طاقت بیار رفیق ...

خیلی زود می روم سر اصل مطلب؛ چرا که فقط مانده قول های الکی و وعده های سر خرمن آقای قلم.
کد خبر: ۹۱۱۹۳۱۳
|
۲۰ اسفند ۱۳۹۷ - ۱۷:۵۱

همه دستور می دهند؛ همه تهدید می کنند و جالب اینجاست که گوشی بدهکار نیست.

البته کلی هم محموله قاچاق گرفته می شود و می شود...!

مخلان بازار مرغ و دام در انتظار برخورد باشند؛ گوشت مرغ استان باید به نرخ مصوب تأمین شود؛ مرغ از قفس پرید؛ بازرسی های مداوم بازرسان و تیترهایی از این قبیل که فقط خوراک رسانه ها تأمین می شود و البته شکم مردم، همچنان خالی...

ناگهان کلماتی همچون دروغ، بی کفایتی و زبانم لال همدستی دلالان با ... بر روی مغزم رژه می روند؛  

البته این حرفها ناراحتی ندارد؛ چراکه از جنس مردم باشی و دکان های شهر را ورق بزنی، متوجه خواهی شد که این مردم هستند، تحمل می کنند تو را، نه تو!

نه به خاطر تو؛ بلکه به خاطر آبرو، حیثیت، شرف، غیرت، خاک، شهید، وطن ، اسلام  و انقلاب.

فاصله اش فقط یک ساعت شد؛ بین حرف تا واقعیت.

صف طولانی مردم در خیابان ها را باور کنم (ساعت 14) یا شعار جناب آقای استاندار در شورای اداری استان زنجان(ساعت 15) را. (دُم خروس هم نایاب شده بود تا مثلش را ذکر کنم)

جناب استاندار تقدیر بلند بالایی کردند از همه کسانیکه که در نگه داشتن قیمت گوشت مرغ در 11 هزار و 500 تومان دخیل بودند.

بهت همگان را برانگیخت؛ فقط این یک جمله؛

چرا که مرغی پیدا نمی شود تا که 11 هزار و 500 تومان خریده شود.

پچ پچ بود؛ اما همه ساکت بودند؛ خب حق دارند که ساکت باشند؛ چون همه مسئول بودند!

البته سینه پاک شده را چاک کرده بود در چهار راه سعدی به قیمت کیلویی 30 هزار و 500 تومان و همان سینه چاک اسلام آباد را می شد با 20هزار و 500 تومان خرید؛

قرار شد کوتاه بگویم؛

150 تن گوشت مرغ در استان تولید شود و 39.2 تن سهم مردم استان باشد.

کجاست مابقی؟؟؟ اصلاً همان 39.2 تن کجاست؟ دکان به دکان آبرویمان رفت تا سفره ی خانه. شرم هم خجالت زده می شود در خانه ما. 

باید کَند، پَر مرغ را که دیگر هوای پریدن نکند!

طاقت آقای قلم هم به سر آمد تا چه برسد به رفیق.

رفیق چهل ساله ای که فقط طاقت می آورد نه به خاطر تو، بلکه به خاطر آبرو، حیثیت، شرف، غیرت، خاک، شهید، وطن ، اسلام  و انقلاب.

به قلم: بهروز حسینی (آقای قلم) به نقل از آسمان زنجان

ارسال نظرات