به گزارش سرویس جامعه زنان کشور خبرگزاری بسیج، روانشناسان ۷۶ دلیل برای مجرد ماندن پیدا کردند که از بین آن ۳ ابرگروه دلیل برای مجرد ماندن را برگزیدند.
این سوالی است که به ذهن منهلاوس آپوستولو، روانشناس تکاملی دانشگاه نیکوزیای قبرس خطور کرد. برای پاسخ به آن، او ۱۲۰ مرد و زن را گردهم آورد تا بحث عمیقی دربارهی دلایل مجرد ماندن داشته باشند. پس از کنار گذاشتن پاسخهای بسیار مشابه، او فهرستی از ۷۶ دلیل مجزا به دست آورد.
آپوستولو به وسیلهی این نظرسنجیها دریافت که میتوان این ۷۶ دلیل را به ۱۵ گروه تقسیم کرد، که خود این گروهها هم در سه ابرگروه، یا به عبارت دیگر سه دلیل گسترده و متمایز برای انتخاب مجرد ماندن قرار میگیرند:
ابرگروه ۱: آزادی انتخاب شامل دلایلی بود که به نظر میرسید به دلبری کردن، آزاد بودن، عدم تعهد، پرهیز از درگیری و محدودیتها، و احساس عملکرد خوب بدون شریک، همچنین داشتن اولویتهای مختلف و لذت بردن از تنهایی مرتبط باشد.
ابرگروه ۲: محدودیتها شامل دلایلی مربوط به اختلالات جنسی و عوامل دیگری بود که شاید فرد را از شروع یک رابطه بازدارد، از جمله مشکلات سلامتی، سن بیشتر، یا فرزندان حاصل از یک رابطهی قبلی.
ابرگروه ۳: دشواری روابط شامل دلایلی بود که به تجارب بد در برخوردهای عاشقانهی قبلی، عدم اعتماد به به دیگران، ترس از تغییر، عدم تمایل به سازش، دشواریهای شروع یک رابطه، و احساس بهتر نشدن با یک شریک مربوط میشد.
اگرچه بیشتر آدمها دلایلی را در هر کدام از این سه ابرگروه تشخیص میدهند، افرادی که دلیلی را در یک گروه انتخاب میکردند، بیشتر احتمال داشت دلایل دیگری را هم از همان گروه انتخاب کنند. این امر نشان میدهد که حداقل در میان داوطلبان قبرسی ـ یونانی تحقیق آپوستولو، سه دلیل اصلی برای انتخاب مجرد ماندن وجود دارد، زیرا میخواهند آزاد باشند و اولویتهای دیگری در نظر بگیرند، زیرا احساس میکنند نمیتوانند در به دست آوردن یک شریک موفق باشند، و زیرا رابطه داشتن را دشوار میدانند.
*حجت الاسلام شهاب مرادی، کارشناس خانواده، ازدواج و جوانان با اشاره به مشکلات دختران برای ازدواج در سن بالا، هشت راهکار را برای حل این مشکل ارائه کرد.
1ــ نگرانی شما در مورد تاخیر در ازدواج خردمندانه و منطقی است.
2- بی تردید ازدواج مهم است اما مسلما همه زندگی نیست! اجازه ندهید نگرانی از این مسئله تمام زندگی شما را مختل کند. بین یک دختر خانم مجرد با مشکلات روحی و خُلقی و یک دخترخانم مجرد با روح و روان سالم حتما سلامت را انتخاب کنید و مراقب سلامت روح و جسم تان باشید. کم نیستند افرادی که در سنین بالا ازدواج می کنند و ازدواج موفقی هم دارند. اگر احساس ناخوشایند و یا افکار آزاردهندی دارید و ناامیدی یا حس افسردگی که در پیام قبلی بیشتر به آن اشاره کردید مانع انجام عملکردهای شماست و آرامش شما را مختل می کند حتما به مشاوری متدین مراجعه کنید.3 - شاید یکی از علل عدم حضور خواستگار با توجه به شرایطی که شما دارید سطح بالای تحصیلات و موقعیت اجتماعی خوب شما است و نگرانی آنها از بابت بالا بودن سطح توقعات شما که دور از ذهن نیست و حتی برخی از خواستگارهای بالقوه در چنین شرایطی در قبال دختر خانمی با شرایط تحصیلی و اجتماعی شما -شاید- احساس حقارت می کنند.4 - لازم است با توجه به سن و شرایطِ امروزتان، دوباره تمامی معیارها و ملاک ها و سلیقه های خود را بازبینی کنید و با حفظ مبانی ملاک ها و معیارها و حتی برخی سلیقه ها را تعدیل و به روز کنید.