وقتی بازیگران بر کرسی امور شرع و فقه تکیه میدهند!
به گزارش سرویس بسیج جامعه زنان کشور خبرگزاری بسیج، ماه گذشته بود که کلیپ اظهارات یکی از بازیگران سینما در فضای مجازی جنجال آفرید. در ماجراي اخير بعد از انتشار عكسي از ساره بيات و رضا قوچاننژاد، اين بازيگر زن در مراسم اكران مردمي فيلم زرد ميگويد: «عكسي كه من با رضا داشتم و در آن دست دور گردن هم انداخته بوديم با واكنشهاي مردم روبهرو شد و گفتند شماها به هم محرم نيستيد. من همينجا بايد بگويم كه من با رضا احساس محرميت ميكنم، چون دستهايش شبيه دستان پدرم است و امشب به احترام شما او را بغل نكردم!» اين نگاه خود تفسیری بازیگران که جزئي از باورهای غلط عاميانه و عوامانه از دين است وقتی تاسف بارتر میشود که میبینیم همین بازیگر در فیلم بینالمللی «محمد رسول الله» نقش حلیمه دایه پیامبراسلام را بازی کرده است؛ یعنی با سرمایهگذاری نظام اسلامی نه تنها یک هنرپیشه شده شده، بلکه به یک نماد از شخصیت مهم و مقدس اسلامی هم تبدیل شده است
مسلما سوءمدیریت در سینما و حضور مافیای فاسد در این زمینه غیرقابل انکار و همچنان تعجب برانگیز است؛ چراکه سینمای ایران کاملا با بودجه بیت المال ارتزاق میکند و استقلال مالی از خود ندارد. در فيلم «كسي از گربههای ايراني خبر ندارد» سكانسي وجود دارد كه يك مأمور میخواهد سگ دختری را از وی بگيرد، دختر فرياد میزند و میگويد: «اين سگ نجس نيست، چون سگ را شسته است!» اين نوع برداشت غلط از نجاست سگ، در شبكههای اجتماعي نيز ديده میشود. در ديدگاهی تقريبا مشابه «پريوش نظريه» بازيگر سينما از رئيسجمهور خواسته است، حكم به عدم نجاست سگ بدهد!
تعابیر و تفاسیر سادهانگارانه از دين بهخصوص از سوی این طیف که در ردیف گروه مرجع هستند باعث ميشود برخي از دستورات ديني نيز در اين نگاه زير سؤال برود. مثلا در جلسه نقد و بررسي فيلم «لانتوري»، باران كوثري بازيگر اين فيلم در جایگاه حاکم شرع مینشیند و به شدت به حكم «قصاص» حمله و آن را «توحش» عنوان ميكند!! فهم او با اين سن و سال و مطالعات و تحصيلات كه شايد برای اظهارنظر در «هيچ زمينهای» در يك حد قابل قبول آكادميك نباشد، همين است كه از هنرپيشهبودن خود بهره ببرد و حرفي را به زبان بياورد كه حتی نتواند پنج دقيقه درباره آن استدلال علمي بكند.
در کنار این تفسیرهای شخصی از دین از سوی اهالی رسانه؛ متاسفانه بازیگرانی که در نقشهای دینی بازی میکنند در فیلمهای دیگر خود وجهه جالب و مقبولی ندارند و همین خود باعث از بین رفتن تاثیر مثبت بازیهای خوب ومعنوی آنها میگردد به غیر از ساره بیات و توجیه محرم و نامحرمیاش مصطفی زمانی بازیگری است که در نقش یوسف پیامبر میتوانست به فردی تاثیرگذار در جهان اسلام تبدیل شود یا اصطلاحا به یکی از نوادر سوپراستارهای اسلامی و ابزار دیپلماسیمان در جهان اسلام باشد حتی در دیداری که عوامل یوسف پیامبر با مقام معظم رهبری داشتند ایشان خطاب به مصطفی زمانی فرمودند: «شما آقاجان اولين تجربه تصويريتان با حضرت يوسف بود، خودتان را حفظ كنيد و هميشه مثل حضرت يوسف بمانيد.» اما از بعد از آن عمدا یا سهوا بعدا در نقشهای عجیب و متعارضی ظاهر شد که انتقادات مختلفی را هم همراه داشت و یا بازیگری که در فیلم «حضرت محمد» نقش آمنه مادر پیامبر را داشت نیز بیحاشیه نبوده و گاه در برخی از فیلمها الفاظی عجیب و نامتعارف در دیالوگهایش دارد که با توجه به نقش عظیم آمنه و ذهنیت مخاطب عام از او جای تاسف دارد.
