یادداشت/

به جای نامه‌های خنثی، داستان حلب را بخوانید

آزادی حلب محصول مقاومت در برابر آمریکا بود نه مذاکره با کدخدا؛ شاید این موضوع محوری ترین مساله ای باشد که لازم است دولتمردان و مردان دیپلماسی اعتدال به صورت مداوم با خود مرور کنند.
کد خبر: ۸۷۹۲۱۲۹
|
۲۴ آذر ۱۳۹۵ - ۰۹:۵۹

به گزارش خبرگزاری بسیج، محمدرضا متانت در سرمقاله روزنامه عصر ایران با عنوان «به جای نامه‌های خنثی، داستان حلب را بخوانید» نوشت:

آزادی حلب محصول مقاومت در برابر آمریکا بود نه مذاکره با کدخدا؛ شاید این موضوع محوری ترین مساله ای باشد که لازم است دولتمردان و مردان دیپلماسی اعتدال به صورت مداوم با خود مرور کنند. این روزها و در شرایطی که سینه چاکان برجام هم به نقض برجام معترفند و حتی در تاکید بر این موضوع از دلواپسان هم پیشی گرفته اند لازم است بارها و بارها هشدار دلسوزان نظام نسیت به نحوه تنظیم قرار داد برجام را مطالعه کنند و به جای توصیه به الگوگیری منطقه از برجام دقیقا به عکس این ادعا بدانند که آزادی و عزت، محصول مقاومت است نه مذاکره منفعلانه بر سر حق آنهم با شیطان!

 اما نکته قابل توجه اینکه ظاهرا شرایط پسانقض برجام هم ظاهرا قرار نیست برای دوستان ما در دولت تغییر رویکرد ایجاد کند. آمریکا صراحتا و عملا برجام را نقض کرده است اما پس از مدتها فشار و مطالبه گری افکار عمومی از یک سو و همچنین نخبگان و نمایندگان مجلس از سوی دیگر شاهد یک نامه نگاری تشریفاتی از سوی رئیس جمهور به وزیر امور خارجه و رئیس سازمان انرژی اتمی هستیم. در حقیقت به جای آنکه اقدام عملی به خط بطلان آمریکا به همان تعهدات ناچیز داده شود، رئیس جمهور صرفا در نامه هایی که با نگاهی به محتوای آن، خنثی بودنش کاملا مشخص است واکنش غیر موثر نشان داده است.

 در حقیقت می توان این نامه نگاری ها را صرفا واکنشی برای آرام کردم التهابات حاصل شده از نقض برجام و شرایط نامساعد اقتصادی که از تبعات محصور کردن کشور در دایره مذاکرات بی حاصل هسته ای حاصل شده است قلداد کرد. خنثی بودن این نامه نگاری خصوصا در نامه ای که خطاب به ظریف نوشته شده بیشتر مشهود است. دریغ از حتی یک بند استناد حقوقی رئیس جمهور به وزیر امور خارجه برای مقابله با نقض برجام!

 عبارات و اصطلاحات کلی که به خوبی حاکی از دست خالی ایران در مقابله حقوقی است که این مساله نیز از نتایج خسران بار متن برجام است. دولتی ها نیز به خوبی بر این مساله واقف هستند که با توجه به ترکیب کمیسیون مشترک و توافق انجام شده بر اساس متن برجام، عملا ایران حق شکایت هم دارد و در صورت شکایت هر یک از طرفین و حتی ایران، این ما هستیم که نهایتا محکوم خواهیم بود. نامه نگاری به صالحی نیز با توجه به ادبیات موجود در آن و حقایق موجود فنی عملا کاربردی ندارد. در بند نخست آن که به خوبی مشخص است یک مساله شعاری مطرح شده است. چرا که موضوع ساخت پیشران هسته‌ای یک اقدام بلند مدت است و باید کارشناسان فنی نیز دقیق درباره آن توضیح دهند و از سوی دیگر مشخص شود که این موضوع تا چه میزان می تواند برای واکنش به نقض عهدهای لحظه ای آمریکایی ها موثر باشد. 

اما در بند دوم نیز به موضوع مطالعه و طراحی «تولید سوخت» اشاره شده است. خب این دستور نیز مشخص نیست تا چه میزان جنبه عملیاتی دارد؟ چرا که سوخت پیشران نیاز به غنی سازی بالاتر از 50 تا 95 درصد دارد که با توجه به مفاد توافق برجام و عزم دولت برای حفظ همه جانبه رگ حیات خود طبیعتا گزینه عملی شدن آن بیشتر به یک اقدام رسانه ای می ماند.همانطور که اشاره شد به کار بردن عناوین مطالعه و طراحی نیز این مساله را تا حدودی تایید می کند. نهایتا اینکه با چنین واکنش های رسانه ای که صرفا بوی آرام کردن فضا را می دهد نمی تواند برای احقاق حقوق ملت به نتیجه رسید. باید همچون حلب مقاومت کرد.


ارسال نظرات
آخرین اخبار