گاهی تحلیلی به آنچه طوفان قاطع سعودی آغازگر آن است؛

طلوع «خاورمیانه جدید» از سمت یمن

وضعیت این روزهای یمن را می‌توان ترجمان آیه «الَیسَ الصُّبْحُ بِقَرِیبٍ» دانست که مژده تحولی جدید به نفع مردم ستمدیده خاورمیانه می‌دهد.
کد خبر: ۸۵۱۳۷۶۵
|
۰۵ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۱۰:۱۱
به گزارش خبرگزاری بسیج،این روزها خیابان‌های صنعا پایتخت یمن آرام تر از روزها قبل است، البته نه چندان آرام چرا که هنوز صدای جنگنده‌های سعودی گاه به گاه در آسمان پایتخت یمن شنیده می‌شود تا هشداری باشد به مردان یمنی که همسایه سعودی همچنان مراقب است و بیدار تا پای خود را از مسیر منافع آن‌ها کج نگذارند.

بماند این که یمن سال‌هاست می‌خواهد سایه این برادر بزرگ‌تر تحمیلی را به کناری بگذارد و نفسی بکشد که استقلال و آزادی حق هر ملتی است اما به نظر می‌رسد که نظر سعودی درباره حقوق ملت یمن با بقیه کمی متفاوت است.

شاید «عبدالعزیز» زمانی که فرزندان خود را برای وصیت در کنار بسترش جمع کرده بود، می‌دانست که یمن و مردمانش سرزمینی سرکش است که تسلیم زین و یراق سعودی نخواهد شد و حالا ملک سلمان پادشاه جدید سعودی می‌بینید که این یراق در مدت چندین ماه شکسته شد.

*سعودی‌ها تبدیل می‌شوند به ....

عملیات طوفان قاطع که چندی پیش با اعلامیه وزیر دفاع این کشور مبنی بر دستیابی پادشاهی سعودی به تمام اهداف خود پایان یافت، اتفاق جدید در عرصه منطقه که خبر از دگرگونی‌های تازه در روش و منش بازیگران منطقه‌ای دارد خبر می‌داد.

پادشاهی سعودی که همواره تلاش می‌کرد از طریق بازیگران ثانویه و جنگ‌های نیابتی راهبرد خود در حوزه‌های گوناگون به جلو ببرد، عملا با کنار گذاشتن رویکرد قبلی خود آستین‌ها را برای حل مشکل توسط خود بالا زد.

جنگنده‌های سعودی از اواخر ماه مارس با بمباران مناطق حساس یمن تلاش کردند جنبش انصارلله را از مناطق تصرف شده قبلی عقب برانند تا زمینه برای بازگشت عبد ربه منصور هادی رئیس‌جمهور مستعفی یمن فراهم شود. مهره‌ای که به مدت دو سال توانست انقلاب مردم یمن را از رسیدن به نتیجه نهایی باز دارد.

حال سوال اینجاست چند درصد از اهداف عملیات طوفان قاطع برآورده شده است که سعودی‌ها از پایان موفقیت‌آمیز آن سخن می‌گویند.

کشتار مردم بی گناه یمن توسط جنگنده های سعودی

*صنعا هچنان در دستان انصارلله

بمباران بی وقفه و وحشیانه یمن نمونه‌های تجربه شده‌ای دارد که شاید واضح‌ترین آن بمباران همه جانبه غزه از سوی رژیم صهیونیستی باشد. جنگنده‌های سعودی همانند اسلاف اسرائیلی خود با بمب‌های هدایت‌شونده آمریکایی بیمارستان‌ها و اردوگاه‌های آوارگان یمنی را مورد هدف قرار می‌داد.

در این میان سهم تاسیسات نظامی ارتش رسمی یمن از همه بالاتر بود و در طی چند حمله پادگان‌ها و تاسیسات موشکی یمنی‌ها منهدم شد ولی در این میان نکته‌ای که از همه واضخ‌تر بود بی‌تاثیر بودن چنین حملاتی بر اصلی‌ترین نیروی معارض سعودی‌ها در یمن یعنی انصارالله بود.

