پُربرکت و پُرشور و پُرمعنای» دیدار امیدهای فردای مملکت امام زمان (عجل الله فرجه الشریف) با معظمٌله (۱۰ آبان ۱۴۰۲) در تأیید و تحسین شعارهای دانشآموزان و دانشجویان فرمودند: «الآن یک ساعت است که شما مرتّب دارید علیه آمریکا شعار میدهید، در اینکه تردیدی نیست... اینکه شما میگویید «مرگ بر آمریکا»، این صرفاً یک شعار نیست، این یک خطّمشی است. علّتش هم همین است که آمریکاییها سالهای متمادی، از دههی ۲۰ تا پیروزی انقلاب، ۳۰ سال در ایران هر کار توانستند علیه ملّت ایران کردند، هر جور توانستند ضربه زدند؛ از لحاظ مالی، از لحاظ اقتصادی، از لحاظ سیاسی، از لحاظ علمی، از لحاظ اخلاقی. انقلاب در یک چنین وضعی پیروز شد؛ انقلاب در مقابل یک چنین حاکمیّت فاسدی و نفوذ مخرّبی قرار گرفت و به توفیق الهی، به همّت ملّت ایران و به رهبری امام بزرگوار پیروز شد».
اما به نوجوانان و جوانان ایران اسلامی خاطرنشان هم کردند: «حرف من این است: من میگویم شما جوانِ امروز باید از قضایای مختلف تحلیل داشته باشید؛ صِرف احساسات کافی نیست. حالا من منظور خودم را از این حرف شرح میدهم. شما باید از اصل انقلاب اسلامی تحلیل داشته باشید؛ از قضیّهی دفاع مقدّس، جنگ هشتساله، باید تحلیل داشته باشید؛ از قضایای گوناگونی که در دههی ۶۰ اتّفاق افتاد همینجور؛ از واگراییهایی که در دههی ۷۰ اتّفاق افتاد باید تحلیل داشته باشید؛ از حوادث گوناگونی که در دههی ۸۰ و ۹۰ اتّفاق افتاد باید تحلیل داشته باشید؛ یعنی بدانید و تشخیص بدهید که این حادثه چه بود، از کجا شروع شد، چه کسی پشت این حادثه بود، چه چیزی نتیجهی این حادثه شد؛ اینها تحلیل است». در بین وقایع چهار دهه ۶۰، ۷۰، ۸۰ و ۹۰؛ رهبر حکیم انقلاب برای دهه ۷۰ از تعبیر «واگرایی» استفاده کردند که بسیار تأمل برانگیز است. واژه «واگرایی» (مقابل همگرایی) از مقوله حرکت در جهت مخالف و بهمعنای تباعد، دوری، ازهم دور شدن، فاصله گرفتن، جدا شدن، انشعاب، انحراف، اختلاف، پراکندگی، شکافت، تفرّق، پخش شدن است. با سیری در وقایع و تحولات دهه ۷۰ شمسی، به خوبی متوجه میشویم که چرا رهبر تاریخشناس و بصیرمان این واژه را در توصیف این دهه بهکار بردند. یکی از آن واگراییهایی که رخ داد: نهادینه شدن اقتصاد سرمایهداری و لیبرالی با میدانداری تکنوکراتها در کشور با عنوان بازسازی زیربناهای اقتصادی و صنعتی کشور، توسعه سیاست خارجی و اصلاح ساختار مدیریتی کشور بود که نتیجه این رویکرد ایجاد شکاف طبقاتی و به محاق رفتن یکی از اصلیترین گفتمانهای انقلاب اسلامی و امام راحل یعنی عدالت اجتماعی بود. این رویکرد از همان ابتدا با نقدهای جدی رهبر معظم انقلاب مواجهه بود. در اندیشه حضرت آقا، عدالت اجتماعی و رفع تبعیض موضوعی درجه یک است که در مقابل دیگر ارزشها از ارزش بالاتری برخوردار است و نسبت به مسائل دیگر کشور اولویت دارد؛ و نباید اجازه داد که ارزش عدالت در مقابل دیگر موارد تضعیف گردد یا فراموش شود. در نگاه ایشان پیشرفتهای کشور در عرصههای مختلف در صورتی ارزشمند است که به تحقق بیشتر عدالت کمک کند، پیشرفت بدون عدالت بیمفهوم است و افزایش ثروت کشور و رشد اقتصادی بدون تقسیم عادلانه ثروت در جامعه ارزشی ندارد؛ بنابراین عدالت در نظام اسلامی هدف پیشرفت مادی بوده و ثروت کشور باید برای رسیدن به عدالت به