اسقف اعظم سباستیا تئودوسیوس مطرح کرد

چه مسلمان باشیم چه مسیحی؛ همه ما هدف اسرائیلی‌ها هستیم

تنها اسقف مسیحی ارتدکس فلسطینی در سرزمین مقدس در مورد زجرهای مسیحیان فلسطینی، وحدت آنها با مسلمانان در قضیه درگیری‌های فلسطین و شهدای مسیحی ارتدکس نظرات خود را می‌‌گوید.
کد خبر: ۸۵۱۲۳۹۸
|
۳۱ فروردين ۱۳۹۴ - ۱۱:۵۱


به گزارش خبرگزاری بسیج، نادژدا کورکوا گزارشگر جنگی شبکه راشاتودی است که برروی مسائلی مانند بیداری اسلامی، درگیری‌های دینی و نظامی در سراسر جهان و حرکت‌های ضد جهانی‌سازی فعالیت می‌کند. وی گفت‌و‌گویی را با اسقف اعظم سباستیا تئودوسیوس انجام داده است.

اسقف اعظم سباستیا تئودوسیوس، 49 ساله تنها اسقف مسیحی ارتکدس در فلسطین است که در اورشلیم و سرزمین مقدس زندگی می‌کند. او یکی از تنها کشیشان اسقفی اورشلیم یونانی است. نیروهای اسرائیلی او را چندین بار بازداشت کرده یا در مرز نگاه داشته و پاسپورتش را گرفته‌اند. در بین تمام روحانیون اورشلیم او تنها کسی است که اجازه ندارد در فرودگاه از درب VIP ورود و خروج کند علت این مسئله هم فقط ملیت فلسطینی او است.

او می‌گوید: برای نیروهای امنیتی اسرائیلی من یک کشیش نیستم و فقط من را یک فلسطینی می‌دانند. وقتی که با او پشت تلفن صحبت می‌کنید همواره از او کلماتی را می‌شنوید که معمولا آنها را از مسلمانان می‌شنوید: «الحمدلالله»، «ان‌شاءالله»، «ماشاءالله»؛ او عربی صحبت می‌کند و خدا در عربی با «الله» خوانده می‌شود چه مسلمان باشید چه مسیحی.

برگردان این گفت‌و‌گو نادژدا کورکوا با اسقف اعظم سباستیا تئودوسیوس را در ذیل می‌خوانید:

نادژدا کورکوا: به عنوان سوال اول اینکه شما به عنوان یک اسقف در سرزمین مقدس حضور دارید شرایط به چه شکلی است؟

اولا باید تاکید کنم که من تنها اسقف فلسطینی در اسقفی ارتدکس اورشلیم هستم. البته اسقف‌های همکار من در ابرید در شمال اردن و همچنین چندین کشیش فلسطینی در آنجا وجود دارد. من به این مسئله افتخار می‌کنم که عضو نهاد بزرگ مذهبی‌ای هستم که بیش از 2000 هزار سال قدمت دارد.

کلیسای ما از حضور مسیحیان در سرزمین مقدس و مسائل مربوط به زندگی مسیحیان و تاریخ کلیسای مسیحی محافظت می‌کند. من به دین و ملیت خودم افتخار می‌کنم. من از اینکه به سرزمین پدری خودم تعلق داشته باشم افتخار می‌کنم. من فلسطینی هستم و به بودن در کنار این مردم دین‌مدار که برای آزادی و حیثیت‌ خودشان و برای دست‌یابی به رویاها و حقوق ملی خودشان مبارزه می‌کنند، افتخار می‌کنم. من از فلسطینیان حمایت می‌کنم و مسائل و مشکلاتشان را مطرح می‌کنم. ما مسیحیان ارتدوکس فلسطینی از مشکلات مردم جدا نیستیم.

مسائل و مشکلات فلسطینیان همه ما را به یک اندازه نگران می‌کند؛ هم مسلمانان هم مسیحیان را. این مسئله همه مردم آزاده جهان در مسئله عدالت و آزادی را نگران می‌کند. به عنوان یک اسقف کلیسا ما به تنهایی هم که شده از مردم خودمان دفاع می‌کنیم و امیدوار هستیم که روزی که می‌آید که فلسطینی‌ها و آزادی و حیثیت خودشان را پس می‌گیرند.

