کد خبر: ۹۱۹۳۲۰۵
|
۰۴ آذر ۱۳۹۸ - ۰۶:۴۰
به گزارش خبرنگار خبرگزاری بسیج از یزد، اشرقف السادات حسیینی در یادداشتی به بررسی تأثیر بیانیه گام دوم مقام معظم رهبری(مدظله) بر حل مشکلات اقتصادی ایران پرداخته است. 
این پژوهش به منظوربررسی تاثیربیانیه گام دوم انقلاب براساس بیانات مقام معظم رهبری برحل مشکلات اقتصادی ایران انجام شده است.
به بیان دیگراین پژوهش به دنبال پاسخ به این سوال است که:آیابیانیه گام دوم انقلاب بر اساس بیانات مقام معظم رهبری برحل مشکلات اقتصادی ایران توسط دولت مردان موثراست؟یکی ازشاخصه های موفقیت وکارآمدی دولت ها دردوران حیات خود تحقق و عملیاتی کردن وعده هایی است که به مردم خود داده اند.
دولت یازدهم نیزوعده های سیاسی متعددی داده بود به طوری که سیاست خارجی نقطه مشترک شعارهای دولت یازدهم بود.دراین خصوص تحریم بزرگ ترین مانع اقتصاد کشور تلقی می شد ومذاکره در موضوع هسته ای وتعامل با کشورهای دیگراز جمله کشورهای اروپایی به عنوان اصلی ترین راه حل مطرح گردید.پس از مذاکره با کشور های غربی برای دستیابی به توافق درباره موضوع هسته ای ،نتیجه مذاکرات (برجام)حلال همه ی مشکلات ازجمله مشکلات اقتصادی بود.درحالی که پس از تصویب وشروع به اقدامات از سوی ایران به رغم اجرای تعهدات فراوان توسط ایران طرف آمریکایی نه تنها به تعهدات اندک در زمینه رفع تحریم ها هم پایبند نبوده است بلکه با خروج از برجام وتعهدات آن به شدت ومیزان تحریمها علیه کشور ما افزوده است.
رهبر حکیم انقلاب اسلامی با صدوربیانیه گام دوم انقلاب خطاب به ملت ایران وبه ویژه جوانان عزیز توصیه فرموده اند:همه راه حل ها در داخل کشور است.این که کسی گمان کند که مشکلات اقتصادی صرفا ناشی از تحریم است و علت تحریم هم مقاومت ضد استکباری وتسلیم نشدن در برابر دشمن است خطایی نا بخشودنی است.
مقدمه:
اقتصاد یک نقطه کلیدی تعیین کننده است.اقتصاد قوی نقطه قوت وعامل مهم سلطه ناپذیری ونفوذ ناپذیری کشور است و اقتصاد ضعیف زمینه ساز نفوذ وسلطه ودخالت دشمنان است.فقروغنا در مادیات ومعنویات بشراثر می گذارد. البته اقتصاد هدف جامعه اسلامی نیست اما وسیله ای است که بدون آن نمی توان به هدفها رسید.تاکید بر تقویت اقتصاد مستقل کشور که مبتنی بر تولید انبوه وباکیفیت وتوزیع عدالت محور ومصرف به اندازه وبی اسراف ومناسبات مدیریتی خردمندانه است.انقلاب اسلامی راه نجات از اقتصاد ضعیف و وابسته وفاسد دوران طاغوت را به ما نشان داد ولی عملکرد های ضعیف ،اقتصاد کشور را از بیرون ودرون دچار چالش ساخته است.چالش بیرونی همان تحریم و وسوسه های دشمن است که در صورت اصلاح مشکل درونی نیز کم اثر وحتی بی اثر خواهدشد.چالش درونی عبارت از عیوب ساختاری وضعف های مدیریتی است.مهم ترین عیوب وابستگی اقتصاد به نفت-دولتی بودن بخش هایی از اقتصاد که در حیطه وظایف دولت نیست نگاه به خارج ونه به توان و ظرفیت داخلی- استفاده اندک از ظرفیت نیروی انسانی کشور-بودجه بندی معیوب ونامتوازن وسرانجام عدم ثبات سیاستهای اجرایی اقتصادوعدم رعایت اولویت ها و وجود هزینه های زاید وحتی مسرفانه در بخشهایی ازدستگاه های حکومتی است.
