فرمانده سپاه امام حسن مجتبی (ع) استان البرز؛

رزمندگان دوران دفاع مقدس از جان، مال و توانی که خداوند به آنها داده بود مضایقه نکردند

امنیتی که امروز داریم مرهون خون شهداست/فرهنگ ایثار و شهادت در هر ملتی نهادینه شود آن ملت موفق است.
کد خبر: ۸۸۵۱۸۱۲
|
۰۵ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۲۱:۴۴
به گزارش خبرگزاری بسیج از کرج، سردار سید یوسف مولایی فرمانده سپاه امام حسن مجتبی(علیه السلام) استان البرز در مراسم یادبود جانباز شهید علی افسرده گفت:اگر جانباز عزیزی شهید می شود پیامهای زیادی برای ما دارد بویژه اگر این جانباز آزاده، برادر شهید و پاسدار باشد، این جانباز سالیان سال با زخمی که از تیر خلاصی عراقی ها خورده بود دست و پنجه نرم کرده است و اگر در اوصاف این شخصیت بخواهیم صحبت کنیم ، نمی توانیم آن را وصف کنیم.
رزمندگان دوران دفاع مقدس از جان، مال و توانی که خداوند به آنها داده بود مضایقه نکردند
 فرمانده سپاه امام حسن مجتبی(علیه السلام) در ادامه گفت: به نظر من شهدا، جانبازان و آزادگان ما کار بزرگی انجام داده اند که ما با گذشت سالها آنرا متوجه می شویم، آن روزی که انقلاب اسلامی ایران با تمام مشکلاتی و توطعه هایی از قیبل جنگ داخلی، خارجی و گروههای تجزیه طلب قوم گرا، بمب گزاری ها و ترور ها که وجود داشت به پیروزی رسید، مردان مردی از روستا ها و شهرها برای دفاع از انقلاب به پا خواستند وعجیب است این افراد که بعضا خیلی هم آموزش نظامی ندیده بودند و در قاموس نظامی ها، نظامی محسوب نمی شدند و حتی بعضی از نظامی های اوایل جنگ به آنها شبه نظامی می گفتند که توانایی جنگ کردن ندارند، ولی همین انسانهای پاک توانستند قدرتی به نمایش بگذارند که امروز بعد از 38 سال دشمن همچنان یاوه گویان به دنبال تهدید است، معنی تهدید این است با وجود جوانانی که در جنگ تحمیلی جلوی دشمن را گرفتند نتوانستند موفق شوند.

سردار مولایی گفت: شهدای ما کارهای بزرگی انجام داده اند، شهدا اراده دشمن را شکستند، در سراسر دنیا انقلابهای زیادی به وقوع پیوسته است و حرکتهای بزرگی شکل گرفته و خیلی از آنها در نطفه خفه شده است، شاید به دو سال یا ده سال طول نکشیده که از بین رفته یا منحرف شده اند به طور مثال انقلاب مردم الجزایر، مردم عراق، انقلاب مشروطه ایران که منحرف شد و از بین رفت، انقلاب پیامبر اکرم(ص) که بعد از رحلت ایشان از مسیر اصلی خود منحرف شد، از 18 ذی الحجه تا 28 صفر حدود 80 روز است که متاسفانه جریان سقیفه انقلاب حضرت محمد(ص) را از مسیر اصلی خود منحرف کرد.

در خطبه 27 نهج البلاغه حضرت علی(ع) خطاب به یاران سست عنصر خود که انقلاب و رهبر خود را تنها گذاشتند می فرمایند: شگفتا، شگفتا در عجبم، که شما ها در حق خود متفرقید و دشمن در باطل خود وحدت دارد، در تابستان به شما گفتم برای جنگ برویم، گفتید تابستان است هوا خیلی گرم است، در زمستان گفتم، گفتید هوا سرد است و الان وقت جنگیدن نیست و در دامه می فرمایند: ای کودک صفتان بی خرد، ای عروسان پرده نشین، که مزمتشان به این گروه از افراد خیلی تند است و شما می بینید که بعد از مدتی حضرت علی (ع) به شهادت میرسند، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در غربت به شهادت میرسند که این یعنی انقلاب از مسیر خود منحرف شده است .

فرمانده سپاه امام حسن مجتبی(علیه السلام) در ادامه گفت: نکته مهم این است که این شهید عزیز درد زیادی در دوران اسارت خود متحمل شده است، اینگونه رزمندگان بودند که بدون در نظر گرفتن شرایط اجتماعی و سیاسی همواره مطیع امر امام خمینی(ره) بودند که حتی شاید امام را از نزدیک ندیده بودند.

حضرت امام خمینی(ره) در توصیف یارانش همچون شهید علی افسرده که یکی از یاران صدیق ایشان بودند می فرمایند: من دست و بازوی شما رزمندگان را می بوسم و در ادامه می فرمایند: جوانان و مردم ما از مردم عهد رسول خدا(ص) و امام حسین(ع) بهترند و این جوانان امروز در جبهه و پشت جبهه چه رشادتها که نمی آفرینند و امام را تنها نمی گذارند.

