حجت الاسلام شیرمردی/ یک موعظه حسنه خطاب به دولتمردان

غفلت از دیپلماسی مذهبی در دولت یازدهم

ما به شدت نیازمند یک دیپلماسی مذهبی برای حل مشکل تکفیری ها در منطقه هستیم...
کد خبر: ۸۵۲۳۵۸۸
|
۱۱ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۴:۵۱

شورای امنیت سازمان ملل متحد اخیرا در گزارشی اذعان کرده است بیش از 25 هزار تروریست خارجی از 100 کشور جهان، بدنه اصلی داعش و القاعده را تشکیل داده اند. داعش که سودای تشکیل امپراتوری هارون الرشیدی را در سر میپروراند مولود نامشروع آمریکاییها در منطقه غرب آسیا و شمال آفریقاست. هیلاری کلینتون در کتاب خاطرات جدید خود فاش میکند که نقش آمریکا در به وجود آمدن داعش بیش از یک محرک و یا کاتالیزور بوده و نطفه نامشروع داعش در یک رحم آمریکایی پرورش یافته است. وی در این کتاب مینویسد: «من به 112 کشور سفر کردم تا نقش آمریکا و توافق با بعضی از دوستان را درباره به رسمیت شناختن دولت اسلامی بلافاصله پس از تشکیل آن، توضیح دهم.» وزیر سابق امورخارجه آمریکا در ادامه بیان طرحهای واشنگتن برای منطقه خاورمیانه نوشت: «ما از طریق اخوانالمسلمین در مصر و دولت اسلامی که قرار بود تشکیل شود منطقه را تقسیم میکردیم و پس از آن توسط عوامل خود از اخوانالمسلمین به سراغ کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس میرفتیم. ابتدا کار از کویت آغاز میشد و به ترتیب به سراغ امارات، بحرین و عمان میرفتیم. در پی آن، تقسیمات منطقه عربی و مغرب عربی به طور کامل تغییر میکرد و ما تسلط کامل بر منافع نفتی و گذرگاههای دریایی پیدا میکردیم.» ادوارد اسنودن جاسوس سابق آژانس امنیت ملی آمریکا نیز در این خصوص فاش کرد: سازمان‌های اطلاعاتی آمریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی در شکل گیری گروه موسوم به دولت اسلامی در عراق و شام «داعش» نقش داشتند و در عملیاتی با نام «لانه زنبور» گروه داعش را تشکیل دادند. وی تاکید کرد: گروه داعش برای حمایت از اسرائیل تشکیل شده است و هدف عملیات «لانه زنبور» تشکیل گروهی با شعارهای اسلامی است که تندروها را از سراسر جهان جذب کند و بر اساس اندیشههای تکفیری، سلاح خود را به سوی کشورهای مخالف موجودیت اسرائیل نشانه بگیرد. امروز تروریستهایی از پیشرفتهترین کشورهای اسلامی در شرق آسیا تا فقیر ترین جوامع مسلمان نشین در شمال و غرب آفریقا در داعش حضور دارند. واقع بینانه اگر با این پدیده مواجه شویم داعش با توسل به ابزارهای نوین تبلیغی و با حمایت مالی و تسلیحاتی برخی کشورهای منطقهای و فرامنطقهای توانسته تعداد قابل اعتنایی از جوانان مسلمان را به انحراف بکشاند.

متاسفانه برخی فرق اهل سنت نیز با مسدود کردن باب «عقل» در استنباطات دینی و اکتفا به کتاب، سنت و اجماع به بسیج لشگر «جهل» کمک کردهاند.