انصارلله به دلیل ساختار چریکی خود فاقد یک پایگاه ثابت نظامی در سرتاسر یمن است و به عبارت صحیح‌تر هر خانه‌ای در سرتاسر یمن و استان صعده می‌تواند پایگاهی نظامی برای حوثی‌ها باشد. تجربیات مشابه در نبرد نیروهای اتحاد جماهیر شوروی با مبارزان مسلمان افغان به خوبی نشان داد که در یک مبارزه چریکی بمیاران هوایی عملا حاصلی به همراه ندارد.

بر روی زمین هم معادله به شدت به ضرر سعودی‌ها است. چریک‌های انصارلله همچون ماهی در دریای حمایت مردمی یمن غوطه‌ورند و بازی نبرد زمینی در کوهستان‌های یمن به خوبی به نفع آنان تعریف شده است. واقعیت آن است که نبرد در کوهستان می‌توان چیره دست‌ترین تکاوران دنیا در ارتش‌هایی همچون روسیه و ایالات متحده آمریکا را به زانو دربیاورد، چه برسد به نیروی بی‌تجربه‌ای همچون ارتش عربستان که بزرگترین تجربه نظامی‌اش، درگیری با مردم مظلوم و بی‌دفاع بحرین بوده است.

پس تا اینجا می‌توان گفت که صنعا در دست انصار الله است، پس عربستان بخش مهمی از بازی را باخته است.

*ایران بخشی از راه‌حل یمن ‌شد

عمرو موسی دیپلمات مصری و دبیرکل سایق اتحادیه عرب سخنی به زبان آورد  که شاید هدف دیگر عملیات طوفان قاطع را از نگاه سعودی‌ها روشن می‌کند. عمرو موسی به روشنی عملیات طوفان قاطع را پیامی محکم و روشن به ایرانی‌ها دانست که پا را از خطوط قرمز کشورهای عربی به آنسوتر گذاشته‌اند.

اشاره عمرو موسی به خطوط قرمز کشورهای عربی شاید مبارزه ایران با گروه‌های تروریستی همچون داعش باشد که حمایت کشورهای عربی از آن‌ها کاملا روشن است و یا مقاومت در مقابل سقوط دمشق از سوی گروه‌های تروریستی همچون احرار الشام با جبهه النصره باشد که حتی دستگاه‌های اطلاعاتی غربی نیز بر خطرناک بودن آن‌ها رای بشریت و حتی کشورهای غربی هشدار داده‌اند.

بگذریم، بیایید تصور کنیم که سعودی‌ها در ریشه‌کردن نفوذ ایران در یمن به موفقیت دست یافته‌اند و از هم اکنون ایران نقش یک کشور دست‌بسته در مسئله یمن را ایفا می‌کند. جالب اینجا است که در میانه همین مدعا شاهد از غیب می رسد و نزدیک‌ترین متحد سعودی‌ها در طوفات قاطع بر نقش مهم و حیاتی ایران تاکید می‌کنند.

باراک اوباما رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا در یک میزگرد تلویزیونی به صراحت به این نکته اشاره می‌کند که ایران باید بخشی از راه‌حل دیپلماتیک یمن باشد. از آن جا که آمریکا در سیاست کلان خود قائل به حداقل رساندن نقش ایران در حوزه کشورهای منطقه هستند، شاید دور از ذهن نباشد که بگوییم چنین سخنی به معنای این است که نقش ایران فراتر از آن چیزی است که سعودی‌ها می‌توانند در مخیله خود تصور کنند.