مثلا بر اساس معیارهای ۲۰ سال پیش شما خواستگار امروزتان با تفاوت سنی ۴-۳ سال، باید ۴۱-۴۰ ساله باشد و حتما مجرد. اما اولا این معیار امروز برای یک دوشیزه ۳۷ ساله، واقع بینانه نیست! ثانیا احتمال مشکلات شخصیتی برای پسر ۴۰ ساله مجرد به مراتب بیشتر از یک مرد ۴۰ ساله ایست که تجربه طلاق دارد.5 - نسخه ی به روز شده معیارها و ملاک هایتان را در خلال صحبت هایتان راحت با دوستان و نزدیکان و اطرافیان در میان بگذارید،نقش آنها را به عنوان معرف نادیده نگیرید. روشن است که منظورم درد دل با بدخواهان و دشمنان نیست!۶- به صورت غيرمستقيم درصحبت هایتان عدم مخالفت تان را براي ازدواج ابرازکنید. مثلا در مورد خواستگاری که -مثل دشمن فرضی- به علت بی نماز بودن او را رد کردید صحبت کنید و با دیالوگی مانند این شماره ۵ را هم اجرایی کنید: «یکی دو جلسه صحبت کردم مرد محترمی بود و من مشکلی با شرایط سن و سالش نداشتم تقریبا از من ۱۳ سال بزرگتر بود اما خب متاسفانه نمازخون نبود و اظهار بی اعتقادی کرد. من هم ردش کردم» یا «خواستگار محترمی بود با اینکه تجربه یک عقد و طلاق داشت اما با این موضوع مشکل چندانی نداشتم ولی اصل موضوع این بود که در مورد شُربِ خَمر اظهارات مناسبی نداشت و گفت نمی تونه قول بده که هیچ وقت مشروب نخوره! خب شرب خمر هم می دونی یه خطِ قرمزِ جدی است. من هم ردش کردم» دو سه تا از این اظهارات را می توانید بیان کنید و اگر مصداق ندارد به نحوی بیان کنید که اصلا دروغ و کذب نباشد این طوری: « من که با ازدواج مشکلی ندارم اما از شما می پرسم به نظرت اگر دختری توی شرایط من خواستگاری داشته باشه که خدای ناکرده مشروب خور باشه و حاضر هم نیست توبه کنه اون دختر باید قبول کنه؟ ــ اگر طرف صحبت شما با پُر روی گفت: بله قبول کنه و دلیل و توجیه اورد، شما هم محکم بگید: نه رسول خدا صریحا نهی کرده از چنین ازدواجی» و ...۷- مراجعه به مشاور برای پاسخ نهایی مثبت یا منفی به خواستگار را برای خودت لازم و ضروری بدان. دقت بفرمایید حتی پاسخ منفی. و خیلی به صرفه است مشاورتان ثابت باشد. مومن و از لحاظ تاهل و خانوادگی موفق و شاداب.8- از دعا و توسل غافل نیستید خوب است. از خدا بخواهید که همسری مناسب و لایق نصیب کند که لیاقت شما را داشته باشد. برای امر ازدواج توسل و نذر به امام هادی علیه السلام مجرب است. نذر ایشان کنید.
*چرا مجرد ماندن دختر ایرانی زیاد است؟
دلیل مجرد ماندن دختر ایرانی بسیار است. متاسفانه امار دختران مجرد در ایران روز به روز بالا میرود و این تجرد علل مختلفی دارد. مثلا ممکنست خود دختر دنبال کار و درس و اینها باشد و به ازدواج فکر نکند یا مثلا پسر شرایط مالی نداشته باشد و نتواند زن بگیرد یا مثلا معیارهای دختران بسیار بالا رفته و چشم و هم چشمی زیاد شده باشد.
آمارها نشان می دهد تجرد قطعی دختران در کشور ما در حال افزایش است؛ پدیده ای که می تواند زمینه ساز آسیب های زیادی شود اما با راهکارهای دینی و علمی و ترویج اخلاقیات می توان از افزایش آن جلوگیری کرد و آسیب هایش را به حداقل رساند.
*28آبان
95
«روزنامه لسآنجلستایمز در گزارشی درباره تجرد زنان ایرانی، براساس مصاحبههایی با زنان نوشته تنها علتی که بیشتر دختران ایرانی ازدواج نمیکنند این است که مردهای ایرانی برای ازدواج به اندازه کافی خوب نیستند».