از منظر گفتمانی به نظر میرسد تعبیر مقام معظم رهبری مبنی بر رویارویی دو «گفتمان نوین اسلامی» و «گفتمان جاهلیت» به عنوان دو گفتمان اصلی در دنیای امروز بر همین منهج استوار باشد. گفتمان جاهلیت که در نوع غربی آن همان لیبرال دموکراسی افسارگسیخته و در نوع شرقی آن دگماتیسم و بنیادگرایی جزم اندیشانه و تکفیری است، بیداری جهان اسلام حول گفتمان نوین اسلامی را نشانه گرفته است. جنود جهل به عنوان ابزاری برای شیاطین و مستکبرین خیال پردازیهای برخی کشورهای منطقه را نیز تکمیل میکنند. غافل از اینکه هم داعش و هم سران این کشورها بازیچهای برای طراحیهای سازمانهای جاسوسی و امنیتی آمریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی هستند. ترکیه به خیال خام خود تصور میکند پیروز تحرکات مذبوحانه تکفیریها در منطقه است. اردوغان تصور میکند سران داعش خلافت هارون الرشیدی و نوستالژی امپراتوری عثمانی را احیا میکنند و به ترکها اهدا مینمایند. قطریها درآمدهای نفت و گاز خود را هزینه داعش میکنند به این خیال خام که حداقل نفوذی در خاورمیانه پیدا میکنند. عربستان سعودی از اسرائیل برای داعش تانک میخرد با این رویا که میتواند با در مشت گرفتن تکفیریها ابزار فشاری در مقابل توسعه دامنه نفوذ ایران در منطقه پیدا کند. غافل از اینکه داعشیها حتی در مشت عربستان حاکمان خام و تازه به دوران رسیده سعودی را گاز میگیرند. ترکیه در آستانه فروپاشی است. فشار لائیکها به اردوغان، تهدید کردها در جنوب و چیزی حدود 25 میلیون علوی که قساوت و سبعیت داعش را علیه هم کیشان خود میبینند اردوغان را به خاطر این اشتباه استراتژیک نخواهند بخشید.

در این معرکه علیرغم پیشرفتهای عرصه میدانی کشور ما در یمن، عراق، سوریه و لبنان اما جای وزارت خارجه کشورمان در عرصه سیاسی خالی است. از باب موعظه حسنه به رئیسجمهور، وزیر خارجه و سایر دولتمردان کشورمان عرض میکنیم وزارت خارجه به جای تمرکز بر مذاکرات -اگر نگوییم بیفایده- اما کم فایده با چند کشور غربی باید در 5 قاره فعال شود و موضوع یافتن راه حلی در برابر داعش را در دستور کار خود قرار دهد. چرا باید همه تخم مرغهای خود را در سبد مذاکراتی بگذاریم که ضمن به باد دادن شرف، عزت و غیرت ملت ایران هیچ عایده ی برای کشور ندارد. چرا از آفریقا و آسیا در دو سال گذشته غفلت کردیم. امروز دایره و میزان نفوذ ما در آمریکای جنوبی در حال کم شدن است. چرا ظرفیت جنبش عدم تعهد را در دو سال گذشته زنده نکردیم. ایران به عنوان رئیس این جنبش در بسیاری از مخاطرات و معادلات در دو سال گذشته از یک عضو عادی نیز نقش کمرنگتری داشته است. دستگاه سیاست خارجی کشورمان امروز در خصوص حمایتهای آشکار قطریها از داعش هیچ واکنشی از خود نشان نمیدهد. در مسئله بحرین وزارت خارجه از موضع ضعف برخورد میکند. در ماجرای عربستان و شیطنتهای اخیر حاکمان این کشور وزارت خارجه کشورمان کمترین تحرک را از خود نشان داد.

این در حالی است که ما به شدت نیازمند یک دیپلماسی مذهبی برای حل مشکل تکفیریها در منطقه هستیم. یک سال پیش در سرمقاله آدینه تهران نسبت به ضرورت پیگیری «دیپلماسی مذهبی» برای مهار تعصبات فرقهای و طایفهای تاکید کردیم و نوشتیم که امروز از داعش در سوریه و عراق گرفته تا بوکوحرام در نیجریه و اختلافات مذهبی در برمه و شرق آسیا جملگی توطئه استکبار جهانی برای جلوگیری از زوال در سالهای آغازین قرن بیست و یکم است. این حربه دشمن راه حل نظامی ندارد بلکه علمای جهان اسلام متشکل از تمام فرق و مذاهب اسلامی باید با حمایت نهادهای دولتی نظیر وزارت خارجه در کنار هم گرد آیند و دیپلماسی مذهبی را به پیش ببرند و الا آتش فتنه تعصبات مذهبی که سه ضلع دارد دامن تمام کشورهای اسلامی را می‌سوزاند. ضلع اول این فتنه جهالت و نادانی برخی گروه‌های اسلامی است که عامل دست جبهه کفر و نفاق شده اند.