نادژدا کورکوا: برخی هستند که به اینجا می‌آیند تا وضعیت مردم در این فضا را درک کنند. برای آنها چه چیزی دارید تا آنها بتوانند شرایط آن مناطق را بهتر درک کنند.

باید بگویم که سربازان اسرائیلی مردم فلسطینی را به نوعی تهدید می‌کنند که قابل قبول نیست. اسرائیل فلسطینی‌ها را به عنوان جایگاه خارجی‌ها تهدید می‌کند و برای آنها لقب «خارجی» را به کار می‌برد. انگار که ما در زمین خودمان بیگانه هستیم. فلسطینی‌ها هیچگاه در اورشلیم یا در تمام سرزمین پدری‌شان بیگانه نیستند. اسرائیل نیرویی اشغال‌گر است که ما را مانند یک مسافر یا بازدیدکننده تهدید می‌کند. اما ما مردم اصلی این سرزمین هستیم. ما اینجا نیامدیم ما همیشه اینجا بوده‌ایم. در مقابل این اسرائیل است غیرمنتظره شکل گرفته است.

آنها به گونه‌ای ما را تهدید می‌کنند انگار که ما تصادفا و اخیرا به این مکان آمده‌ایم. اما ما صاحبان حقیقی این زمین هستیم. ما برای اسرائیل مزاحم نبوده‌ایم. این اسرائیل بوده است که در سال 1948 در زندگی ما مزاحم شد و در سال 1967 اورشلیم شرقی را تسخیر کرد. ما سال‌ها قبل از اسرائیل اینجا بوده‌ایم. پدران ما سال‌ها پیش از این در این مکان زندگی می‌کردند.

این علتی است که ما به خاطر آن نمی‌توانیم بپذریم که اسرائیلی‌ها ما را در سرزمین‌ پدری خودمان مانند مزاحمان تهدید کنند. این را حقیقتا باز باید تاکید کنم که هم مسلمانان و هم مسیحیان به یک اندازه از تهاجمات اسرائیلی‌ها زجر می‌کشند.

نادژدا کورکوا: سفر به اورشلیم برای یک فلسطینی مسیحی سخت‌تر است یا یک مسلمان فلسطینی؟

آنها هیچوقت از کسی که از بیت لاحا یا رام‌الله به اورشلیم حرکت‌ می‌کند سوال نمی‌کنند که مسیحی است یا مسلمان. آنها فقط یک سوال می‌پرسند که «آیا شما اجازه ورود به اورشلیم را دارید یا نه؟» سندی که اجازه ورود فلسطینیان را به اورشلیم می‌دهد توسط اسرائیلی‌ها داده می‌شود. هیچکس بدون داشتن این اجازه‌نامه نمی‌تواند عبور کند. در این جریان که با پیگیری این سیاست نژادپرستانه علیه فلسطینیان انجام می‌شود، اسرائیل کاری به تفاوت باورها و اعتقادات ندارند. همه ما به یک اندازه هدف آنها هستیم. همه اینها بستگی به گرفتن آن اجازه نامه دارد، چه شما مسلمان باشید چه مسیحی. همه ما اهداف اسرائیلی‌ها هستیم.

در شکل دیگر همچنین اسرائیل کنترل بسیاری از اموال کلیسای ارتدوکس مسیحی در دست گرفته و حتی در امور داخلی کلیساها نیز دخالت می‌کند. آنها به شکل‌های مختلف به مسیحیان فلسطینی فشار وارد می‌کنند تا آنها را وادار به ترک این زمین کنند.

همه اینها نشان از آن است که فقط یک علت برای زجرکشیدن مسلمانان و مسیحیان وجود دارد.

نادژدا کورکوا: حمله اخیر به مجله فرانسوی شارلی ابدو راهپیمایی‌ها و موج ضد اسلام را در اروپا ایجاد کرد. نتانیاهو هم در صف اول این راهپیمایی حضور داشت. نظر شما در مورد اتفاقی که افتاده چه چیزی است؟

ما حملات در پاریس را که آن را به نمایندگی از دین خاصی مربوط می‌کنند را محکوم می‌کنیم. آنها نماینده هیچ دینی نیستند؛ آنها قاتل هستند. این حمله توسط کسانی انجام شده است که ادعا می‌کنند متعد به اسلام هستند اما قطعا اسلام را نمایش نمی‌دهند و نمی‌توانند به جای مسلمانان اقدام کنند، آنها فقط به تصویر اسلام از راه این اقداماتشان آسیب می‌زنند. همزمان که ما حملات تروریستی را در سوریه و عراق محکوم  می‌کنیم این حملات پاریس را نیز محکوم می‌کنیم.

