حسین پارسایی دبیر پانزدهمین جشنواره سراسری تئاتر مقاومت :

سطحی‌نگری تئاتر مقاومت را زمین‌گیر می‌کند

حسین پارسایی علاوه بر آن‌که به عنوان هنرمند، تجربیات گوناگونی در عرصه‌ی تئاتر مقاومت در کارنامه‌ی خود دارد، به عنوان مدیر فرهنگی و رییس اسبق مرکز هنرهای نمایشی و نیز دبیر جشنواره‌ی تئاتر مقاومت، در مقاطع بسیاری در کنار سیاستگذاران تئاتر مقاومت، همراه بوده و صاحب تجربیات متعددی است.
کد خبر: ۸۵۸۲۲۹۱
|
۲۶ مهر ۱۳۹۴ - ۱۰:۴۶

حسین پارسایی علاوه بر آن‌که به عنوان هنرمند، تجربیات گوناگونی در عرصه‌ی تئاتر مقاومت در کارنامه‌ی خود دارد، به عنوان مدیر فرهنگی و رییس اسبق مرکز هنرهای نمایشی و نیز دبیر جشنواره‌ی تئاتر مقاومت، در مقاطع بسیاری در کنار سیاستگذاران تئاتر مقاومت، همراه بوده و صاحب تجربیات متعددی است.
پانزدهمین جشنواره‌ی سراسری تئاتر مقاومت در پاییز امسال به دبیری او برگزار خواهد شد. آن‌چه در پی می‌خوانید گفت‌وگوی خبرنگار «صحنه» با حسین پارسایی پیرامون آرمان‌ها و نارسایی‌های تئاتر دفاع مقدس است.
 

* ارزیابی شما از وضعیت کنونی «تئاتر مقاومت» چیست؟

- «تئاتر مقاومت» جریانی منفک از بدنه‌ی حرفه‌ای تئاتر کشور نیست و برای بررسی وضعیت آن باید به وضعیت جریان حرفه‌ای تئاتر کشور رجوع کنیم. متاسفانه در کشور ما، تئاتر هیچ‌گاه جایگاهی که شایسته آن بوده، را به‌دست نیاورده است که این اتفاق دلایل عمده‌ای دارد. اغلب مدیران و هنرمندان، وقتی صحبت از مشکلات تئاتر می‌شود، سریعاً به بودجه اشاره می‌کنند. این در حالی‌ست که به زعم من، مشکلات تئاتر تنها به کمبود و محدودیت بودجه معطوف نمی‌شود. باید نگاه وسیع‌تری داشته باشیم. ما در حوزه‌ی مدیریت تئاتر، برنامه‌ریزی و ترسیم افق آینده برای تئاتر، از گذشته مشکل داشته‌ایم و اکنون نیز مشکلات‌مان همچنان پابرجاست. نتایج و ماحصل این مشکلات آن می‌شود که استمرار تئاتر از بین می‌رود و نمی‌توان به‌طور حرفه‌ای و مستمر به‌گونه‌های مختلف تئاتر که «تئاتر مقاومت» نمونه‌ای از آن است، پرداخت. فراز و نشیبی که گریبان هنر تئاتر ما را گرفته، متعلق به یک دوره یا دولت خاص نیست. در هر دوره‌ای، شاهدیم که بنا به مقتضیات جامعه و مناسبات سیاسی و اقتصادی، یکی از این مشکلات سر باز می‌کند. یک بار بودجه، یک بار امکانات سخت‌افزاری، یک بار سیاست‌های فرهنگی و در دوره‌ای نیز انتصاب مدیران ناآگاه. در ارزیابی «تئاتر مقاومت» نیز همین مشکلات را شاهدیم.

 

* «تئاتر مقاومت» متولیان متعددی دارد و از مهر و عطوفت مضاعفی از سوی مسئولان برخوردار است. با این‌حال چرا این استمراری که می‌گویید را در این شاخه از تئاتر نمی‌بینیم؟

- گاه مشکل از همین توجهات مضاعف است که شکل می‌گیرد. معتقدم «تئاتر مقاومت» نیز همچون دیگر گونه‌های تئاتری با همه‌ی موانع و مصائب موجود، روبه‌رو است. متاسفانه معمولا مدیران و متولیان امر، به جای آن که به «تئاتر مقاومت» به‌عنوان ضرورت فرهنگی نگاه کنند به آن صورت تکلیفی می‌دهند. وقتی به یک کار نگاه تکلیفی حاکم شود، شکل خلاقانه و ذوقی از آن روی برمی‌گرداند. صدا و شعار حمایت از تئاتر مقاومت زیاد شنیده می‌شود و مدام به هر بهانه دم از گسترش آن زده می‌شود اما به‌راستی چقدر از این حمایت‌ها پیش‌برنده است؟ واقعیت امر آن است که تئاتر مقاومت امروزه به مقوله‌ای ویترینی تبدیل شده. من به تئاتر مقاومت، تئاتر دینی را هم اضافه می‌کنم. تئاتر دینی و تئاتر مقاومت خیلی وقت‌ها شکل تزئینی پیدا کرده‌اند.

