فرمانده سپاه بیت المقدس کردستان با صدور پیامی، شهادت شهید محمد بروجردی را تسلیت گفت.
به گزارش خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی سپاه بیت المقدس کردستان، متن پیام سردار رجبی بدین شرح است:
بسمالله الرحمن الرحیم
یادآوری حوادث و حماسههای هشت سال دفاع مقدس و بازخوانی رخدادها و وقایع آن به ویژه شهادت بزرگ مردانی که در قامت مجاهدان فی سبیل الله با ایثار و فداکاری و از خودگذشتگی توانستند استقلال و تمامیت ارضی کشور و انقلاب و نظام عزیز اسلامی را در طوفان توطئهها و هجمههای اردوگاه دشمن حفظ کنند، از ضرورتهای هر مقطع از تاریخ این سرزمین به شمار میرود.. نام، یاد خاطره و آرمانهای بلند شهدای دفاع مقدس از جمله شهید محمد بروجردی که به واسطه آراستگی به منظومهای از صفات و خصیصههای ذاتی و رفتاری در حافظه تاریخی انقلاب و ملت ایران به مسیح کردستان شهرت یافته است، امروز در سنگرهای رزمندگان اسلام در جای جای میهن اسلامی و بلکه در جبهه مقاومت ضد استکبار و صهیونیسم بین الملل زنده است و تحت رهنمودهای فرماندهی معظم کل قوا حضرت امام خامنهای عزیز (مدظله العالی) ایفاگر نقشهای سرنوشت ساز و تعیین کننده است. اینجانب سالیاد شهادت این شهید مجاهد و پاکباز را به خانواده شهدا و مخصوصا خانواده محترم ایشان تسلیت عرض نموده و برای آن شهید والام مقام علو درجات استدعا دارم.
سرتیپ دوم پاسدارمحمد حسین رجبی
فرمانده سپاه بیت المقدس استان کردستان
بر اساس این گزارش.
شهید بروجردی به سال ۱۳۳۳ شمسی در روستای کوچک «دره گرگ» از توابع شهرستان «بروجرد» در خانواده مومن و مستضعف فرزندی دیده بر جهان گشود که او را «محمد» نام نهادند.
شش ساله بود که پدر را از دست داد. با مرگ پدر و وخامت وضعیت مادی خانواده، مادر رنجدیده، محمد و پنج فرزند دیگرش را با خود به «تهران» آورد و محله مستضعف نشین «مولوی» مقر خانواده بروجردی شد.
مادرش میگوید: «محمد شش ساله بود که یتیم شد. از هفت سالگی روزها را در یک دکان خیاطی کار میکرد. اسمش را در یک مدرسه شبانه نوشتم و شبها درس میخواند. همه او را دوست داشتند. چه معلم چه صاحبکارش.»
چهارده ساله بود که به سال ۱۳۴۷ با شرکت در کلاسهای آموزش قرآن و معارف اسلامی قدم به دنیای پر تب تاب مبارزه گذاشت. خودش از آن روزها چنین حکایت میکرد: «وقتی به این کلاسها رفتم قرآن را خواندم و مفهوم آیات را فهمیدم چشم و گوشم روی خیلی مسایل باز شد. معنای طاغوت را فهمیدم. فهمیدم امام کیست و چرا او را از کشور تبعید کرده اند».
نقطه پرواز شهید بروجردی
روز اول خرداد سال ۱۳۶۲، شهید بروجردی به همراه پنج تن دیگر از فرماندهان، به قصد انتخاب محلی مناسب برای استقرار «تیپ ویژه شهدا» شهرستان «مهاباد» را ترک کرد، و به روایت یکی از همسفران: «بین راه، برادری که کنار ایشان نشسته بود، از مشکلات خودش صحبت میکرد. حاج آقا در جواب او گفتند: این دنیا ارزشی ندارد.
ما باید همه چیزمان را در راه خدمت به مکتب مان بدهیم. همانطور که امام حسین (ع) و اصحاب ایشان با تمام سختیها مبارزه کردند، ما هم مکلف به صبرو مبارزه ایم». با عبور از سه راهی «مهاباد – نقده» خودرو حامل محمد و دوستانش به مین برخورد کرد.