کسانی که مرتکب آن حمله تروریستی در پاریس شدند همان‌هایی هستند که در پاریس و مکان‌های دیگر مانند سوریه و عراق به مکان‌های مقدس حمله کرده، به کلیسا‌ها بی حرمتی می‌کنند و رهبران مذهبی را می‌ربایند. آنها به زنان و کودکان در سوریه، لبنان و عراق حمله می‌کنند.ما حملات تروریستی در پاریس را محکوم کرده و به همان اندازه هرگونه حمله در هر بخش از جهان را نیز محکوم می‌کنیم. ما به شدت مخالف این ایده و فکر هستیم که این حملات را به اسلام متصل می‌کند. ما در حال حاضر برای یک کنفرانس بین‌المللی آماده می‌شویم که در آن چهره‌های مذهبی از سه دین اصلی در دنیا علیه ترور، تعصب و خشونت زیر پرچم ادیان موضع‌گیری می‌کنند.

نادژدا کورکوا: در ذهن یک انسان غربی «الله اکبر» به معنی خطر است. مسیحیان سرزمین مقدس چه فکری در مورد آن می‌کنند؟

ما مسیحیان هم «الله اکبر» می‌گوییم. این کلمات احساسی ما است که ما می‌گویم خدا بزرگ است. ما نمی‌خواهیم که این جملات به تروریسم یا جنایت‌ها ارتباط داده شود.

ما هرگونه ارتباط این کلمات را با کشتارها و قتل‌ها رد می‌کنیم. ما علیه استفاده این کلمات در این زمینه مخالفت می‌کنیم. آن کسانی که این کار را انجام می‌دهند به دین ما و ابعاد دینی ما توهین می‌کنند.

آن کسانی که این کلمات را وقتی به کار می‌برند که رفتارهایی غیر دینی، غیرروحی و غیرمدنی را انجام می‌دهند در اصل دین را نفی می‌کنند و به آن آسیب می‌زنند. «الله اکبر» یکی از اشکال بیان حالت روحی و باور ما است. کسی نباید این کلمات را برای رفتارهای غیر دینی یا اجرای خشونت و ترور بگوید.

نادژدا کورکوا: مردم هم در کلیسا «الله اکبر» می‌گویند؟

بله دقیقا. برای ما «الله» یک عبارت صرفا اسلامی نیست. این کلمه‌ای است که در زبان عربی برای معرفی خدایی که این جهان را خلق کرده است، استفاده می‌شود. پس وقتی ما در عبادت‌هایمان از «الله» استفاده می‌کنیم به معنای خالق جهان هستی است.

ما در عبادت‌ها و دعاهایمان در مراسمات مذهبی مسیحیت ارتدکس این کلام را استفاده می‌کنیم. ما همیشه خدا را شکر می‌کنیم. این تصور اشتباهی است که فکر کنیم کلمه «الله» فقط توسط مسلمانان استفاده می‌شود. ما مسیحیان عرب، «الله» را در زبان عربی خودمان می‌گوییم تا خالق هستی را نشان دهیم.

نادژدا کورکوا: همه اینها در مورد مسیح است؟ مسلمانان و مسیحیان تاکید می‌کنند که منتظر بازگشت دوباره مسیح هستند اما در این بین یهودیان این مسئله را رد می‌کنند و قبول ندارند.

بله ما و مسلمانان به این مسئله باور داریم. اما در این بین یهودیان آن را قبول ندارند و این یکی از اختلافات اساسی ما با یهودیان است. اما با وجود این حقایق و اختلاف‌ها در باورها ما هیچگاه علیه یهودیان یا هر کس دیگری در جهان جنگ به راه نمی‌اندازیم. ما برای آنها که با ما موافق نیستند دعا می‌کنیم. وقتی که مسیح به این دنیا برگردد او هیچگاه نمی‌گوید که جنگ به راه بیاندازید یا دیگران را رد کنید. او یک مسئله را تاکید می‌کند که باید دیگران را دوست داشته باشید.

