وقتی پایه های دارالعماره کوفه با کلامی فاطمی لرزید
به گزارش سرویس بسیج جامعه زنان کشور خبرگزاری بسیج،کبشه که کنیهاش ام سلیمان است، کنیز یا خدمتکار امام حسین (ع) بود که امام او را به هزار درهم خرید و او را در خانهی ام اسحاق تیمیه ـ مادر فاطمهی صغری (ع) سکنی داد. پس از ازدواج با ابو رزین سلیمان را به دنیا آورد. سلیمان غلام امام (ع) بود و پدرش نیز از اصحاب امام حسن (ع) بوده است. سلیمان پسر کبشه پیک امام حسین (ع) به سوی رؤسا و اشراف بصره بود که عبیدالله بن زیاد دستور داد گردنش را بزنند. سلیمان همان غلام امام حسین (ع) است که در زیارت ناحیه نامش آمده است. ام سلیمان زنی عالم، فاضل و نیکوکار بود. همراه مولایش حسین (ع) راهی کربلا شد. وی شاهد همه مصایب وارد بر خاندان رسول خدا (ص) بود و همه را در راه خدا تحمل کرد.
امّ وهب:
ام وهب زني مسيحي بود که در دوران امام حسين مسلمان شد. او زوجةعبدالله بن عمير کلبي بود و با همسرش از کوفه آمدند و به سيدالشهدا ملحق شدند. اموهب با عمود خيمه به ميدان جنگ رفته بود و تا حسين (ع) او را به خيمه برنگرداند، بهحرف شوهر نبود. چون روز عاشورا پيش آمد، ما در وهب او را تحريض به جهاد نمود. وهب۱۷ روز بود که عروسي کرده بود و هنگام عزيمت به کربلا زوجهاش به او گفت: تو را به خدا قسم که مرا در اين صحرا بيوه مگذار و جان خويش پاس بدار. مادر وهب گفت: اي فرزند سخن زن را از پس گوش گذار که بي رضاي حسين و رضاي من از شفاعت جدش بهرهاي نخواهي برد. لاجرم زن وهب گفت: باشد که چون در راه پسر پيغمبر شهيد شوي و در بهشت برين جاي کني و با حورالعين همنشيني نمايي، مرا فراموش فرمايي. واجباست که در حضور امام با من عهد استوار نمايي که در بهشت جدا از من اقامت ننمايي.سپس هردو خدمت حضرت حاضر شدند و حسين چون اين را شنيد سخت بگريست ومسئلت او را به اجابت مقرون داشت و آن زن را مطمئن خاطر ساخت.
بنابر روايت صدوق در امالي، وهب عمود خيمه را کند و هفت يا هشت نفر را کشت.بعد اسير شد و عمربن سعد گفت: سرش را جدا کردند و به جانب لشکر حسين انداختند.مادرش شمشير وهب را گرفت و مبارزت کرد. امام حسين فرمود: بنشين مادر وهب، خداجهاد را از زنان برداشت، تو و پسر تو در بهشت ميباشيد با جد من.
مادر وهب عمود خيمه را برداشت و دو نفر را کشت و امام حسين او را برگرداند.زوجة وهب رفت که خون از روي آن سرپاک کند. پس شمر او را ديد. به غلام خود امر کردکه عمودي بر سر او زد. پس سرش شکست و کشته شد و او اول زني بود که در لشکر امامحسين کشته شد.
ـ امّ البنين:
فاطمه بنت حزام ملقب به امالبنين مادر قمر بني هاشم بود که اگر چهدر زمين کربلا حاضر نبود، اما چهار جوان او در رکاب حسين شهيد شدند و او از ناله و گريهآرام نشد تا به جوار حق پيوست.
وقتي خبر شهادت فرزندانش در مدينه به ام البنين رسيد، گفت: «از امام حسين مرا خبر دهيد. فرزندانم و آنچه زير آسمان کبود است، فداي حسين باد. چرا ابتدا از حال حضرت ابي عبدالله مرا مطلع نميسازيد؟»
اين شدت علاقه به امام، تنها دليل کوچک شمردن شهادت فرزندان خود در برابرشهادت امام حسين بود.
ـ فاطمه کبري:
فاطمه کبري (دختر امام حسين) در علم، عبادت و معنويت مقام بالايي داشت و از زنان مجاهد و نمونه محسوب ميشد. ايشان همراه همسرش، حسنمثني (فرزند امام حسن) در کربلا حضوري فعال داشت و شاهد مصائب دردناک عاشورابود.
هنگام هجوم وحشيانة امويان به خيمهها، فاطمه مورد هجوم و غارت قرار ميگيردو گوشوارههايش را وحشيانه از گوشش درميآورند. اين سختي و شکنجه نتوانست ازروحية قوي و شجاعت کم نظير فاطمه بکاهد. او دختر حسين و برادرزادة زينب است. او پيامرسان عاشوراست و بايد همچون دختر علي پايههاي کاخ ستمگران را درهم فروريزد. از اين رو در مرکز قدرت عبيدالله (کوفه) با خطبهاي غرّا ستم بني اميه را افشا ميکندو به دنيا پرستان ميفهماند که خون حسين در رگهاي فاطمهاش جوشان است. پس ازعاشورا وليد بن عبدالملک، مروان، همسر فاطمه را مسموم و شهيد کرد و فاطمه که شديداًبه همسرش وفادار بود، روي قبر شوهرش خيمهاي برپا ميکند و به مدت يکسالسوگواري ميکند.
ادامه دارد..
طنین یاس