 

* این نگاهی تزئینی از چه دیدگاهی نشأت می‌گیرد؟ آیا آقایان مسئول می‌پندارند می‌توانند با استفاده از چنین ویترینی عموم مردم را به ارزش‌ها پیوند دهند؟

- خیر. چرا که بین مردم و حماسه‌ی دفاع‌مقدس فاصله‌ای ایجاد نشده است. تئاتر مقاومت ریشه در آرمان‌ها و اعتقادات مردمی دارد که هنوز درگیر و دار همان حماسه هستند و از آن دور نشده‌اند. هنوز شهدای ما با افتخار و احترام وصف نشدنی‌ای تشییع می‌شوند. هنوز آزادگان و جانبازان ما پس از سال‌ها، رنج و درد فیزیکی آن روزگان را تحمل می‌کنند. پس مقاومت مثل زمان جنگ مسئله‌ی ماست. نمی‌شود گفت جنگ در یک گوشه از کشور اتفاق افتاد و در همان‌جا هم ماند. خیر! جنگ هشت ساله برای همه بود. در نتیجه دستاوردهای دفاع‌مقدس هم برای همگان است. منتهی مشکل از آن‌جایی شروع می‌شود که مثلاً منِ مدیر فرهنگی، شروع به دسته‌بندی می‌کنم. دسته‌‌بندی کردن و خودی و غیرخودی خواندن هنرمندان، ناخواسته باعث ایزوله شدن مقوله‌ی دفاع مقدس می‌شود. وقتی این مقوله ایزوله می‌شود، هنرمند جرات و جسارت نمی‌کند که با علایقش سراغ موضوع مقاومت برود. لذا تولیدات هنری، فرم و محتوای مناسبتی و سفارشی پیدا می‌کنند. ماحصل این رویکرد، برگزاری جشنواره‌های مناسبتی است که در روزهای مشخصی از سال برگزار می‌شوند و تعداد محدودی هم اثر تولید می‌کنند. پس دیگر چیزی به عنوان جریان‌سازی وجود ندارد. بر این باورم که اگر مسئله‌ی امروز ما موضوع ارزش‌های دفاع‌مقدس است و این جزء ضروریات فرهنگی ماست، پس دلیلی ندارد که نگاه‌مان به آن ارزش‌ها، جشنواره‌ای و سفارشی باشد. همین نگاه در تئاتر دینی هم قابل تعمیم است. دین در همه‌ی شئونات زندگی ما وجود دارد. دین در زندگی ما، در آموزه‌هامان و رفتارمان، جاری و ساری است. حالا من طرح پرسش می‌کنم. چطور دین در زندگی ما جاری است اما در دستاوردهای فرهنگی ما نگاه خاص به آن می‌شود؟ چطور ما در زندگی و با آموزهای دینی‌مان، آدم مفرح و شادی هستیم، اما در شکل تولیدات‌مان سوگوارانه با آن برخورد می‌کنیم؟ کافی‌ست به واقعه‌ی عاشورا نگاه کنیم. بانو زینب(س) گفت: «در کربلا به جز زیبایی چیزی ندیدم.» این حقیقتی بسیار آموزنده است. این که در دل مصیبت، آگاهی و شیدایی و اطاعت از معبود را ببینیم. بنابراین باید از نگاه سطحی دست برداریم.

 

* شما در کسوت کارگردان تئاتر، تجربه‌ی اجرای آثاری به زعم خودتان سوگوارانه را داشته‌اید. چطور از این نگاه عبور کردید؟

- پاسخ این سئوال، تجربه است. من با گذر از تولیدات سوگوارانه به این دریافت و فهم جدید رسیدم که هنرمند وقتی صحبت از اخلاق و دین می‌کند نباید عبوس باشد. تئاتر هم نباید عبوس باشد. تئاتر من باید آگاهی بدهد. وقتی من هنرمند صحبت از اندیشه و فکر می‌کنم چرا باید تنگ نظر باشم؟ چرا باید تیرگی‌ها را برجسته کرد؟ این‌ها تعاریف غلطی است که بر بخشی از تفکر مدیران و هنرمندان ما سایه افکنده که تئاتر دینی و تئاتر مقاومت، یعنی تئاتر درد و رنج و تیرگی‌ها. در صورتی که دین و آموزه‌های دینی ما بر امید، شادی، شجاعت و ایثار تاکید دارند. این‌ها مفاهیم والا و مقدسی است که باید در آثار هنری ما متبلور شوند.