وضعیت اقتصادی امروز:
رکورد اقتصادی یکی از عوامل مهم شرایط نابسامانی اقتصادی بر کشور است.اقتصاد در مرحله اول مبتنی بر تولیدات یک کشور است.حال این تولیدات می تواند در حوزه هایی همچون صنعت،خدمات،کشاورزی، گردشگری و...باشد. ما در این زمینه برخی مشکلات ساختاری وزیر بنایی داریم که باعث عدم توانایی اقتصاد شده است واز طرفی دولت نیز از تولید کننده حمایت نکرده و مراکز تولیدی یا تعطیل شدند یا با نصف یا یک سوم ظرفیت کار کردند.بدین ترتیب ضعف مدیریتی وبی تدبیری های دولت عامل به هم ریختگی وضعیت اقتصادی کشور است.تحریم ها وعدم توانایی در وارد کردن پول نفت های فروخته شده به داخل کشور نیز از دیگر عواملی است که موجب به هم ریختگی شرایط اقتصادی امروز شده است.یکی ازبزرگترین مشکل اقتصادی ایران،فساد است.هر طور که نگاه کنیم،فساد مانع توسعه اقتصادی شده است.فساد در ایران مولود رانت است.یعنی وفور درآمد نفتی با عث این همه فساد شده است.بنابراین اگر بخواهیم با فساد مبارزه کنیم باید برای درآمد های نفتی اندیشه کنیم که وارد اقتصاد دولتی نشوند و برای توزیع در اختیار دولتمردان قرار نگیرد چرا که وقتی پول مفت برای توزیع وجود دارد، حتما درآن فسادبه وجود خواهدآمد.بنابراین وابستگی اقتصادمابه نفت ودولتی بودن اقتصادازعوامل به هم ریختگی اقتصاد می باشد که مقام معظم رهبری دراین زمینه می فرمایند:رهایی ازاقتصاد تک محصولی نفت کشور رابه تعالی وتکامل می رساند وکارباید به دست مردم وجوانان سپرده شود.
یکی دیگر از عوامل متلاطم بودن وضعیت اقتصادی،حاکم بودن فرهنگ تفکرات تقی زاده ها ((صرفا نگاه به بیرون وعدم اعتماد به ظرفیت داخلی)) درکشورمی باشد.درنخستین روز سال1398رهبر معظم انقلاب اسلامی درحرم مطهر رضوی فرمودند:درداخل بعضی ها،بدی های غرب راتوجیه می کنندونمی گذارند افکارعمومی متوجه بشوند که درداخل دولتها چقدرشرارت وجود دارد همانند تقی زاده دردوره طاغوت که می گفت((ایران باید از فرق سر تا نوک پاغربی باشد))وامروز نیز تقی زاده های جدید از این حرفها می زنند و افکار و روشهای غربی رادرداخل پمپاژ و تزریق می کنند.البته امروز به حول وقوه الهی جوانان مومن وانقلابی مانخواهندگذاشت این تقی زاده ها حرفشان به کرسی بنشیندتا وقتی که تفکر مانمی توانیم واین تفکر که مرغ همسایه غاز است درجامعه زدوده نشود،مشکلات اقتصادی ادامه داشته وجامعه پیشرفت نمی کند.