شهدای گرانقدر ما از سردی و گرمی هوا شکایتی نداشتند، در کردستان در دمای 40 درجه زیر صفر و در مناطق جنوب کشور در گرم ترین فصول سال جلوی دشمن متجاوز ایستادگی کردند .

سردار مولایی در ادامه افزود: شهید افسرده درعملیات مقدماتی مجروح شدند و به اسارت رفتند که منطقه ای بسیار سخت و پیچیده ای از نظر جغرافیایی و اقلیمی به شمار میرود، که در دمای 40 تا 50 درجه سانتیگراد باید می جنگیدند که در این منطقه انسان از شدت گرما مجبور میشود لباس خود را در بیاورد و با زیر پوش بجنگد، ولی رزمندگان هرگز به امام(ره) نگفتند نمی جنگیم هوا سرد یا گرم است و نمونه بارز آن عملیات رمضان است که در مرداد ماه برگزار شد که در خوزستان به خرما پزان معروف است.

امام (ره) دستور میدانند باید حصر آبادان شکسته شود و این رزمندگان به امر امام خود عمل کردند و حصر آبادان را شکستند و وقتی که دشمن نزدیک اهواز شد امام نهیب زدند که مگر جوانان اهواز مرده اند که دشمن اهواز را اشغال کند، که شهید غیوری اصل همراه 25 نفر جمع شدند و جلوی دشمن ایستادند و اجازه ندادند دشمن اهواز را بگیرد، هرگز بر زبان نیاوردند که این کار مشکلی است ما وقتی تجهیزات و امکانات کافی نداریم، چگونه بجنگیم؟

رزمندگان دوران دفاع مقدس از جان، مال و توانی که خداوند به آنها داده بود مضایقه نکردند که همین ایثار، جهاد، شهادت و تمام اوصافی که برای یک مومن و یک مجاهد می شود تصور کرد در وجود شهید افسرده وجود داشت ولی یک ذره خلل در اراده این شهید وارد نشده بود.

فرمانده سپاه امام حسن مجتبی(علیه السلام)گفت:الان بخشی از همسنگران این شهید بعد از بازنشستگی تقاضای اعزام به سوریه برای دفاع از حرم اهل بیت پیامبر(ص)را دارند، اگر این تعدادی از افراد در لشگر حضرت علی(ع) و امام حسین (ع) بودند شاید این اتفاقات نمی افتاد، شهدا درمقابل سختیهای روانی و فیزیکی پشتشان خم نشد، شهدا انسانهای بزرگی بودند که صبر و تحمل کردند، انقلابی بودند، انقلابی زیستند و انقلابی شهید شدند.

امروز اگر امنیتی داریم مرهون خون این شهدا است، شاید بعضی از دوستان بفرمایند شهدای امروز با شهدای هشت سال دفاع مقدس چه ربطی به هم دارند، در جواب این افراد باید گفت: در معادلات دشمن وقتی که ملتی اراده بکند همه هستی خود کف دست خود بگیرد برای بار دوم دشمن به این راحتی ملت را آزمایش نمی کند، دشمن با این تصور که می آییم خرمشهر اهواز و تهران را بگیرد با ما وارد جنگ شد ولی نتوانست در این امر موفق شود.

همین امروز هم اگر دشمن جرات تعدی به ما را ندارد به دلیل فرهنگ ایثار و شهادتی است که شهدا به ما داده اند که هیچ اتنهایی ندارد، و ما باید قدر این فرهنگ را بدانیم و اگر این فرهنگ در هر ملتی نهادینه شود آن ملت موفق خواهد شد.

امروز در سوریه ، لبنان و انصار الله یمن با استفاده ازهمین فرهنگ ایثار و شهادت توانسته اند خوار چشم دشمنان شوند و در جلوی دشمنان خود ایستادگی کنند.

سردار مولایی در انتها خاطره ای از سردار شهید حاح حسین همدانی تعریف کردند و گفتند:15 روز قبل از شهادت سردار حسین همدانی که با ایشان دیدار داشتم سوالی کردم شما چه کاری انجام دادید که در سوریه موفق شدید، سردار همدانی در جواب من گفتند:در یک ماه اول کل سوریه را بررسی و منطقه را شناسایی کردم و طی جلسه ای که با تمام افسران ارتش سوریه داشتیم به آنها گفتم تنها راهی که دارید بسیج مردمی به راه بیندازید که آنها در جواب سردار همدانی گفتند که این امر شدنی نیست چون بخش عمده ای از مردم معترض هستند، که شهید همدانی به آنها گفتند تنها راه شما برای مقابله با بحران همین هست واین امر را به آقای بشاراسد انتقال دادند که ایشان گفته بودند اگر سردار همدانی موفقیت این طرح را تضمین کنند من قبول میکنم، سردار همدانی گفتند من قبول کردم و همان شب کارمان را شروع کردیم و تا سه ماه توانستیم 80 هزار نفر نیرو جمع کنیم و بسیجی به نام دفاع وطنی راه اندازی کردیم و همین فرهنگ ایثار و شهادت را در اختیار آنها قرار دادیم والان شما می بینید که سوریه ای که 60 روزه میخواستند سقوط کند شش سال است که مقاومت کرده است.

ارسال نظرات
پر بیننده ها