 

* بزرگ‌ترین مانعی که در طی این‌ سال‌ها از گسترش و رشد تئاتر مقاومت جلوگیری کرده چیست؟

- دو عنصر تئاتر مقاومت را زمین‌گیر کرده است. نخست کلیشه و سطحی‌نگری و دوم تعدد متولیان. چرا تئاتر مقاومت دچار کلیشه شده است؟ چون دچار نگاه تک ساحتی شده است. جنگ یعنی آزمون و خطا. در جنگ هر فرد، مامور به تکلیف است نه مامور به نتیجه. در جنگ، ما برای رسیدن به آرمان‌ها حرکت کردیم. پس اکنون لازم است به سراغ ناگفتنی‌هایی برویم که حال گفتنی شده‌اند. لازم است زاویه دیدمان را تغییر دهیم. کلیشه آن‌جا شکل می‌گیرد که همه چیز مطلق باشد. یعنی قهرمان دست نیافتنی باشد و دشمن احمق تصور شود. دشمن با طرح و توطئه سراغ ما آمد بنابراین در این مواجهه ما نیز به طرح نیاز داریم تا با آرمان‌های خودمان به رویارویی با نیرنگ دشمن برویم. این نگاه به آرمان‌ها با اغراق و اسطوره‌سازی از بین می‌رود. آن چیزی که هشت سال دفاع‌مقدس را نسبت به همه‌ی جنگ‌های دنیا موجهه و برتر می‌کند، نگاه آرمانی ما به مسئله‌ی دفاع است. این نکته‌ی بسیار ظریفی است. ما در مواجهه با حریف قدر به رستگاری می‌رسیم. اما هیچ وقت در قهرمان‌های آثار نمایشی ما مکانیزم این رستگاری گفته نمی‌شود.

 

* شما به تعدد متولیان به عنوان عنصر دوم مهجوریت تئاتر مقاومت نزد مخاطبان اشاره کردید. در این مورد توضیح دهید.

- در کشور ما برگزاری جشنواره اپیدمی شده است. بسیاری از دستگاه‌ها و نهادها که وظیفه‌ی حمایت از هنر را دارند وارد موضوع برگزاری جشنواره شده‌اند. یعنی جای وزارت ارشاد و وزارت‌خانه‌های دیگر عوض شده! چون یک ماموریت فرهنگی به راه افتاده که همه‌ی دستگاه‌ها و نهادها به ‌نوعی در آن سهیم شده‌اند. ضمن این‌که نهادهایی داریم که به طور اخص برای ضبط، نشر و اشاعه‌ی فرهنگ مقاومت تاسیس شده‌اند. این موازی‌کاری‌ها و تخصیص بودجه‌های پراکنده باعث می‌شود تا ماموریت‌های فرهنگی به یک تعامل و تمرکز نرسد. با این همه تولیدات و حمایت‌‌های همه جانبه از سوی بسیاری از دستگاه‌‌ها و نهادها باید پرسید چرا مخاطب، میل و رغبتی به تماشای آثار‌شان نشان نمی‌دهد؟ چرا در حالی‌که همه خالصانه به این ضرورت فرهنگی می‌پردازند، ‌همچنان آثار شاخصی در این موضوع تولید نمی‌شود؟ جواب روشن است، چون اجازه‌ی خلاقیت به هنرمند داده نمی‌شود. چون از هنرمند خواسته می‌شود شبیه‌سازی کند و اجازه کار و ایده‌پردازی جدید را به او نمی‌دهند. در نتیجه مدام در حال تکرار هستیم. باید با گذر از این موانع، معیارهای جدید خلق کنیم. تنها با حرف زدن نمی‌توان گفت ما بهتریم.

