«مکث روی ریشتر هفتم» منتشر شد

انتشارات کتاب نیستان «مکث روی ریشتر هفتم» اثر حمیدرضا آریانفر را منتشر کرد. آریان­فر با استفاده از ساختار زبان و با نگاهی به یک ماجرای تاریخی در بستر دفاع مقدس، داستانی عاشقانه و البته توام با تعلیق روایت کرده است.
کد خبر: ۸۵۲۳۹۲۰
|
۱۱ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۴:۳۶

به گزارش خبرگزاری بسیج، حمیدرضا آریان­فر چه در مقام نویسنده و چه در مقام نمایشنامه‌­نویس، از یک ویژگی بارز در نگارش متن­‌هایش بهره می­‌برد که آن چیزی جز به تصویر کشیدن روایت­‌های عاشقانه نیست. او سعی دارد در متن‌­های خود به انحاء و شیوه‌­های گوناگون تصاویری از پیوند و دوستی و عشق را به تصویر بکشد؛ خواه این در خلال روایتی از یک داستان تاریخی و با ادبیات و بیان تاریخی باشد و خواه در روایت داستانی امروزین و با استفاده از ساختار زیستی در جامعه شهری و انسان گذشته از تاریخ.

مجموعه نمایشنامه «مکث روی ریشتر هفتم» نیز بر پایه همین تفکر و نگاه، شامل تازه‌­ترین نمایشنامه­‌هایی است که آرایان­فر پس از انتشار آخرین رمان خود با عنوان «بانوی مه» آنها را منتشر کرده است. در نمایشنامه نخست از این مجموعه با عنوان «ابریشم و آتش» آریان­فر به بهره­‌گیری از زبانی باستانی و دستمایه­‌های داستانی و ساختارهای روایتی کهن، روایتی عاشقانه را در بستر داستانی کهن روایت می­‌کند که حتی خوانش آن نیز به دور از فضاسازی نمایشی لذت­‌بخش است.

آریان­فر در نمایشنامه دوم با عنوان «گاهی یادم می‌­رود که عاشقم» نیز در اقدامی قابل توجه داستانی عاشقانه از سرزمین هندوها را روایت می­‌کند. این نمایشنامه به زیبایی در متن روایت عاشقانه خود، رنگ و  بو و نور سرزمین جادویی هندوستان و آداب و رسوم ویژه شرقی رایج در رفتارهای مردم آن را به تصویر کشیده است.

نکته جالب توجه در این متن سادگی و روانی رایج در روایت آن است که بدون هیچ استعاره و ایهامی به صورتی سرراست و مستقیم رأی خود را با مخاطبش در میان می­‌گذارد. نکته قابل توجه در این متن اما رعایت شیوه­‌های بیانی انحصاری هندوها در ساختاربندی جملات آن است. به عبارت ساده­‌تر آریان­فر ساختار و پیش‌­ساخته­‌های ذهنی مخاطبانش در مورد ادبیات و نوع نگاه هندوها را در این متن بر هم نریخته، بلکه با استفاده از همان به استقبال مخاطبش می­‌رود.

در نمایشنامه سوم با عنوان «کمان ارغوانی» نیز آریان­فر با چرخشی تاریخی بخش دیگری از ساختار کهن ایران را - زمان حضور و سلطه مغولان بر ایران - دستمایه روایت داستانی خود قرار می­دهد؛ روایتی که با ساختار صحنه تعریف شده برایش حتی در یک خوانش ساده نیز مخاطب را با خود به عمق تاریخ رهسپار می­‌کند و البته با داستانی که بن مایه‌­های عرفانی و فلسفی‌­اش نیز به چشم مخاطب می‌­آید.

نمایشنامه «مکث روی ریشتر هفتم» اما داستانی است امروزی که در آن آریان­فر با استفاده از ساختار زبان و با نگاهی به یک ماجرای تاریخی در بستر دفاع مقدس، داستانی عاشقانه و البته توام با تعلیق روایت می­‌کند.

نمایشنامه «و دریا چشم کدام موج را خیس می‌­کند» در این مجموعه نیز تلفیقی از بیان و موقعیت روایت فولکلور در این اثر و روایت داستانی است. آریان­فر در این روایت با استفاده از لهجه و بیان بومی منطقه جنوب ایران نیز نوعی دیگر از دلمشغولی­‌های عاشقانه خود را در بستر انتظار و چشم­‌انتظاری قهرمان داستانش از دریا که مظهر پاکی و تطهیر است به تصویر می‌­کشد.

ارسال نظرات