خبرهای داغ:
دلنوشته های یادگار عملیات کربلای۲؛

شب های حاج عمران و کربلای ۲ از بیان مردی که یادگار جنگ است

ای زمین حاج عمران! تو را از خون خود و دشمنان این سرزمین سیراب خواهیم تا دنیا بداند مردان خمینی توشه دنیا را نهادند و با توشه آخرت به استقبال خطر آمدند!
کد خبر: ۹۴۰۳۰۴۰
|
۰۸ دی ۱۴۰۰ - ۱۸:۵۲

مناجات نامه عیسی چگینی رزمنده و جانباز دفاع مقدس در شب عملیات کربلای ۲ در منطقه حاج عمران، که بسیار شنیدنی است که متن مناجات نامه ها توسط فرزندش صادق چگینی جمع آوری شده است.

هوا سرد و علفزارها خشکیده اند، در بهار زندگی تیر و تفنگ نصیب فرزندان آب و خاک شده است. امروز آمده ام تا در کربلای ایران رقص خون و شمشیر را به نظاره بنشینم، ای کوههای حاج عمران، ای سرزمین قصه های رادمردی!

گواهی بده که دنیا برای ما پشیزی ارزش ندارد، امده ایم تا بمانی، قصه های شاد را برای آیندگان روایت کنی! شب است ستاره ها و آسمان به نظاره نشسته و نبرد شیرها را تجربه می کند، ای سرزمین پر از خون! تو گواهی بده که مردان دیار لرستان به این سرزمین آمده اند، مردان دیار میرزا کوچک جنگلی، ایستاده در شاخ شمیران تا شاخ غولهای کفر و نفاق را بشکنند و ایستگاه دربندی خان را به مسیری برای کربلا ترسیم کنند.

ای روزهای سخت و جان فرسا! ای بهشت زیبای من! ای روزهای پرواز! در بهار زندگی به استقبال پرواز آمده ام، برای رفتن در دل بی نهایت، رفتن در دل تاریخ! خدایا بی تو تنهای تنهایم، بی تو پوچ تر از پوچم! جان پناه ما تویی! در روزهای سخت و بی کسی فریاد رس ما باش!

هزاران قلب منتظر بازگشت فرشتگان هستند! هزاران چهره در گداز آه جگر سوز پرپر شدن جوانان این خاک تا قیامت فریاد می زنند!

چه داستانی در این برهوت دنیا در حال روایت است، کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا! منور های شیطان رنگ نور است اما برای ظلمت تاریکی به پا خاستند!

ای زمین حاج عمران! تو را از خون خود و دشمنان این سرزمین سیراب خواهیم تا دنیا بداند مردان خمینی توشه دنیا را نهادند و با توشه آخرت به استقبال رفتن آمدند!

ای خدای برترین ها! تا قیامت ما را شیفته امام تنها کن! تا قیامت ما را شیفته سر روی نیزه کن! امروز به صحنه جهاد آمده ایم تا فریاد هل من ناصر ینصرنی ابا عبدالله پاسخ داده شود. خدایا چنان کن برای ماندن کوله باری از داشته ها را برای نسل بعد به یادگار بگذاریم، خدایا من رنجور و دل خسته ام، از بودن برای هیچ و رفتن برای هیچ! اما در کربلای ۲ ایستاده ام تا با شوق پرواز بی نهایت را تجربه کنم!

بارالها! تو می دانی که من چیزی از بهشت و جهنم نمی دانم! چیزی از ماورای زیستن نمی دانم! اما بهشتت را در سیمای امام مستضعفان دیدم و مظلومیت را در کلام فرزند زهرا رویت کردم! اینجا بوی بهشت ندیده ات می دهد! اینجا شمع و پروانه در کنار هم جان می دهند! بخوان نغمه رفتن برای زندگی بهتر! بخوان نغمه طعنه زنان به همه دنیا پرستان!

خدایا در قیامت ما را بدهکار بندگانت نکن اما هرکس بدهکار تو شود به کرم و لطف بی انتهایت نظر دارد! بدنم خونین و بی حس شده است، چشمم بینایی را از دست داده است! گویی سبک شده ام و دیگر با چشم نداشته می توانم ببینم! چشم قلب که مخصوص دیدن توست!

ای روزهای سرد و برفی! ای شب های بی روح حاج عمران! فریاد امشب ما را تا انتهای تاریخ فریاد بزن!

انتهای پیام/۱۰۰۲

ارسال نظرات
پر بیننده ها
آخرین اخبار