 

* پس تولید آثار ضعیف نشأت گرفته از سفارشات مدیران کلیشه خواه است! موافقید؟

- بگذارید یک مثال بزنم. وقتی خبر شهدای غواص منتشر شد، چه‌کسی به هنرمندان گفت که در این‌باره خلق اثر کنند؟ من به شما می‌گویم، هیچکس. هنرمندان به صورت جوششی و بنا به مسئولیتی که بر دوش‌شان حس کردند درباره‌ی این عزیزان مطلب نوشتند و آثاری آفریدند. هیچ متولی و سفارشی در کار نبود و در مدت کوتاهی، فضاهای مجازی پر شد از دست‌نوشته‌ها و آثاری با این موضوع. این امر نشان می‌دهد که هنرمندان ما دغدغه‌ی این کار را دارند. اگر مسئولین به‌جای آن‌که بخواهند هنرمند را در برابر یک پدیده‌ی ارزشمند فرهنگی مامور کنند، شرایطی را فراهم نمایند که هنرمند آزادانه خلق اثر کند، آن‌گاه همه‌چیز حل است. دفاع‌مقدس متعلق به همه است. ما در باورهای همدیگر شریکیم، به شرطی که خط قرمز نکشیم. خودی و ناخودی نکنیم. ما پایبند به اصول آرمان‌های کشوری هستیم که شهادت در آن، واژه‌ی مقدسی است. به هنرمندان اجازه دهیم که به روش خودشان مسئولانه برخورد کنند. جای هنرمند تصمیم نگیریم و اجازه دهیم هنرمند با ذوق خودش کار کنند. متاسفانه الان شرایطی پیش آمده که هنرمند ما فکر می‌کند اگر سراغ تئاتر مقاومت برود، محدودش می‌کنند. باید به این قشر از جامعه اعتماد کرد. هنرمندان ما مطالعات دینی دارند. در این جشنواره (پانزدهمین جشنواره تئاتر مقاومت) هفتصد متن ارسال شده است. این یعنی هنرمندان ما دغدغه این موضوع را دارند. پس لازم و واجب است تا زمینه و بستر را برایشان فراهم کرد. ضمنا یادمان باشد ما مسئول تربیت هنرمندان نیستیم.

 

* چرا مسئولان متولی تئاتر دفاع مقدس، همچنان طرفدار نمایش‌های کلیشه‌ای‌اند؟

- این به زاویه‌ی دید مدیران فرهنگی ما برمی‌گردد. برای برخی از مدیران ما دفاع‌مقدس همچنان در بخش فیزیکال و شور و شعار مانده است. نگاه این دسته به تئاتر مقاومت، نگاهی بزرگداشتی و تبلیغاتی است. البته که قدرت‌نمایی و نشان دادن اقتدار نظامی کشور واجب است، اما جنس فرهنگ فرق می‌کند. در فرهنگ، ما با روح، روان و اندیشه در لایه‌های پنهان جامعه سر و کار داریم. باید آثاری تولید کنیم که حرف مخاطب امروز باشد. اگر در سال 94 حرفی از جنس سال 64 بزنیم به خطا رفته‌ایم. آرمان‌ها تغییر ناپذیرند اما جنس زبان بیان آن‌ها بنا به زمان و جامعه باید تغییر ‌کند. هنرمند باید فرزند زمان خویش باشد.

 

* چه چشم‌اندازی برای آینده‌ی تئاتر مقاومت متصورید؟

- به نظر من تئاتر کشور در حال پوست‌اندازی است. نسل جدید و جوان ما چهره‌ و صورت جدیدی از تئاتر را عرضه‌ می‌کند. در تئاتر مقاومت هم این نسل جوان وجود دارند. باید اجازه انتقاد را به هنرمندان جوان بدهیم. نقدی که باعث تجلی اندیشه و باورها شود پیش‌برنده است. مدیران باید بسترهای لازم را برای جوانان فراهم و از دیکته کردن عقاید خودشان پرهیز کنند. آستانه‌ی تحمل مسئولان باید بالا رود. حذف و سانسور حقایق جنگ، تاریخ را دچار مشکل می‌کند و آگاهی را از نسل جوان می‌گیرد. از نشان دادن کنتراست‌ها در تئاتر مقاومت نباید ترسید و به جوانان باید اعتماد بیش‌تری کرد.

 

* شما دومین بار است که به عنوان دبیر جشنواره‌ی سراسری تئاتر مقاومت منصوب می‌شود. برای برگزاری جشنواره‌ی پانزدهم چه نگاهی دارید؟

دیر هنگام، دبیری جشنواره‌ی پانزدهم به من تکلیف شد اما با همان نگاهی که به آن اعتقاد دارم و در این گفت‌وگو نیز بارها به آن اشاره کردم، پانزدهمین جشنواره‌ی سراسری تئاتر مقاومت را برگزار خواهیم کرد. انشااله...

ارسال نظرات