«صدای انفجار مهیبی بلند شد. ماشین از زمین کنده شد و تمام سرنشینان، از آن به بیرون پرتاب شدند، حاج آقا حدود ۷۰ قدم دورتر از ماشین به زمین افتادند.
وقتی بالای سرش رسیدیم، همان تبسم گرم همیشگی را بر لب داشت، اما شهید شده بود» سردار شهید «حاج همت»، درباره مهجور ماندن قدر و ارزش نقش بروجردی در تاریخ پر فراز و فرود انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، ۶ ماه پیش از شهادتش در کربلای خیبر گفته بود: .. بروجردی شناخته نشد. بروجردی هنوز، نه بر ملت ایران و نه بر تاریخ ما شناخته نشده. تصور من این است که زمان بسیاری باید سپری شود تا بروجردی شناخته بشود. شاید خون رنگین بروجردی، این بیداری را در ما بوجود بیاورد!
وصیت نامه شهید بروجردی
پس از حمد خدا و طلب استغفار از او که برگشت همه به سوی اوست و درود بر محمد و آل او و درود بر امام امت و درود بر همه شهیدان تاریخ. از همه برادرانی که در طول عمرم با آنها تماس داشته ام طلب آمرزش میکنم و هر کس که این وصیت نامه را میخواند برای من طلب آمرزش کند زیرا که من از این دنیای ناگوار با کوله بار خالی میروم و بعد از من همسرم سرپرستی خانواده را به عهده دارد و حقوق و مقدار ارثی که دارم به او میرسد به غیر از مبلغی ۷۰۰۰ ریال (هفتصد تومان) که باید به مادرم بدهد و درصورت فوت همسرم برادر کوچکترم عبدالمحمد سرپرستی دو فرزندم را به عهده گیرد و از اینکه نتوانسته ام برای خانواده بطور کلی مثبت باشم ازهمه پوزش میطلبم و طلب آمرزش میکنم والسلام.
انتهای پیام/
بسمالله الرحمن الرحیم
یادآوری حوادث و حماسههای هشت سال دفاع مقدس و بازخوانی رخدادها و وقایع آن به ویژه شهادت بزرگ مردانی که در قامت مجاهدان فی سبیل الله با ایثار و فداکاری و از خودگذشتگی توانستند استقلال و تمامیت ارضی کشور و انقلاب و نظام عزیز اسلامی را در طوفان توطئهها و هجمههای اردوگاه دشمن حفظ کنند، از ضرورتهای هر مقطع از تاریخ این سرزمین به شمار میرود.. نام، یاد خاطره و آرمانهای بلند شهدای دفاع مقدس از جمله شهید محمد بروجردی که به واسطه آراستگی به منظومهای از صفات و خصیصههای ذاتی و رفتاری در حافظه تاریخی انقلاب و ملت ایران به مسیح کردستان شهرت یافته است، امروز در سنگرهای رزمندگان اسلام در جای جای میهن اسلامی و بلکه در جبهه مقاومت ضد استکبار و صهیونیسم بین الملل زنده است و تحت رهنمودهای فرماندهی معظم کل قوا حضرت امام خامنهای عزیز (مدظله العالی) ایفاگر نقشهای سرنوشت ساز و تعیین کننده است. اینجانب سالیاد شهادت این شهید مجاهد و پاکباز را به خانواده شهدا و مخصوصا خانواده محترم ایشان تسلیت عرض نموده و برای آن شهید والام مقام علو درجات استدعا دارم.
سرتیپ دوم پاسدارمحمد حسین رجبی
فرمانده سپاه بیت المقدس استان کردستان
بر اساس این گزارش.
شهید بروجردی به سال ۱۳۳۳ شمسی در روستای کوچک «دره گرگ» از توابع شهرستان «بروجرد» در خانواده مومن و مستضعف فرزندی دیده بر جهان گشود که او را «محمد» نام نهادند.