حل مشکلات اقتصادی از طریق مذاکره:
از همان روز های آغاز به کاردولت یازدهم،یکی از شعارها و وعده هایی که به گوش می رسید،این بود که حل مشکلات مردم به حل مشکلات هسته ای بستگی دارد.عبارت ((وابستگی چرخ سانتریفیوژهابا چرخ زندگی مردم))به کرات شنیده شده تاپیش از اعلام توافق وین رییس جمهور و سایر دولت مردان دولت یازدهم می کوشیدند با برجسته سازی تاثیر مذاکرات در به حرکت درآوردن چرخ اقتصادی، اینگونه به جامعه القا کنند که میان چرخش سانتریفیوژ و مشکلات کنونی جامعه ارتباط تنگاتنگ برقرار است؛ به صورتی که برای بهبود اوضاع زندگی، تنها مذاکرات هسته ای حلال مشکلات کشور می باشد.یک روز بعد ازقرائت بیانیه لوزان (که به اذعان وزیر خارجه کشورمان تنهایک بیانیه ای بیشترنبود)ضمن تاکیددوباره برجمله((چرخ سانتریفیوژها باید همزمان باچرخ زندگی مردم بچرخد))گفت:یکی از وعده هایی که دولت به مردم داده بود این بودکه سانتریفیوژ بچرخد، امازندگی مردم هم بچرخد.چرخش سانتریفیوژ ها زمانی برای ما ارزشمند است که چرخ اقتصاد هم درکنار آن در چرخش باشد.این کاروهدف را امروز نزدیک تراز ماه های پیش،هفته های پیش وحتی روزهای پیش می بینیم..؛بنابراین در چارچوبی که ما پیش روداریم می بینیم که رویکرد این دولت پاسخ داده است.از نظر آقای دکتر روحانی، تحریم بزرگترین مانع اقتصاد کشورتلقی می شد ومذاکره در موضوع هسته ای وتعامل باکشورهای دیگراصلی ترین راه حل مطرح می گردیدواژه آمریکا نیز به این معنا بود که راه حل همه اینها به آن ختم می شود. پس،مذاکره با آمریکابرای دست یابی به توافق درباره موضوع هسته ای حلال همه مشکلات از جمله مشکلات اقتصادی خواهدبود.

حجت الاسلام روحانی درباره اجرای برجام ولغوتحریمها از روز اجرا،خطاب به ملت ایران گفت: ملت ماباهمدلی برجام را به فرجام مطلوب رساند، زنجیرهای تحریم راپاره کرد وزمینه رابرای فعالیت درزمینه های اقتصادی مهیا نمود.تحریم های بانکی،مالی،پولی،نفتی،پتروشیمی،بیمه،حمل ونقل وهمه ی تحریم های هسته ای برداشته شد وشرایط برای فعالیت اقتصادی مردم آماده تر شد.
عدم پایبندی آمریکا به تعهدات خود:
حال با گذشت چندین دوراز مذاکرات درژنو و وین وامضای برجام ،به اذعان کارشناسان آژانس انرژی اتمی،ایران همسو با تحقق خواسته های غرب، همکاری کامل را انجام داده وحتی بی تردید ازبخش بزرگی از حقوق خودچشم پوشی کرده است ،باوجود این نه تنها خبری از برچیده شدن تحریمها وشناسایی حقوق هسته ای ایران نیست بلکه به نظر می رسدغرب وبه ویژه آمریکا به تدریج درحال رسمیت بخشیدن به تحریم های خود بوده وهمچنان مشکلاتی درزمینه های سیاسی واقتصادی وجوددارد از جمله :
1- معیوب ومحدود شدن فعالیتهای هسته ای
2- تعطیلی کارخانه های کشوربعداز برجام
3- نخریدن آب سنگین ایران
4- اختلال در فناوری هسته ای
5- برداشته شدن سایه جنگ به دلیل توافق هسته ای

یکی از مواردی که از آن برای توجیه برجام استفاده می شد، توهم دورشدن سایه جنگ از سر ایران به واسطه این توافق بود؛به طوری که رییس جمهور،هنگام سفربه همدان درشهریور ماه 1394گفت:امروز باحمایت شمامردم وتلاش دولت مردانی که ازسوی شما انتخاب شده اند، چهره واقعی ایران به دنیا معرفی شده وبعداز22ماه تلاش ومذاکره به نقطه ای رسیدیم که توانستیم سایه شوم جنگ را ازسر مردم برداشته وامنیت واقعی را به این کشورباز گردانیم. نگاهی به رویکردهای کلان سیاسی دولت نشان می دهد،دولت یازدهم به این دلیل که سرنوشت خودرابامذاکرات هسته ای پیوندزد،تاحدزیادی از سیاست های داخلی غافل شد.اقتصادداخلی،مسائل فرهنگی واجتماعی درحاشیه مسائل بین المللی قرار گرفت. آقای روحانی نخست قول داد که برنامه سیاسی خودرابنویسد،دراین باره شعارهایی نیز داد. همه می توانندشعاربدهند،اما آن کسی می تواندبه شعارجامعه عمل بپوشاندکه به انضمام آن شعاربرنامه ای مدون هم داشته باشد.دردولت یازدهم متاسفانه این برنامه وجودنداشت.