اما واقعا چرا و چطور وقتی برای فیلمهای مهم دینی همچون «حضرت محمد» سرمایه گذاریهای عظیم مالی میشود که البته قبول داریم هزینهها هم توجیه پذیر هستند برای بالا بردن بینش اعتقادی بازیگران این فیلمها که در نقشهای بزرگی هستند کمترین هزینهای نمیشود و هیچ قدمی نمیدارند؟! مرحوم سلحشور در سریال «یوسف پیامبر» که به همراهی جمال شورجه آن را تولید کرد گاها با رفتارهای خود، مجموعه حضرت یوسف را به غیر از سریال به یک کلاس تربیتی تبدیل کرده بود که کتایون ریاحی بازیگر نقش زلیخا خود را متاثر از آن حالات و روحیات معنوی می دانست و حتی به گفته خودش از آن به بعد از بازیگری هم دست کشید مثلا نماز جماعت در هنگام کار اولویت داشت، اما قدر مسلم این امور هرچند لازم هستند ولی کافی نیستند هرچند این نکته را باید متذکر شد که برخی رفتارهای عجیب بازیگران اخیرا رواج پیدا کرده و عمومیت ندارد اما یک علامت سوال بزرگ در ذهن ایجاد میشود و این که چرا در کنار مشاوران مذهبی که از نظر ساختاری و محتوایی فیلم یا مجموعه دینی را بررسی میکنند تا محتوا اشتباه نباشد مشاوران مذهبی برای رفاقت و ارتباط دایم بازیگران و عوامل فیلمهای حضور ندارند؟! یعنی هدف تاثیرگذاری روی خود بازیگران به عنوان شیعهزادگان و محبان امام علی تعریف نشدهاند و صرفا ایفای نقش و بازی شخصیتها مطرح است
حوزههای علمیه و همراهی با بازیگران
اگر حوزههای علمیه ما این قدر توانا و حساس به چنین امور باشند نباید نسبت به چنین اتفاقی بیتفاوت باشند بلکه برعکس نقش و رسالت آنها سنگین تر میشود باید برخی از طلاب خواهر را که با بیان بالا و علم و اثرگذاری عملی را دارند همراه چنین پروژههایی کنند در این صورت دیگر ساره بیات امروز درباره روابطش با نامحرم جور دیگری بود و با اظهارنظری کودکانه حاشیه سازی نمیکرد.
قطعا نمیتوانیم بگوییم تنها ساره بیات و سایر بازیگران مدعی خود مرجعی مقصر هستند زیرا آنها علم و شناختی به مقوله احکام شرعی و مذهبی ندارند، هرچند وظیفه هر مسلمانی است که بعد از سن تکلیف و انتخاب مرجع دینی در این زمینه کسب علم کند، ولی با این حال وظیفه حوزههای علمیه ماست تا در این میدانها حضور پیدا کنند زیرا دیگر دوران آن نیست که بنشینیم تا مردم بیایند و سوال فقهی و اعتقادی بپرسند، بلکه حوزهها خود باید آستین همت بالا بزنند و وارد میدان عمل شوند و خلاءها را پرکنند تا تعبیری معکوس از دین صورت نگیرد و کم کم شاهد تحریف مسائل دینی بین مردم از سوی چنین گروهی نباشیم.
درباره بازیگر دیگری همچون بهنوش بختیاری هم کم و بیش همین موضوع صادق است. او در اعمال و رفتارش نشان داده خلوص نیت دارد اما به همان اندازه هم در مباحث اعتقادی و شرعی بیاطلاع است این را در رفتارهای او میتوان به وضوح دید، از پست اینستاگرامیاش که درباره کودک کشته شده اردبیلی نوشته بود تا تیزری که در مجموع مسابقات آپارات ساخته و منتشر کرده بود همه نشان از آن دارد که دوست دارد فعالیت جمعی و اثرگذاری داشته باشد و به طور قطع استفاده از ظرفیت تاثیرگذاری بین هوادارن کار خوبی هم است اما دانستههای مذهبی این بازیگر کم است و ممکن است نتیجه بدی به دنبال داشته باشد.
لذا سوال ما این است که حوزه علمیه خواهران برای پرکردن خلاءهای موجود چه اقدامی کرده است؟! طلاب خواهر که در حوزه ها دروس دینی آموختهاند چقدر با این طیف همراهی و مشارکت عملی و دوستانه داشتهاند تا شاهد قوت اعتقادی بازیگران به خصوص بازیگرانی که نقشهای دینی بازی میکنند نباشیم؟!