به گزارش صدای ایران، «شرق» نوشت: خوبنبودن پسران ایرانی چقدر میتواند دلیل موجهی برای کمشدن آمار ازدواج در ایران باشد؟ آیا نمیشود در صحبتکردن با مردان ایرانی هم به نتیجه برعکس رسید و آنها ادعا کنند زنان ایرانی به اندازه کافی برای ازدواج خوب نیستند؟
مطابق گزارش لسآنجلستایمز، بیش از سه میلیون نفر از زنان تحصیلکرده بالای ٣٠ سال ایرانیها مجرد هستند و تعداد آنها هم روبه افزایش است، چون طلاق عادیتر شده است، زنان به دانشگاه میروند و کار میکنند. این باعث شده است آنها از لحاظ مادی مستقل شوند و دیگر محتاج به مردانی که در فرهنگ ایران قرار بود نگهبان آنها باشند، نشوند. این موضوع در شرایطی مطرح میشود که عوامل بسیاری اعم از اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و ... برای بالارفتن سن ازدواج یا ازدواجنکردن دختران و پسران اعلام میشود.
در سالهای گذشته آمار تجرد دختران بیش از پسران بود. چندی پیش سازمان ثبت احوال کشور هم درباره افزایش تجرد قطعی دختران ایرانی هشدار داد. سال گذشته هم زنگ خطر برای تجرد قطعی نزدیک به یک میلیون دختر ایرانی به صدا در آمد. اما در این میان آمارها نشان میدهند شمار پسران ایرانی مجرد در سن ازدواج هم رو به افزایش است.
دکتر محمدامین قانعیراد، جامعهشناس، درباره این ادعا که دلیل ازدواجنکردن ایرانیها به خوبنبودن کافی مردان برمیگردد، میگوید: نمیشود یکطرفه به این مسئله نگاه کرد. اگر با مردان هم درباره ازدواجنکردن آنها صحبت کنید، ممکن است این نظر را داشته باشند که دختران هم برای ازدواج به اندازه کافی خوب نیستند. در واقع وضعیت متناقض دوطرفهای وجود دارد که میتواند این ادعا را از طرف هر کسی ایجاد کند. مسئلهای که وجود دارد این است که ما در جامعهای زندگی میکنیم که مسئله مردسالاری دیگر در آن از بین رفته و خانوادهها از سمت سنت به مدرنیسم در حال گذار هستند و همین باعث میشود جامعه در تقابل بین سنت و مدرنیسم گیر کند. من چندی پیش در یک مراسم خواستگاری حضور داشتم که دخترخانم خواسته عجیبی داشت. او هم حق طلاق را میخواست و هم هزار سکه به عنوان مهریه. به او گفتم تو در حال معاملهکردن هستی و اگر بعد از ازدواج مهرت را اجرا بگذاری و طلاق بخواهی، این پسر جوان هم زندگیاش را از دست میدهد و هم هزار سکه ضرر میکند.
*سن قانونیِ ازدواج در ایران ۱۳ سال برای دختران و ۱۵ سال برای پسران است. امروزه در ایران محدودیت سنی برای ازدواج وجود ندارد و ازدواج در هر سنی ممکن است. ازدواج کودکان هم در سنت و هم در قانون ایران وجود دارد. منتها ازدواج دختر کمتر از ۱۳ ساله و پسر کمتر از ۱۵ سال «منوط است به اذن ولی به شرط مصلحت با تشخیص دادگاه صالح». ازدواج قبل از بلوغ (۹ سال قمری در دختران و ۱۵ سال قمری در پسران) توسط ولی کودک (پدر و جد پدری) انجام میشود. تشخیص دادگاه نیز کاملاً از عرف منطقه تأثیر میگیرد.
لزوم اخذ مجوز دادگاه برای ازدواج کودکان از سال ۱۳۸۱ وارد قوانین ایران شد، تا پیش از آن تشخیص مصلحت فقط به عهده ولی کودک بود. اکنون نیز مجازاتی برای عدم کسب مجوز دادگاه تعیین نشده است.
*دلایل تأخیر ازدواج جوانان در ایران
پسران به دلیل نداشتن مسکن، و موقعیت اشتغال و ادامه تحصیلی که خودشان دارند از ازدواج دوری میکنند و تصمیم میگیرند تا سن ۳۰ سالگی مجرد مانده و بعد در شرایطی کاملاً مناسب ازدواج کنند. اینهمه در حالیست که برخی والدین نگران فرزندانشان و به خصوص دختران هستند چرا که دوست ندارند بعد از مرگ آنها ازدواج کنند و کسی نباشد که در راستای انتخاب همسر و زندگی، آنها را راهنمایی کند، درمقابل گفتهمیشود دختران تمایلی به ازدواج ندارند چون احساس میکنند تأهل برای آنها و آینده و پیشرفتشان سد است. به عقیدهٔ برخی کارشناسان درگذشته، پدر و مادر، احساس مسئولیت بیشتری میکردند ولی در حال حاضر این احساس مسئولیت کاهش یافته و فضای سنتی از بین رفتهاست، و مسئولیتپذیری پدر و مادر کمتر شدهاست و در نتیجه مشکلاتی، مانند مسکن در این راستا وجود دارد که سن ازدواج را در کشور ایران، بالاتر میبرد.