باگذشت چهاردهه ازحیات جمهوری اسلامی وتداوم سیاستهای استکبارستیزانه درسیاست و روابط خارجی ازیک سو و وجود مشکلات اقتصادی-معیشتی درداخل از سوی دیگر،همواره برخی تلاش می کنند تا این دو رابه هم مرتبط کرده واینگونه وانمود کنند که ریشه فشارهای خارجی علیه کشورمان ودرنتیجه،وجودمشکلات اقتصادی ،به سیاستهای استکبارستیزانه ی نظام برمی گردد.
باتوجه به تاثیر منفی فشارهای خارجی برمعیشت مردم ، برخی ایجاد تنگنا وفشاردر معیشت مردم را ناشی از ایستادگی های جمهوری اسلامی ایران درمقابل آمریکا دانسته و عدول جمهوری اسلامی ازداعیه ها وسیاستهای استکبار ستیزانه درنظام بین الملل را راه حلی برای گره گشایی از مشکلات اقتصادی می دانند.با این وجوداین سوال مطرح است که با توجه به ضرورت تعامل سازنده بادنیابرای رونق وشکوفایی اقتصادکشور،آیااستکبارستیزی جمهوری اسلامی مانع تعامل با سایر کشورها ومانع حل مسائل باسرکرده ی استکبار؛یعنی آمریکانبوده است؟دراینجا پاسخی «واسازانه وشالوده شکنانه»مطرح می شود؛بدین معنا که درمرور روابط آمریکا باجمهوری اسلامی متوجه می شویم که جمهوری اسلامی علی رغم اعتقاد راسخ به مبارزه با استکباردرمواجهه با آمریکا،غیرواقع بین نبوده؛ همواره به عنوان یک بازیگرعقلانی ومحاسبه پذیر رفتار کرده وتلاش کرده تادرمواقع لازم ،نرمشهای قهرمانانه مناسب داشته باشداما طرف مقابل نه تنها به حسن نیت ورفتارهای عقلانی جمهوری اسلامی واکنش مثبت نشان نداده بلکه همواره براساس تصورات قالبی غلط باآن رفتارکرده است.
درمرور این روابط می توان به چند نقطه ی عطف اشاره کرد

1-توافق الجزایر:
توافق الجزایرآغازی برنقض عهدهای مکررآمریکادرقبال جمهوری اسلامی ایران است.درتوافق الجزایرکه متعاقب تسخیر لانه جاسوسی آمریکادرتهران منعقدشد،علی رغم اینکه آمریکامتعهدشد که درامور داخلی ایران (چه ازلحاظ سیاسی وچه نظامی)مداخله ننماید ومجازاتهای تجاری واقتصادی رالغو و دارایی های مسدود شده ایران راآزادکند،اماهیچ گاه به این تعهدات صریح خودپایبند نبوده است.جالب آنکه ایران به تعهدات خوددرقرارداد الجزایر از جمله مهمترین آنهایعنی آزادسازی گروگانها بلافاصله عمل کرد،امامصادره اموال ایران توسط امریکاپایان نیافت ودارایی های ایران تابه امروز ضبط است.

