خبرهای داغ:

ادامه دومینوی حیازدایی دشمن در میدان غفلت مسئولین/اپوزسیون خارج نشین قائده مثلث ترویج بی حجابی

میزان سوء استفاده ضدانقلاب از مناقشه بر سر حجاب به اندازه ای است که فرماندهی این جبهه از جنگ نرم را عهده دار می شود.
کد خبر: ۹۱۶۸۳۰۴
|
۰۳ شهريور ۱۳۹۸ - ۰۹:۱۱

به گزارش سرویس بسیج جامعه  زنان کشور خبرگزاری بسیج، یکی از شگفتی های حجاب که اهمیت این مقوله مهم فرهنگی – اعتقادی را به خوبی نشان می دهد چند بُعدی بودن آن است؛ رعایت یا عدم رعایت حجاب می تواند در ابعاد مختلف بر کار کرد مثلث فرد، خانواده و جامعه تأثیرگذار باشد. همچنین سلامت روحی- روانی افراد جامعه و حتی پیشرفت های علمی و اقتصادی شان نیز بدون تأثیر از مبحث عفاف و حجاب نیست.
این میزان تأثیرگذاری پای حجاب و عفاف را به سیاست نیز باز کرده است و از دیرباز تا کنون شاهد راه یافتن این مقوله مهم فرهنگی - اعتقادی در محفل سیاسی هستیم! حال این محافل می توانند در داخل مرزهای کشور باشند یا خارج از مرز ها؛ می توانند به نفع و در راستای وجوب عفاف و حجاب باشند یا علیه او و برای براندازی اش!
اینکه گسترده حجاب و عفاف آنقدر وسیع است که مرزهای ذاتی اش را در می نوردد و ظرفیت خود را در عرصه های دیگری چون مسائل سیاسی، هنری و ادبی نشان می دهد، مصداق شمشیری دو لبه است که هم فرصت است و هم تهدید!.

