یاسر رحیمی عرصه نقاشی به مناسبت سومین سالگرد سردار شهید حاج قاسم سلیمانی گفت:

هرگاه انسان از مدار فردیت خویش خارج گردد و سعه وجودی او آنقدر گسترش یابد که بر نفوس انسانها تأثیری قابل توجه در مسیر کمال بگذارد او درواقع تبدیل به یک مکتب شده است.

کد خبر: ۹۴۸۱۵۳۵
|
۱۵ دی ۱۴۰۱ - ۰۸:۱۷

یاسر رحیمی عرصه نقاشی استان ایلام در مصاحبه با خبرگزاری بسیج در مورد سردار شهید حاج قاسم سلیمانی گفت:

به راستی چه فرآیندی در زندگی یک انسان طی می­‌شود که او را در قامت یک مکتب، فرازمند می­‌کند؟ چه اتفاقاتی رخ می­‌دهد که یک انسان به تنهایی یک مدرسه درس­‌آموز می­‌گردد؟ پاسخ روشن است.

هرگاه انسان از مدار فردیت خویش خارج گردد و سعه وجودی او آنقدر گسترش یابد که بر نفوس انسانها تأثیری قابل توجه در مسیر کمال بگذارد او درواقع تبدیل به یک مکتب شده است. آنگاه که منظومه‌ای منسجم و جامع و متشکل از اجزای یک شخصیت رشدیافته در ابعاد مختلف و زمینه­‌های گوناگون شکل می­‌گیرد او به عنوان یک مکتب و یک الگو و یک مدرسه درس­‌آموز رخ می­‌نماید و سردار دلها و قاسم عزیز ملت‌­های آگاه و آزاده این ­چنین بود. همان­گونه که یار مخلص و همراه مؤمن و شجاعش ابومهدی مهندس «که درودبی­کران الهی بر او باد» این ­چنین بود. اکنون به تبیین برخی از ویژگی‌های برجسته مؤسس و پایه­گذار این مکتب می­پردازیم که همانا بیانگر مؤلفه­‌های این مکتب می­‌‍باشد.

۱_ نبوغ نظامی، سردار سلیمانی از نبوغ نظامی خاصی برخوردار بود. او مسلط به دانش رزم بود. و برای کسب این دانش و مهارت دقیق و حساس، به ­گونه­‌ای کاربردی و نه صرفاً نظری، بایستی در میدان نبرد، حضوری مستمر داشت و آرام ­آرام با زوایای مختلف و پیچیدگی­‌های فراوان آن آشنا شد. او دست­کم، سه میدان عمده رزم را آزموده بود: میدان دفاع مقدس، میدان مبارزه با اشرار مسلح و سرانجام میدان مبارزه در عرصه فرامرزی و منطقه­­­ای در عراق و سوریه (در مقابل جریان سفّاک داعش با همه پشتیبانی­‌هایی که از سوی قدرت­‌های استکباری و اذنابشان از آن صورت می­‌گرفت) و نیز در هر نقطه دیگری از منطقه که حضور او ضرورت می‌­یافت.

۲_ روحیه سلحشوری و جنگندگی، او در جنگ­ها علاوه بر هدایت مقاطع مختلف عملیاتی از طریق استقرار در قرارگاه‌­ها، در نهایت شجاعت و بی‌­باکی در خطوط مقدم حضور می­‌یافت. او عاری از هرگونه ترسی در مواجهه با دشمن در معرکه‌­ها و میادین نبرد بود او این جملات امیرمؤمنان حضرت علی(ع)را با همه وجود دنبال می‌­نمود که فرمود: تزول الجبال ولاتزل،­عض­علی­ناجذک،اعرالله ­جمجمتک،ارم ­ببصرک­اقصی ­القوم­ و غض­بصرک واعلم ان­ النصرمن عندالله سبحانه»، اگر کوه ها متزلزل شود تو تکان مخور، دندانهایت را به هم بفشار و جمجمه خویش را به خدا عاریت ده، قدم هایت را بر زمین میخکوب کن، و نگاهت به آخر لشگر دشمن باشد، چشمت را فرو گیر(و مرعوب نفرات و تجهیزات دشمن ­مشو) و بدان که نصرت و پیروزی از سوی خداوند سبحان است» همانا که سردار سلیمانی این­چنین بود. او در میانه میدان نبرد حضور می­ یافت و شجاعانه می ­جنگید. این­چنین حضوری نتیجه‌­ای بس مؤثر داشت و باعث می­ گردید که انگیزه و توان و تحرک نیروی رزم مضاعف گردد. فرماندهی و رشادت بی ­نظیر او موجب گردید که پس از دریافت چند نشان فتح، برای اولین ­بار نشان ذوالفقار را که بالاترین نشان نظامی کشور است از سوی فرماندهی معظم کل قوا دریافت نماید.

۳_ روحیه شهادت طلبی، قاسم عزیز ما شیفته شهادت بود او در داغ فراق یاران همرزمش می ­سوخت و در نجواهای شبانه‌­اش پیوسته از حضرت حق طلب شهادت می‌­نمود. او از مغز استخوان و بن‌دندان و با ذره ­­ذره­ وجودش خواهان شهادت بود، او با شهدا سخن می­‌گفت و از آنان ملتمسانه می­‌خواست که او را به سوی خویش برکشند و به بزم معنوی خود فراخوانند. بزرگ­‌ترین آرزوی او که هیچگاه در آن سستی و کاستی پدید نیامد، همانا شهادت بود و سرانجام به این آرزو که به دست شقی‌­ترین انسان روزگار به شهادت برسد، رسید.

 

ارسال نظرات
آخرین اخبار