ضلع دوم پول بیپایان برخی قارون‌های عربی است و ضلع سوم مکر منافقانه آمریکایی - صهیونیستی است که مسلمانان را به جان هم انداخته است. اینک نوبت امتحان و ابتلای علمای جهان اسلام است تا مبانی وحدت را روشن کنند. امروز جنگ فقط جنگ شیعه و سنی نیست. جنگ سنی با سنی است، جنگ مسلمان با مسلمان است. دشمنان اسلام و مسلمین با مشوه کردن چهره اسلام سعی دارند مسلمانان را نسبت به دخالت دین در امور اجتماعی و سیاسی بدبین کنند و آلترناتیو‌های سکولار را مثل کردستان عراق، ترکیه و... پیش روی آنها بگذارند. شورای عالی حوزه علمیه قم امروز وظیفه دارد تا با بستر سازی وزارت خارجه زمینه گفتگوی علمای اسلام را فراهم نماید. امروز نوبت دیپلماسی مذهبی در جهان اسلام و گفتگوهای مستمر علمای بلاد اسلامی است.

زمانی که شیوخ الازهر مصر زبان با انتقاد از داعش گشودند و حتی برای اقدامات ضد انسانی این گروههای تکفیری مجازات تعیین کردند تاثیر روشنگرانه آن در جهان اسلام به مراتب بیشتر اتخاذ مواضع سیاسی و نظامی است. داعش یک تفکر است کل جهان اسلام را تهدید میکند با این تفکر باید علما، ائمه جمعه و جماعات کشورهای اسلامی و اهالی فکر و اندیشه جهان اسلام برخورد کنند. بزرگترین تهدید جریان ترور و تکفیر نیز برای دنیای اهل سنت است و الا در جوامع شیعی تهدیدات داعش مشت بر سندان کوبیدن است. انحراف بزرگ داعش به اذعان مقامات غربی زیر سر صهیونیسم و برای بلاگردانی از اسرائیل است. تحرکات نظامی این جریان در بین شیعیان راه به جایی نمیبرد. مثلا ایران اسلامی از این موضوع استقبال میکند که در صورت به راه افتادن جنگهای نیابتی در حوالی مرزهای کشورمان گورستانی برای داعشیها دست و پا کند. اما اکتفا به راه حل نظامی کارگشا نیست. با این تفکر باید علما، مفتی ها، ماموستاها و مراجع معظم تقلید برخورد کنند. این بیماری یک پزشک حاذق میطلبد. البته باطل رفتنی است و «إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا». در شرایط فعلی خطر این تفکر باعث اتصال قلبی و معرفتی زیدیهای 6 امامی با شیعیان اثنی عشری شده است. تهدید گروه داعش موجب همدلی و همزبانی یک میلیارد محب اهل بیت (علیهم السلام) از شیعه گرفته تا شافعی و حنفی و مالکی شده است. همین همدلی و همزبانی دوستداران اهل بیت (علیهم السلام) اگر به منصه ظهور برسد و در قالب دیپلماسی مذهبی با بستر سازی وزارت خارجه تجلی بیابد به طرفه العینی داعش و حامیان مستکبرش را برای همیشه در باتلاق غرب آسیا و شمال آفریقا به زیر میکشد.

توقع ما از رئیسجمهور محترم به عنوان یک موعظه حسنه این است که دیپلماسی مذهبی را به تاخیر نیندازند و به جای خیال پردازیهای بیفرجام در خصوص مذاکرات هستهای به واقعیات منطقه و جایگاه جمهوری اسلامی در جهان اسلام و مخاطرات پیش رو اعتنا کند. امروز حتی آمریکاییها به اهمیت دیپلماسی مذهبی در روابط خود با کشورهای مختلف پی برده اند و از این دیپلماسی برای پیشبرد منافع ملی خود استفاده میکنند. به عنوان نمونه دستگاه سیاست خارجی آمریکا با اهداف و اغراضی که در دوره اصلاحات داشتند دیپلماسی مذهبی را به عنوان یک راهبرد موثر در دستور کار خود قرار دادند. در سال 2005 میلادی مرکز «بین المللی برای مذهب و دیپلماسی» از اعزام نمایندگان مذهبی به ایران حمایت کرد. پیش از آن نیز نه نماینده امریکایی از سه مذهب ابراهیمی مسیحیت، اسلام و یهودیت در سال 2003 میلادی به ایران سفر کرده بودند. آنان در جریان این سفرها از مراکز دینی مختلف شیعه و سنی در ایران و مدارس و دانشگاههای مذهبی در آن کشور بازدید کرده و با مقامهای مذهبی و کارکنان اندیشکدههای فعال در ایران به رایزنی و تبادل نظر پرداخته بودند. حال اینکه چرا ما به عنوان یک کشور مذهبی از این دیپلماسی کارآمد غفلت میکنیم در حالی که دستمان هم در دیپلماسی مذهبی کاملا پر است جای پرسشهای فراوان دارد!

ارسال نظرات