از فرصت ها که بگذریم امروزه جبهه تهدید علیه حجاب و عفاف با سودء استفاده از گستره این مسئله مهم تأثیرگذار به جان باورها و آرمان های مردم افتاده اند و در این میدان هر کسی به دنبال اهداف خود بر رخساره حجاب پنجه ای می کشد! در داخل کشور اگر نتوانیم بگوییم که حیات و ممات برخی از گروه های سیاسی در به مناقشه کشاندن حجاب و عفاف است ، حداقل می توان گفت :"حجاب" مقبولیت یا عدم مقبولیت افراد و گروه ها را در اذهان عمومی جهت رسیدن به کرسی های مختلف دولتی و پارلمانی در دست دارد.
یکی برداشتن حجاب را شعار آزادی می کند، دیگری بودنش را محدودیت می داند. فردی در قامت معاون رئیس جمهور قانون حجاب را " حجاب اجباری"می خواند و دیگری در قبال توهین و ضرب و شتم آمران به معروف سکوت می کند!
حال وقتی عفاف و حجاب در مرزهای کشور تا این حد محل مناقشه سیاسی قرار می گیرد که ذی نفعانش یعنی زنان نیز علیه قانون های نوشته شده و عرف های موجود در جامعه موضع می گیرند! یعنی، آب آنچنان گل آلود شده است که اپوزیسیون خارج نشین هم دست به کار شده و از این جریان ضدفرهنگی برای رسیدن به مطالبات خود که همان براندازی نظام جمهوری اسلامی است بهره می گیرد.
میزان سوء استفاده ضدانقلاب از مناقشه بر سر حجاب به اندازه ای است که فرماندهی این جبهه از جنگ نرم را عهده دار می شود و آنقدر خود را قدرتمند و تأثیرگذار! می بینند که عواملش از محیط های باز اجتماعی گرفته تا فضای مجازی و حتی در چهاردیواری زندان دست از اقدامات خود بر نمی دارند!
عوامل براندازی حجاب که در سر براندازی نظام اسلامی را دارند، سوار بر موج ایجاد شده توسط خودشان می شوند و از چند حرکت ضد عفاف و حجاب که در زر ورق دفاع از حقوق زن! پیچیده اند؛ تحت عنوان جریان یاد می کنند و در این راستا دل به یارگیری جاسوسی دیوانه به اسم مصی علینژاد می دهند؛ کسی که اگر لایه های درونی افکارش را بیرون بریزی پر از عقده ها و گره های کوری است که او را مجبور به دشمنی با خود، جنس خود و زنان مملکت خود کرده است .
اما به راستی آنها در پس این همه تلاش برای تبدیل کردن زن ایرانی به زن غربی و کم رنگ کردن مسئله عفاف و حجاب در جامعه که بخشی از جنگ علیه خانواده را در بر دارد به دنبال چه هستند؟
وندی شلیت نویسنده معروف آمریکایی در کتاب خود با عنوان "فمنیسم در آمریکا تا سال ۲۰۰۳" آزادی مطلق زنان در جامعه آمریکا را چنین توصیف می‌کند: «من در سال ۱۹۷۵ به دنیا آمدم و همه گونه مشکلاتی را که زنان با آن روبه‌رو هستند، درک کرده‌ام، از بی‌اشت‌هایی عصبی تا تجاوز توسط دوست پسر، از بی‌امنیتی محض در خیابان‌ها تا داستان‌هایی درباره مزاحمان و مزاحمت‌های خیابانی، از دختران نوجوانی که به گونه‌ای اسفبار خود را باردار می‌یابند تا زنان سی، چهل ساله‌ای که نومیدانه با مشکل ناباروری مواجه هستند، تنها می‌توانم بگویم این فرهنگ با زنان مهربان نبوده است و حتی در آن لحظه‌ای که انرژی اجتماعی و سیاسی فراوانی را برای درمان مشکلات آنان صرف کرده هم با آنان مهربان نیست. بدیهی است وقتی اجازه دادیم هر کاری آزاد باشد، آزار جنسی، مزاحمت‌ها و تجاوز به عنف هم افزایش می‌یابد، جامعه‌ای که علیه شرم و حیا اعلام جنگ می‌کند، دشمن زنان است.»
به گفته شلیت برنامه زندگی خانوادگی در ایالات نیوجرسی با آموزش مسائلی مانند کنترل زایمان، سقط جنین و... و بلوغ از مهد کودک شروع می‌شود – چیزی که قریب دو سال است بخشی از بدنه دولتی تحت عنوان سند ۲۰۳۰ تحت عنوان دفاع از حقوق زن به دنبال تحقق آن در ایران هستند – وی همچنین درباره سفیر آزادی و حقوق زنان ایرانی در آمریکا می‌گوید: «من مسیح علینژاد را که به تازگی به آمریکا آمده، نمی‌شناسم و او را درک نمی‌کنم. من او را در یک برنامه تلویزیونی دیدم که خطاب به مردم ایران می‌گفت اینجا نهایت امنیت و آزادی است. من او را دیدم که با یک دوربین در خیابان‌های آمریکا راه می‌رفت و زنان ایرانی را تشویق به کشف حجاب و شبیه شدن به زنان آمریکایی می‌کرد. او را نمی‌شناسم و نمی‌دانم در چه شرایطی قرار گرفته است که این کار را انجام می‌دهد، اما این را می‌دانم که او یا آمریکا را نمی‌شناسد یا می‌خواهد از زنان کشورش انتقام بگیرد.»
از آنجایی که از قدیم گفته اند اگر دیوانه ای سنگی در چاه بیندازد؛ هزاران عاقل نمی توانند آن را بیرون بیاروند! اگر مصی عیلنژاد و صاحبانش! همچنان به سنگ پراکنی خود ادامه دهند، قطعا جامعه و فرهنگی ایرانی بیش از آنچه تا به امروز متحمل شده است، متضرر می شود!
اما نکته اینجاست که قدرت تأثیرگذاری این افراد یعنی، دو جریانی که دارای رویکردی سیاسی نسبت به حجاب هستند - جریان اول جریان اپوزیسیون خارج از کشور در راستای متراکم کردن شکاف های اجتماعی و زمینه سازی برای ایجاد شورش ها و جنبش های اجتماعی و جریان دوم، یک جریان داخلی است که علاقه مند است نزاع بر سر موضوعاتی غیر از موضوع معیشت و اقتصاد باشد- و ضلع سوم تعدادی دختر و پسر جوان فریب خورده؛ زمانی نمود و بروز پیدا می کند و به عنوان دغدغه ای مهم در سطح کشور مطرح می شود که دلسوزان فرهنگی جامعه در انجام وظایف خود، ضعیف عمل کرده باشند. ضعف آنها را اگر در ابتدای راه بر اساس عدم شناخت یا توجیه شان نسبت به این موضوع مهم بدانیم اکنون بعد از گذشت چند دهه از به صدا در آمدن طبل مبارزه علیه حجاب و عفاف نامی بر روی آن نمی توان نهاد جز خیانت یا بلاهت ...
این ضعف چه از نظر تبیین و تبلیغ حجاب باشد و چه از منظر عیان کردن چهره واقعی مخالفان حجاب و عفاف و چه از نظر بازگو کردن پیامدهای بد حجاب و بی حجابی و .. کار را به جایی می رساند که نوجوان ما دوربین به دست از بی حجابی خود تصویر می گیرد و برای مصی ارسال می کند! دختری با هدف ایجاد تشنج و وادار کردن فرد مذهبی در مقابلش کشف حجاب می کند و اعتراض او را به برخوردی خشن می کشاند! مرد جوان دست نوشته ای علیه حجاب به دست می گیرد و عکس آن را در فضای مجازی منتشر می کند! و به نظر بخشی از جامعه علیه نیروی انتظامی رهبری و هدایت می شوند!...
با این دست اقدامات بخش اجتماعی قضیه، اقداماتی نظیر بی حجابی یواشکی از دل فضای مجازی بیرون می زند، چهارشنبه سفید سر از خیابان در می آورد و میتینگ مبارزه با قانون حجاب در مترو برگذار می شود و در نهایت شاهد نوشتن و ارسال نامه از زندان ! توسط نسرین ستوده وکیل مدافع مشتی قانون شکن می شویم که از فاز حمایت قانون شکنان در آمده و این بار به عنوان یک الگو شاید هم قهرمان! به فاز دعوت روی می آورد!
به هر حال هر آنچه بر سر فرهنگ ما و عفاف وحجاب زن ایرانی آمده است هر چند هم دامن بخش کمی از جامعه را گرفته باشد باز هم زیاد است و گویای ضعف و عدم توجه ما به مقوله های مهم فرهنگی – اجتماعی حجاب و نشناختن قدرت نرم آن در جامعه مان است، مسئله مهمی که در صورت بهره برداری درست و به موقع از آن، بسیاری از مشکلات فرهنگی ، اقتصادی ،سلامتی روحی و روانی جامعه سریع تر از آن چیزی که تصور می شود، حل خواهد می شد.

نویسنده بسیجی منیره غلامی توکلی

ارسال نظرات