بماند این که مهم‌ترین نفوذ ایران در بین مردم یمن از جنس همان نفوذی است که می‌توان در تمام نقاط خاورمیانه مشاهده کرد و آن هم نفوذی معنوی است که مهم‌ترین نشانه آن شعار مرگ بر امریکا و مرگ بر آل سعود است که در سرتاسر صنعا نقش بسته است، وگرنه حتی دستگاه‌های اطلاعاتی غرب نیز بر این نکته تاکید کرده‌اند که ایران نقشی در تسلیح مردم یمن ندارد و ادعای رساندن تسلیحات پیشرفته نیز در طول یک ماه گذشته به دلیل محاصره دریایی و هوایی یمن غیر ممکن بوده است.

به این ترتیب به نظر می‌رسد که سعودی‌ها بازی را در تحت نفوذ درآوردن یمن نیز به طور کامل باخته‌اند.

 

*آخرین تیر ترکشی که به سنگ خورد

نکته دیگری که درحمله انتحاری سعودی‌ها به یمن به چشم می‌خورد و البته طرف عربستانی نیز تلاش کرده است که به شدت آن را برجسته کند، نشان دادن چهره جدیدی از عربستان در منطقه است.

البته این چهره قرار نیست چهره‌ای خندان و آرام آرام باشد همان‌گونه که نسل‌های گذشته پادشاهان سعودی بر آن تاکید کرده‌اند. چهره جدید چهره یک دیوانه زنجیری است که قرار است که در هر کجا که لازم باشد میخ سعودی را به زمین بکوبد و این واقعیت را به همه یادآوری کند که قرار است حرف آخر را در همه‌جا سعودی‌ها بزنند غافل از این که دوران چنین لشگرکشی‌هایی به پایان رسید.

باراک اوباما رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا در سخنرانی خود در دانشگاه وست پوینت به صراحت به این نکته اشاره می‌کند که دیگر نمی‌توانیم مشکلات خود را با توسل به حربه نظامی حل کنیم، چه برسد به کشوری هماننند عربستان سعودی که وضعیت آن در حوزه نظامی و وابستگی آن به سایر کشورها کاملا روشن کرد.

واقعیت آن است که عملیات طوفان قاطع آخرین تیر ترکش سعودی‌ها برای  مقاومت در مقابل پیش روی‌ها محور مقاومت در منطقه است. سعودی‌ها عملا از تمام کارت‌های بازی خود استفاده کرده‌اند، از تجهیز و حمایت از گروهی همانند داعش تا پایین آوردن تصنعی قیمت نفت و تا حمله نظامی و شاید اگر بخواهند جدیت بیشتری نشان دهند باید در مرحله بعد پایتخت کشورهای دشمن خود را با بمب هسته‌ای هدف قرار دهند ولی در این میان یک واقعیت تلخ وجود دارد.

عربستان سعودی اساسا نظامی وابسته به آمریکا است و توانمندی یک عملکرد مستقل را حتی در سطح داخلی هم ندارد چه برسد به حوزه خاورمیانه و همین اکنون نیز آمریکایی‌ها نارضایتی خود را از آتش بازی سعودی ها اعلام کرده‌اند و این یعنی باید انتظار تحولات جدید در نظام ساختاری عربستان را داشت.

*آیا صبح ظفر نزدیک نیست

با تمام این تفاسیر باید گفت عمیلات طوفان قاطع تنها و تنها یک باخت برای حاکمان سعودی بوده است و این عملیات تنها تایمر فروپاشی سعودی‌ها را زودتر از قبل به راه انداخت.

سوال اینجاست که این تایمر چه زمانی به نقطه پایانی خود می‌رسد و ما شاهد تحولات متفاوت در عربستان خواهیم بود. به نظر می‌رسد که این تایمر حالا هم سریع‌تر از هر زمانی در حال گذر است و یمن و مظلومیت مردم این کشور در زیر بمب‌های آمریکایی باشد.

وضعیت یمن این روزها ترجمان آیه «أَلَیسَ الصُّبْحُ بِقَرِیبٍ» است و شاید نزدیک بودن صبح ظفر مرهم دردی بر زخم‌های قلب مردم داغ دیده یمن باشد.


ارسال نظرات