2-همکاری با آمریکادرآزادسازی گروگانهای غربی از لبنان:
جرج بوش درپیامی به رهبران ایران خواهان مذاکره مستقیم با آنان درباره ی آزادی گروگانها وبهبودروابط آمریکاوایران شد.دولت آقای هاشمی رفسنجانی نیز جهت نشان دادن حسن نیت ایران،نیروهای انقلابی درلبنان رامتقاعدساخت تاگروگانهای غربی راآزاد کنند، به طوری که تا اواخرسال 1370کلیه گروگانها به جز دوآلمانی آزادشدند.ولی این حسن نیت ،به رغم وعده جرج بوش،باحسن نیت متقابل آمریکا مواجه نشد.
دراین واقعه آمریکایی ها نه تنها به وعده های خودعمل نکردند بلکه حتی به حجم گستاخی های خودنیزافزودند.
3-همکاری دولت وقت ایران باآمریکا دربحران افغانستان:
پس از همکاری ایران در جنگ افغانستان ،آمریکا حاضربه انجام اقدامات متقابل درقبال ایران نشد وحتی پس از پایان جنگ درافغانستان،جرج بوش دربهمن ماه 1381،ایران را در کنار کره شمالی وعراق «محورشرارت» خواند.
4-مذاکرات هسته ای:
درسال1382دولت وتیم مذاکره کننده کشورمان باهدف جلوگیری ازصدورقطعنامه علیه ایران درشورای حکام،عادی شدن پرونده ی انرژی هسته ای دراین شوراونیزجلوگیری از ارجاع پرونده به شورای امنیت سازمان ملل واردمذاکرات شدنددرحالی که طرف غربی باهدف تعلیق فعالیت های ایران،به ابتدائیات توافق تهران نیز پایبندنبودبنابراین اعتمادسازی واعتمادبه غرب دراین موضوع نیزاثرنتیجه بخشی نداشت.
بعد از حدود یک دهه ازاین روند ودرحالی که آمریکایی ها ازطریق کشورعمان، خواستارمذاکره با ایران وحل مساله هسته ای شده بود و حتی اوباما، رییس جمهوروقت آمریکا طی نامه ای به مقام معظم رهبری،خواستارمذاکره شد، دورجدید مذاکرات میان ایران وکشورهای1+5شروع شد که درنهایت پس از چند سال منجربه انعقاد توافق برجام شد. با این وجودعلی رغم آنکه آژانس بین المللی انرژی اتمی به عنوان ناظربه اجرای برجام ،بیش ازده مرتبه پایبندی ایران به برجام راتاکیدکرده بود و علاوه براین آمریکا متعهدشده بود که از اعمال تحریم های جدید علیه ایران خودداری کند وبرای رفع شرایط غیرعادی حاکم براقتصادایران تلاش نماید،اما این کشورنه تنها ازرفتارهای خصمانه ی خودعلیه ایران دست برنداشت بلکه بدون هیچ دلیل مستندی،وصرفا به دلیل زیاده خواهی های غیر منطقی وغیرقانونی از برجام خارج شدو مجدد به اعمال تحریم های فلج کننده علیه ایران روی آورد.
بنابراین این کشوردر هیچ برهه ای خواهان حل مسائل خودباایران نبوده بلکه مانع آفرینی نیز کرده است.اما در نقطه مقابل ،جمهوری اسلامی هم خواهان حل مسائل با آمریکا بوده وهم دربرهه های متعدد ،امتیاز هایی برای حل این مساله داده است.
در نتیجه، اگرعدم رابطه با آمریکا،متضمن خسارتهایی برای ایران وایرانیان بوده ،مقصرآن نه جمهوری اسلامی،بلکه سیاستهای خصمانه آمریکا دربرابر ایران است که مبتنی برگزاره های غیر معقول است.