نادژدا کورکوا: یعنی هیچ مسئله و اختلافی بین شما و مسلمانان در این شرایط درگیری با اسرائیل وجود ندارد؟

 ما هیچگاه فلسطینیان را به اینکه چه کسی مسیحی است و چه کسی مسلمان است، یا چه کسی دین‌مدار است یا چی کسی نیست و ... تقسیم نمی‌کنیم. ما هیچگاه مردم را به دلیل باورها و دین‌شان تقسیم نمی‌کنیم. برای مقاومت مهم نیست که شما مسلمان باشید یا مسیحی.

با توجه به دیدگاه‌های مختلف سیاسی که ممکن است در فلسطین وجود داشته باشد اما همه مردم فلسطین از این ایده که فلسطینیان باید بتوانند از حقوق خود دفاع کنند و به آرزوهایشان برسند را پشتیبانی می‌کنند.

بله تعداد کثیری از مسیحیان هم از سال 1948 تاکنون توسط نیروهای نظامی اسرائیل کشته شده‌اند. برخی از مسیحیان نیز از خانه‌هایشان بیرون رانده شده‌اند. تعدادی از روستاهای مسیحی‌نشین هم در این بین به شکل کامل از بین رفتند و امروز حتی یک خانه هم در آن مکان نیست و کسی در آن زندگی نمی‌کند. برای مثال روستای القلیل در بلندی‌های جولان. بسیاری از کلیسا‌ها هم در اورشلیم مورد حمله واقع شدند و آنها مجبور شدند که زمین خود را واگذار کنند.

تعدادی از مسیحیان نیز در زندان‌های اسرائیلی هستند-البته این تعداد به اندازه مسلمانان نیست اما تعدادی از آنها در زندان هستند- نکته اینجا است که جامعه مسیحی در فضای عمومی فلسطین کوچکتر است اما ما شهدای خود را داشته که کشته شده‌اند و زندانی‌هایی را هم داشته و داریم که سال‌ها است که پشت میله‌ها زندان هستند.

مسیحیان زیر محاصره و اشغال اسرائیلی‌ها به اندازه مسلمانان زجر کشیده‌اند. این یعنی تمام جمعیت فلسطینیان در این اتفاق آسیب دیده و زجر می‌کشند. آنها بین هیچکدام از ما تفاوت قائل نمی‌‌شوند.

نادژدا کورکوا: وقتی که آنها به مناطق زندگی مسیحیان حمله کرده‌اند واکنش‌ها به چه شکلی بوده است و چه مسائلی در ذهن فلسطینی‌ها از این حملات شکل گرفته است؟

اینجا یکی از هزاران مثال است. چرا که اینجا به کلیسای ارتدکس روسیه وصل است. کلیسای جامع تثلیث مقدس که در بخش غربی اورشلیم واقع شده است با کلیسای ارتدکس روسیه متصل است. اما بعد از سال 1948 اسرائیل بدلیل روابط منفی ایجاد شده با روسیه برخی از ساختمان‌های اطراف این کلیسا را در دست گرفته و آنها را به عنوان مراکز پلیس و زندانی همراه با شکنجه تبدیل کرد.

وقتی کسی اصطلاح «موسکوبیا» که با اسقفی مسکو رابطه دارد و مسئله‌ای مقدس و روحانی است را به کار می‌برد و می‌گوید، اولین اتفاقاتی که در ذهن فلسطینیانی که در اورشلیم زندگی می‌آید شکنجه، بازجویی‌های پلیس و زندان است.

برای مثال در شهر ناصره (از شهرهای بزرگ شمال فلسطین که به اشغال رژیم صهیونیستی در آمده است) کلمه «موسکوبیا» رابطه نزدیکی با مدرسه قدیمی روس‌ها که در آن فلسطینیان به یادگیری علوم مختلف می‌پردازند دارد. البته این مدرسه بعد از انقلاب سال 1917 بسته شد و اکنون این فضا فقط مربوط و مخصوص فلسطینیان در اورشلیم است.

 

ارسال نظرات