کارگرفته شود و حتی عمل عادلانه با وجود ثروت کم، بر بیعدالتی در عین ثروت زیاد ترجیح دارد. البته بدون پیشرفت مادی نیز عدالت مفهوم درستی نخواهد داشت. سرآغاز پدیدههای اسفبار فسادهای کلان اقتصادی و مالی، اختلاسهای نجومی بانکی، رانتخواریهای گسترده و پدیده آقازادگی در جمهوری اسلامی بهدلیل برخی از سیاستهای غلط، مدیریتهای اشتباه و سردمداری برخی از وابستگان به دو جریان سیاسی در آن دهه بود که در واقع این سیاستها و مدیریتهای اقتصادی اشتباه و پرآسیب در دهه ۷۰ باعث صدور فرمان هشت مادهای رهبر انقلاب به سران قوا درباره مبارزه با مفاسد اقتصادی بود؛ لذا مسئله تحلیل و داشتن تحلیل درست خصوصا برای نوجوانان و جوانان بسیار حائز اهمیت است، این تحلیلهای درست منجر به این میشود که آرمانها و اهداف انقلاب اسلامی فراموش نشود، اهداف اصیلی که امام عزیز سر دست گرفت و رزمندگان و شهدای ما در مسیر تحقق آن اهداف جانبازی و فداکاری کردند، لذا یکی از نیازهای محافل نوجوانان و جوانان ما همین داشتن جلسات تحلیلی است که بسیار کمک کننده است در مسیر رشد صحیح آنان در راه انقلاب اسلامی عزیزمان ان شاءالله
درباره غزه هم یک نکته عرض کنم و آن اینکه شاید بحث حقوقی در باره اثبات جنایات جنگی رژیم غاصب در وهلهی اول شوخی یا کاری بیهوده به نظر آید آن هم برای رژیم وحشی که سران حیوانصفت آن به اوّلیّات اصول انسانی تعهدی ندارند! و سازمانهای ساکت بین المللی که اقدام قابل اعتنایی در این حوزه ندارند، لکن از آنجا که دیپلماسی حقوقی و فعالیتهای حقوقی میتواند به عنوان یکی از اهرمهای فشار بر رژیم وحشی و حامیان او تلقی شود، نباید از آن غفلت کرد. اعلام رژیم غاصب به عنوان جنایتکار جنگی باید تبدیل به مطالبه عمومی شود. تریبونهای نماز جمعه در جهان اسلام یکی از این موقعیتهاست. جهان در حال تماشای نسلکشی در غزه بهوسیله رژیم صهیونیستی است و ارتش این رژیم مرتکب اقداماتی میشود که نقض جدی قوانین بینالمللی، بشردوستانه و قوانین حقوق بشر است. طبعاً باید اسناد قانعکنندهای برای مجبور کردن مقامهای رژیم صهیونیستی به پاسخگویی جمعآوری شود؛ نه تنها مقامهای صهیونیستی بلکه همه کسانیکه دستور به اینگونه اعمال وحشیانه دادند و در تحریک آن نقش داشتهاند. محاصره غزه خود یکی از آن دلایل است، محاصره شدید و جلوگیری از انتقال آب، غذا و سوخت جنایت جنگی اثبات شده است، زیرا قوانین بینالمللی هرگونه مجازات جمعی را طبق مواد ۳۳، ۱۴۶ و ۱۴۷ کنوانسیون چهارم ژنو در حمایت از غیرنظامیان ممنوع میداند. بمبهای ممنوعهای که استفاده میکند، کشتار غیرنظامیان که در میان دیدگان همه مرتکب میشود تا کنون شهدای فلسطینی از مرز ۱۰ هزار نفر گذشته است، اینها بخشی از جنایات جنگی رژیم صهیونیستی است که باید مطرح و از جامعه جهانی خواست که باعث توقف این ماشین کشتار شوند و به وظیفه انسانی خودشان عمل کنند. الا ان نصر الله قریب، پیروزی نهایی نزدیک است و آینده، آینده فلسطین است ان شاءالله
یاد کنیم سردار عزیز شهید مان را پدر موشکی ایران اسلامی حاج حسن تهرانی مقدم که این ایام، ایام شهادت اوست و این بازدارندگی که ایجاد شد و این رعبی که در دل دشمنان از قدرت موشکی ایران اسلامی ایجاد شد را مدیون تلاشها و مجاهدت او و همکاران اوهستیم که صلواتی به روحش هدیه میکنیم.