ناصر فکوهی:

اقتصاددانان نئولیبرالیستِ ایرانی عقب مانده ­اند

کد خبر: ۸۷۷۸۰۷۶
|
۲۵ آبان ۱۳۹۵ - ۰۸:۲۳
به گزارش خبرگزاری بسیج، نخستین شماره از مجله تحلیلی دریچه، محصول گروه تولید سیمافکر با گفت ­و­گویی از علیرضا سمیعی باناصر فکوهی منتشر شد. گفت­و­گوی نخستین شماره دریچه، در سری جدید بر موضوع «امکان سازماندهی در نظام جهانی» متمرکز بود. موضوع سخن این دو از ماجرای دولت در دهه پنجاه آغاز می شود و در نهایت به اظهار نظر صریح فکوهی درباره اقتصادادانان نئولیبرال ایرانی منجر می شود. در ادامه گزارشی از این گفت­و­گو از نظر شما می گذرد.

«دولت رفاه» تمهیدی برای جامعه صنعتی است

نخستین دریچه با پرسش علیرضا سمیعی از فکوهی درباره اینکه سازماندهی در شهر چگونه ممکن شده است، آغاز می شود. فکوهی در پاسخ به این سوال به شکل گیری ایده دولت رفاهی اشاره می کند؛ «بین سالهای ۵۰ تا ۸۰  میلادی به گونه ای از سازماندهی می رسیم که آنرا دولت رفاهی می نامند. این سالها را سی سال درخشان نیز نامیده ­اند. دولت رفاه ایده ­ای بود که شاید نزدیکترین شکل به شرایطی بود که مردم را کنار هم در رفاه و صلح و آرامش نگه می داشت. این نحوه سازماندهی نتوانست دوام یابد.  چرا که منطق سرمایه داری از دهه ۸۰ به بعد امکان سازماندهی در شهر را ناممکن ساخته است.»

فکوهی ادامه می ­دهد: «سرمایه داری در حال حاضر تنها سیستم موجود برای شهر سرمایه داری مدرن است که ما غیر از این منطق دیگری را تجربه نکرده ­ایم، پس چندان نمی توانیم درباره شکل دیگری از سیستم سازماندهی سخن بگوییم.»  او در ادامه با دفاع از شیوه سرمایه داری اجتماعی در برابر سرمایه داری مالی گفت: «من از این دفاع می­ کنم که اگر قرار است ما یک جامعه صنعتی مدرن داشته باشیم، باید سرمایه داری نوع اجتماعی داشته باشیم که بتواند منافع جامعه را در نظر بگیرد. نه یک سرمایه داری لجام گسیخته مالی که صرفا منافع خود را در نظر می گیرد.»

فکوهی در ادامه با تایید حرف سمیعی که دولت رفاه در حقیقت تمهید کننده چرخه مصرف و تولید بوده است، می گوید: «دولت رفاه تلاشی بود تا طبقه متوسط به حداکثر خود برسد و طبقه ثروتمند قشر کوچکی باشد. طبقه متوسط برای اینکه چرخ صنعت را بچرخاند باید رفاه داشته باشد» او افزود: «کینز معتقد بود این افراد نباید بتوانند برای سیستم تبدیل به خطر شوند که اگر رفاه نداشته باشند ممکن است رادیکالیزه و در نتیجه مبدل به خطراتی برای سیستم شوند. خطراتی از قبیل شورش ­های شهری.»

فریدمن داعش کشورهای جهان سوم است

استادِ انسان­شناسی دانشگاه تهران در ادامه فرید­من را داعش کشور­های جهان سوم خواند. فکوهی گفت: «اگر بخواهیم نظریه ­پردازی داعشی را با چیزی مقایسه کنیم می ­توانیم از فریدمن نام ببریم. فریدمن، نظریه­ پردازی داعشی برای کشور های جهان سوم است. خشونتی که فریدمن و مکتب شیکاگو در آمریکای لاتین به خرج داده ­اند، نتیجه ای بسیار بیش از کشته ­های داعش در خاور میانه داشته است. البته داعش خودش هم محصول امریکاست. ولی شاید امروز تاریخ مصرفش گذشته باشد» فکوهی ادامه داد: «کسی کشته­ ها و خشونت های آسیای شرقی و اندونزی را در نظر نمی گیرد چرا که آنها اینقدر نمایشی نشده بودند.»

اقتصاددانان نئولیبرالیستِ ایرانی عقب مانده ­اند

رئیس وب سایت انسان شناسی و فرهنگ در ادامه گفت و گوی خود در برنامه دریچه گفت: «اختلافات در نظام جهان از آن روست که منطق واحدی وجود ندارد. شاید این خود دولت رفاه بود که دوباره تلاش کرد ما یک منطق واحد داشته باشیم.» وی ادامه داد: «دیدگاه نئو لیبرالی تلاش می کند تاریخ را غیر واقعی جلوه دهد. تاریخی که خود ساخته است. امریکا خودش بحرانی ترین اقتصاد دنیاست. روشنفکران امریکایی اکنون معتقدند امریکا هرگز چنین وضعیت اسفناکی نداشته است. شما ببینید الان کسانی که در حال رقابت برای انتخابات امریکا هستند یکی هیلاری کلینتون است که پشت تمام توطئه ­ها علیه کشور­های جهان سوم بوده و دیگری هم یک پوپولیست عقب افتاده­ای مثل ترامپ قرار دارد. وقتی یک جامعه بین این دو نفر قرار است انتخاب کند معلوم است این جامعه در چه وضعی است. همه روشنفکران امریکا معتقدند جامعه امریکا با این روند در حال سقوط است. چه بسا که اکنون هم سقوط کرده است.»

فکوهی در ادامه با موضع گیری علیه سرمایه ­داری امریکایی گفت: «امریکا اگر قدرت نظامی ­اش را کنار بگذارد سقوط می ­کند. مقروض ­ترین کشور دنیا از طریق فشار نظامی می ­تواند به حیات اقتصادی خود ادامه دهد. همینطور است چین. چین کشوری است که حدود دویست میلیون مردم آن که در کرانه های اقیانوسی زندگی می­ کنند وضعیت نسبتا مطلوب دارند و بقیه یعنی یک میلیارد انسان با روزی کمتر از یک دلار زیست می کنند. این جهانی است که نظامی ­گری ساخته است.»

استاد دانشگاه تهران در پایانِ گفت­و­گوی خود با علیرضا سمیعی خطاب به اقتصاددانان نئولیبرال ایرانی گفت: «اقتصاددانان ما عقب مانده ­اند که در کشوری که بیشترین ضربه را از امریکا در خاور میانه خورده است، طرفدار امریکا هستند. طرفدار اقتصاد نئولیبرالی و شیوه زندگی امریکایی هستند. من از روشنفکران امریکایی، کسانی که آدم ­های علمی و دانشگاهی هستند و نوبل گرفته ­اند، سند می آورم که اقتصاد نئولیبرال شکست خورده است.»

ارسال نظرات