شش ساله بود که پدر را از دست داد. با مرگ پدر و وخامت وضعیت مادی خانواده، مادر رنجدیده، محمد و پنج فرزند دیگرش را با خود به «تهران» آورد و محله مستضعف نشین «مولوی» مقر خانواده بروجردی شد.
مادرش میگوید: «محمد شش ساله بود که یتیم شد. از هفت سالگی روزها را در یک دکان خیاطی کار میکرد. اسمش را در یک مدرسه شبانه نوشتم و شبها درس میخواند. همه او را دوست داشتند. چه معلم چه صاحبکارش.»
چهارده ساله بود که به سال ۱۳۴۷ با شرکت در کلاسهای آموزش قرآن و معارف اسلامی قدم به دنیای پر تب تاب مبارزه گذاشت. خودش از آن روزها چنین حکایت میکرد: «وقتی به این کلاسها رفتم قرآن را خواندم و مفهوم آیات را فهمیدم چشم و گوشم روی خیلی مسایل باز شد. معنای طاغوت را فهمیدم. فهمیدم امام کیست و چرا او را از کشور تبعید کرده اند».
نقطه پرواز شهید بروجردی
روز اول خرداد سال ۱۳۶۲، شهید بروجردی به همراه پنج تن دیگر از فرماندهان، به قصد انتخاب محلی مناسب برای استقرار «تیپ ویژه شهدا» شهرستان «مهاباد» را ترک کرد، و به روایت یکی از همسفران: «بین راه، برادری که کنار ایشان نشسته بود، از مشکلات خودش صحبت میکرد. حاج آقا در جواب او گفتند: این دنیا ارزشی ندارد.
ما باید همه چیزمان را در راه خدمت به مکتب مان بدهیم. همانطور که امام حسین (ع) و اصحاب ایشان با تمام سختیها مبارزه کردند، ما هم مکلف به صبرو مبارزه ایم». با عبور از سه راهی «مهاباد – نقده» خودرو حامل محمد و دوستانش به مین برخورد کرد.
«صدای انفجار مهیبی بلند شد. ماشین از زمین کنده شد و تمام سرنشینان، از آن به بیرون پرتاب شدند، حاج آقا حدود ۷۰ قدم دورتر از ماشین به زمین افتادند.
وقتی بالای سرش رسیدیم، همان تبسم گرم همیشگی را بر لب داشت، اما شهید شده بود» سردار شهید «حاج همت»، درباره مهجور ماندن قدر و ارزش نقش بروجردی در تاریخ پر فراز و فرود انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، ۶ ماه پیش از شهادتش در کربلای خیبر گفته بود: .. بروجردی شناخته نشد. بروجردی هنوز، نه بر ملت ایران و نه بر تاریخ ما شناخته نشده. تصور من این است که زمان بسیاری باید سپری شود تا بروجردی شناخته بشود. شاید خون رنگین بروجردی، این بیداری را در ما بوجود بیاورد!
وصیت نامه شهید بروجردی
پس از حمد خدا و طلب استغفار از او که برگشت همه به سوی اوست و درود بر محمد و آل او و درود بر امام امت و درود بر همه شهیدان تاریخ. از همه برادرانی که در طول عمرم با آنها تماس داشته ام طلب آمرزش میکنم و هر کس که این وصیت نامه را میخواند برای من طلب آمرزش کند زیرا که من از این دنیای ناگوار با کوله بار خالی میروم و بعد از من همسرم سرپرستی خانواده را به عهده دارد و حقوق و مقدار ارثی که دارم به او میرسد به غیر از مبلغی ۷۰۰۰ ریال (هفتصد تومان) که باید به مادرم بدهد و درصورت فوت همسرم برادر کوچکترم عبدالمحمد سرپرستی دو فرزندم را به عهده گیرد و از اینکه نتوانسته ام برای خانواده بطور کلی مثبت باشم ازهمه پوزش میطلبم و طلب آمرزش میکنم والسلام.
انتهای پیام/
ارسال نظرات
غیرقابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۰
آخرین اخبار