*دلایل و پیامدها
فقر مادی و باورهای سنتی علت اجتماعی ازدواجهای زودهنگام است. در بیشتر موارد خانوادهٔ داماد به خانواده عروس که اغلب فقیر هستند پولی پرداخت میکنند (مثلاً به صورت شیربها)
از پیامدهای ازدواج زودهنگام میتوان به افزایش بیسوادی و کمسوادی در میان زنان، چندزنی، پدیده فرار از خانه و همسرکشی اشاره کرد. پروین بختیارنژاد که تحقیق جامعی دربارهٔ این پدیده در ایران داشتهاست، آن را معادل «فروش دختران» خانوادههای فقیر، و بسیار مضر برای این کودکان میداند.
*یکی از مهم ترین معضلات جامعه امروز ما به تاخیر افتادن سن ازدواج و بیشتر شدن آمار طلاق است.
15/8/96منبع : روزنامه ابتکار:
«ثبت ۲۱ طلاق در هر ساعت» این آخرین آمار طلاق است که در تازهترین اظهارات مسئولان سازمان بهزیستی کشور اعلام شده است. آماری که نشان میدهد جدایی روزانه ۴۳۹ زوج در کشور یعنی افزایش آسیبها برای برخی از زنان مطلقه.
طبق گزارش قوه قضائیه، بهزیستی، شورای فرهنگی اجتماعی زنان، ثبتاحوال و معاونت امور زنان از مهمترین دلایلی که یک زوج تصمیم به ترک زندگی میگیرند میتوان به عدم مهارت زندگی زناشویی و فقر در سواد همسرداری، نداشتن تفاهم، نارضایتیهای جنسی، عدم مسئولیتپذیری زوج و زوجه، خیانت و دخالت اشاره کرد. اما نکات قابلتوجهی هم در آمارهای منتشر شده از طلاقهای سال ۹۴ وجود دارد. در این سال، ۱۹هزار و ۴۴۴نفر از دختران و یکهزار و ۲۱۸نفر از پسرانی که طلاق گرفتهاند، زیر ۲۰سال سن داشتهاند. بیشترین طلاق در سال ۹۵ نیز مربوط به گروهی بوده که در آن دختران بین ۲۵ تا ۲۹سال و پسران بین ۳۰ تا ۳۴سال بودهاند، این در حالی است که از سال ۸۳ تا ۹۳ یعنی به مدت یک دهه بیشترین طلاق در گروه سنی ۲۰ تا ۲۴سال سن برای دختران و ۲۵ تا ۲۹سال برای پسران بوده است که با رسیدن به سال ۹۴، هر دو جنس یک پله بالا آمدهاند که دلیل این اتفاق تغییرات هرم سنی جمعیت در کشور است. اما مقابل طلاق، ازدواج قرار دارد؛ به عبارت دیگر برای ارزیابی وضعیت خانواده در یک جامعه باید این دو را با یکدیگر سنجید. آمارهای ثبت شده حاکی از آن است که این نسبت از سال ۹۰ تا ۹۴ نشان میدهد که در مقابل هر ۱۰۰ ازدواج، ۲۳٫۹ طلاق به ثبت رسیده و البته روند آن در این چهار سال افزایشی بوده است.
اما نکته قابل تامل آمار دیگری است که مسئولان قوه قضاییه اعلام کردهاند؛ ۶۰درصد دادخواستهای طلاق به درخواست زنان و طلاق توافقی در جایگاه بعد از آن است. این آمار نشان میدهد دیگر برای زنان جامعه ایران «سوختن و ساختن به هر قیمتی» معنا ندارد و حتی با وجود فرزند ، در صورت نداشتن احساس خوب از زندگی مشترک خود تصمیم به رفتن به دادگاه و درخواست جدایی میگیرند. به عبارت دیگر، با بالا رفتن تحصیلات زنان، اشتغال و درآمدزایی مانعی برای آنان وجود ندارد که البته این موارد درباره همه زنان مطلقه صادق نیست و برخی از آنان پس از طلاق به دلیل مشکلات فرهنگی با چالشهای فراوانی روبرو میشوند.
افزایش زندگی مجردی و خانوادههای تک نفرهای که عدهای از این افراد به دلیل طلاق به چنین زندگی روی آوردهاند. موضوعی که روحالله باباییصالح، عضو هیئت رئیسه کمیسیون اجتماعی مجلس هم به آن اشاره میکند و میگوید: خانههای مجردی درحالی بیشتر و بیشتر میشود که این رویه بسیار آسیبزا و حادثهساز بوده است.
*بهانه ها
-نبودشغل پایدار
-نبودمسکن مستقل
-نبودحوصله
-اعلام مسئولیت سنگین
-و......