درس هاوعبرتهای برجام:
مرورحوادث تاریخی و پدیده های سیاسی می تواندکمک بسیاری به حل مسایل امروزجامعه وپیشرفت حرکت کشورنماید.برجام به عنوان یکی ازپدیده های سیاسی،این ظرفیت راداردکه بابازخوانی های مکرر،خوی استکباری غرب ،رفتارهای اشتباه بازیگران وبرخی مسئولان کشور،نتیجه اعتمادبه غرب،راه های توسعه داخلی ،توانمندی ودرایت رهبری و...راتحلیل وتبیین نماید.براساس همین اصل رهبرمعظم انقلاب به 6تجربه حاصل ازبرجام اشاره نموده وبه تبیین این شش تجربه پرداختند.
تجربه اول:عدم پایبندی آمریکابه تعهدات خود
رهبرمعظم انقلاب اولین تجربه حاصل ازبرجام رافهم «عدم پایبندی آمریکابه تعهدات خود»توسط مردم ومسئولین میدانند ومی فرمایند:تجربه ی اول این است که دولت جمهوری اسلامی نمی تواندبا آمریکا تعامل کند؛چرا؟برای خاطر این که آمریکا پایبند به تعهدات خودش نیست .نگویید اینها کار این دولت است وکار ترامپ است ؛نه،دولت قبل هم با مانشست ،صحبت کردووزیرخارجه اش ده روز ،پانزده روز در اروپا پایبند جلسات بود،آنها هم تقریبا همین جور[بودند]؛حالا به شکل دیگری عمل کردند ولی نقض کردند؛آنها هم تحریم کردند،آنها هم برخلاف تعهدات خودشان عمل کردند.دولت آمریکا برخلاف تعهدات خودش عمل میکند؛این باراول هم نیست؛قضایای گوناگون قبلی هم همین را تایید می کند.
تجربه دوم:عمق دشمنی آمریکا نسبت به جمهوری اسلامی
رهبر معظم انقلاب تجربه دوم حاصل از برجام راکسب بینش وفهم نسبت به«عمق دشمنی»آمریکا نسبت به جمهوری اسلامی میدانندومی فرمایند:تجربه دوم عمق دشمنی آمریکا با ایران و با جمهوری اسلامی است.دشمنی،دشمنی عمیق است، دشمنی سطحی نیست.مخالفت بر اساس وبر محورمسئله ای مثل مسئله ی اتمی نیست،این راهمه فهمیده اند؛بحث، فراتر از اینها است.
بحث این است که اینهابانظامی که دراین منطقه حساس سربلندکرده،ایستاده،رشدکرده، باظلم های آمریکا مخالفت می کند،نسبت به آمریکا هیچ گونه ملاحظه کاری نمی کند،پرچم اسلام را به دست گرفته وروحیه ی مقاومت رادرمنطقه توسعه می دهد؛عمیقا مخالفند.مساله آنها این است که این نظام اسلامی وجمهوری اسلامی نبایدباشد؛ نه فقط این نظام نباشد بلکه آن مردمی که این نظام راحمایت می کنند؛یعنی ملت ایران هم منفورسران حکومت آمریکائی اند.
نگاهی معرفت شناختی به بدبینی رهبر معظم انقلاب به مذاکره با آمریکا:
دیدگاه رهبر معظم انقلاب براساس نگاه معرفت شناختی ایشان - که حاصل تجربه های تاریخی ذکرشده ونصوص دینی خصوصا قران است - می باشد.قران حکیم، مسلمانان ومومنین را در تعامل نسبت به دشمن به بصیرت توام با بدبینی دعوت می کند ومی فرماید که«ولن ترضی عنک الیهود ولا النصاری حتی تتبع ملتهم قل ان هدی الله هوالهدی ولئن اتبعت اهواء هم بعد الذی جاءک من العلم مالک من الله من ولی ولا نصیر» «هرگز یهود ونصاری ازتو راضی نخواهند شد مگرآنکه پیروی از آیین آنها کنی.بگو:راهی که خدا بنماید به یقین راه حق تنها همان است ؛ والبته اگراز میل وخواهش آنها پیروی کنی بعداز آنکه طریق حق رادریافتی،دیگر ازسوی خدایار ویاوری نخواهی داشت.»
