۱۳ آبان، خیابونا شلوغِ شلوغ بود. هر جا رو که نگاه می کردی بچه ها و جوون هایی رو می دیدی که کتاباشونو زیر بغلشون گرفته بودن و به این و اون طرف می رفتن. خُب اونجا چی می خواستن؟
کد خبر: ۹۳۸۷۴۹۶
|
۱۳ آبان ۱۴۰۰ - ۱۱:۳۶

به گزارش خبرگزاری بسیج از کرج، رحمت نژاد خبرنگار بسیجی در یادداشتی آورده است:معلّمی که خبرنگار باشه می شه همینی که می بینید! از هر فرصتی برای رسالتِ خبرنگاریش استفاده می کنه ... با دانش آموزانِ پایه یِ پنجم ابتدایی میزِ گِرد تشکیل دادیم.

گرفتن انتقامِ سخت ویژگی مشترک دانش آموزان است

دستم رفت رو دکمه ی ضبط و گفتگو از من شروع شد: اون روز، ۱۳ آبان، خیابونا شلوغِ شلوغ بود. هر جا رو که نگاه می کردی بچه ها و جوون هایی رو می دیدی که کتاباشونو زیر بغلشون گرفته بودن و به این و اون طرف می رفتن. خُب اونجا چی می خواستن؟ آقا حسین صفرپور شما بگو. حسین گفت:" دانش آموزا کلاس درس تعطیل کرده بودن تا به مردم کمک کنن. مردم می خواستن شاه از کشور بیرون کنن. برای همین دانش آموزا اون روز مثل همه ی مردم به خیابونا اومدن تا به اونا کمک کنن. ولی سربازای شاه به اونا رحم نکردن..." برایِ تکمیلِ صحبت های حسین صفرپور ادامه دادم:" امام خمینی(ره) گفته بود همه مبارزه کنن؛ برایِ همین اون روز دانش آموزان احساس مسئولیت کردن و از مدرسه رفتن تو خیابونا و با فریاد بلند به دشمن گفتن که باید از ایران بیرون بره. ولی بچه ها می دونید دشمن چی کار کرد؟ دشمن ترسو که از فریادهای دانش آموزان وحشت کرده بود خیلی از اون ها رو شهید کرد و ما الآن هر سال، خاطره اون دانش آموزانِ شجاع رو زنده نگه می داریم. خُب بچه ها دانش آموزان اون روز احساس مسئولیت کردن و رفتن. شما امروز به عنوان دانش آموز چه احساس مسئولیتی می کنی؟" حسین صفر پور گفت:" رهبرمون گفتن آینده ی مملکت دستِ جوانان ماست. با خوب درس خوندنمون می تونیم آینده ی مملکت رقم بزنیم." حسین اینقدر خوش صحبتی می کرد که گفتگو دستش بود و دوستاش آقا پارسا و آقای ابراهیم نژاد می گفتن نظر ما هم مثل حسین هست. موافقیم. حسین حرف از الگو زد. گفت::" به عنوان دانش آموز الگویِ ما می تونه امام زمان و رهبر باشه." بعد رفت سَرِ دشمن! کسی که ما باهاش پدرکُشتگی داریم! چون پدرمون، حاج قاسمِ عزیزمون رو کُشته ... حسین صحبتش ادامه داد:" آمریکا هیچ وقت دنبال صلح نیست! همیشه دنبالِ جَنگِ. اونم نه فقط باایران با بیشتر کشورهای جهان." در آخر گفتگو رو به دانش آموزان پرسیدم:" با چه آرزویی بزرگ می شید؟" جالب بود، همه ی دانش آموزان، حتی پایه های کوچک تر، دوم ابتدایی گفتن:" سربازی امام زمان" دستم می رفت رو دکمه ی ضبط، تا متوقف کنم و گفتگو رو پایان بدم  که گفتم:" دانش آموزان ما با چه احساسِ مسئولیت و آرزویِ قَشنگی بزرگ می شن! خوب درس خوندن برایِ ساختنِ آینده یِ مملکت و سربازیِ امام زمان. علاوه بر این ها دانش آموزان یه ویژگی مشترکم داشتن! اون هم انتقام. انتقامِ سخت. جایِ خالیِ حاج قاسم و نبودش هنوز دِلا رو می سوزونه ..."

انتهای پیام/ف

ارسال نظرات
پر بیننده ها