تجربه سوم: نرمش خودی،گستاخی دشمن
تجربه سومی که رهبرمعظم انقلاب براساس برجام تصریح می فرمایند این است که؛«انعطاف درمقامل این دشمن-به خاطر مصلحت سنجی های موسمی ای که خب ما دریک مواردی داریم-تیغ دشمنی اورا کندنخواهد کرد، بلکه اورا گستاخ ترخواهد کرد.»
تجربه چهارم:ایستادگی اصولی، عقب نشینی دشمن:
تجربه چهارمی که براساس بیانات رهبر معظم انقلاب می توان از برجام برداشت نمود این است که «ایستادگی درمقابل انها{غرب}امکان بسیار زیادعقب نشاندن آنها رادارد. دراین رابطه نیز شواهد ومستندات عینی زیادی پیش روی ماست که پای فشردن ومقاومت براصول ،موجب عقب نشینی دشمن شده است.
تصمیم قاطعانه کشوردرخصوص تبادل جاسوسان آمریکایی باافرادی که درآمریکا متهم به دورزدن تحریمها به نفع ایران بودند مثالی دراین زمینه است.
تجربه پنجم:همراهی اروپا وآمریکا دربزنگاه ها
تجربه پنجمی که براساس بیانات رهبر معظم انقلاب از برجام برمی آید«تجربه همراهی اروپا با آمریکا در مهم ترین موارد است که دنبال آمریکا حرکت می کند.»
تجربه ششم:خطای گره زدن زلف اقتصاد به رفتار دشمن
رهبر معظم انقلاب با ذکر تجربه ششم فرمودند؛ما نباید مسایل کشورمان را به امری که از اختیارمان خارج است گره بزنیم.بر اساس همین اصل است که تکیه بیش از اندازه دولت یازدهم ودوازدهم به برجام جهت رفع مشکلات اقتصادی خطا بوده وادامه این روند،یعنی دل بستن به اروپا جهت بهبود وضعیت اقتصادی خطایی مضاعف می باشد.لذا رهبر معظم انقلاب در تشریح این خطا وتجربه می فرمایند:«یک تجربه مهم دیگر دراین قضایای برجام ،این است که گره زدن حل مسایل کشور به برجام وامثال برجام یا به مسایل خارجی یک خطا ی بزرگ است.ما نبا یستی مسایل کشور را،مسایل اقتصادی کشور و مسایل گوناگون کشور را گره بزنیم به امری که از اختیار ما خارج شده است،و در بیرون کشور تدبیروتصمیم گیری می شود.
-وقتی مامسئله ی اقتصادکشوررا،کسب وکارکشوررا به مسئله ی برجام گره می زنیم،نتیجه این می شودکه صاحبان کاروسرمایه چندین ماه باید منتظر بمانندتا ببینند خارجی ها درمورد برجام چه تصمیمی می گیرند؛چندماه تامل کنند،صبرکنند،منتظر بمانند تاببینند که آیادرتوافق می مانند یااز توافق خارج می شوند؛امضا می کنند یا امضانمی کنند؛بعدازآنکه امضاکردند،پایبند به امضا می مانند یا نه!مرتب بایستی دستگاه فعال اقتصادی مردمی کشور درانتظار رفتار خارجی ها باشد.نمی توانیم ظرفیت کشوررامعطل توافق برجام بگذاریم؛مدتی معطل اجرای برجام ،مدتی معطل خروج وعدم خروج از برجام؛آن هم درمقابل دشمنی مثل آمریکا باشیم.اینها بخشی از تجربه های ما است؛این تجربه ها رابایستی درنظر داشته باشیم تاتکرار نشود واز یک سوراخ دوبار گزیده نشویم ودرقضایای بعدی این تجربه ها رابه طورکامل به کارببندیم.»
آنچه از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی برمی آید این است که نظام درموافقت با مذاکرات هسته ای دارای خواسته های حداقلی وخواسته های حداکثری بودندکه خواسته های حداکثری شامل تسهیل دروابط خارجی،برداشته شدن تحریم ها،بهبود معیشت مردم،و...وخواسته های حداقلی درحوزه بینشی ومعرفتی بوده است؛یعنی تجربه برجام باعث بالا رفتن ظرفیتهای فکری مردم ومسئولین گردید.لذا باتوجه به خلف وعده آمریکا واحتمالا اروپایی ها،جریان انقلابی وارزشی باید این توانایی رادر خودداشته باشد که بتواندبراساس این تجارب،ظرفیت فکری پیرامون مبانی انقلاب اسلامی وخصلتهای استکباری راارتقاء ببخشد.

اهمیت صدوربیانیه گام دوم انقلاب اسلامی:
به مناسبت چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی و شروع فصل جدیدی از حیات بالنده انقلاب اسلامی ایران،رهبر معظم انقلاب دربیانیه ای مهم وراهبردی،به تبیین و یژگی های مسیر پر افتخار پیموده شده در چهل سال گذشته وبرکات خیره کننده انقلاب اسلامی پرداخته وبا تاکید بر امید واقع بینانه به آینده ونقش بی بدیل جوانان در برداشتن گام های بعدی به سمت آرمان ها،خطاب به جوانان وآینده سازان ایران مقتدر،الزامات این جهاد بزرگ را بیان کردند.
هجوم رسانه ای دشمن همراه با فشار های اقتصادی در سال های اخیر از یک طرف وتغییر انقلابیون پس از چهل سال باعث شده است که شناخت صحیح ودرک عمیقی از انقلاب وجود نداشته باشد ونه تنها کسانی که مجذوب انقلاب نیستند،بلکه دلدادگان به آن نیزدچار سر در گمی هستند.در چنین شرایطی تبیین وتشریح گذشته انقلاب با نگاهی منطقی،منصفانه وامیدآفرین می تواند پاسخی باشد برای تلاش های شبانه روزی رسانه های بیگانه و برخی دگراندشیان داخلی؛بنا براین توصیه های هفتگانه برای حرکت از وضع موجودبه سمت آرمان های انقلاب، این بیانیه را به فرمانی راهبردی تبدیل کرده است.
چرایی اهمیت اقتصاد درتوصیه های هفتگانه:
برخی از توصیه های مقام معظم رهبری دراین بیانیه از یک طرف مورد تایید اسلام وآموزه های دینی ما وازطرفی دیگرمطابق باتجربه های بشری است.
اقتصادیک نقطه کلیدی تعیین کننده است بنابراین مبحث اقتصادنیز از این دست از توصیه های هفت گانه ی حکیم انقلاب برای برداشتن گام دوم است.
مساله اقتصادیکی از بنیادی ترین عوامل رشد وپیشرفت انسانها است.اگراقتصادجامعه یا اقتصادخانواده ها دچار مشکل باشدومردم باتنگ دستی ومحرومیت اقتصادی به سر ببرند،هیچگونه باوراعتقادی ورفتار اخلاقی راپذیرانخواهندبود به همین جهتجربه بشری نیز اقتصادرا محورکارخودقرارداد وامروز حتی فرهنگ خودرا نیز با پشتوانه توانمندی های اقتصادی خودصادرمی کند.فشارهای اقتصادی دشمن درسالهای اخیر نشان می دهدکه مهمترین ابزاردشمن برای مقابله باانقلاب اسلامی،مسئله ی اقتصاداست.اقدار اقتصادی مااز یک طرف اعتماد مردم رانسبت به انقلاب افزایش می دهد واز طرفی دیگردشمن رادر دستیابی به اهدافش ناکام می گذارد ولذابه بیان مقام معظم رهبری«اقتصادالبته هدف جامعه ی اسلامی نیست،اما وسیله ای است که بدون آن نمی توان به هدفها رسید.»
اهمیت مسائل اقصادی ازاین نظر است که اولا بانیازهای اولیه افرادجامعه برای زنده ماندن وزندگی کردن ارتباط دارد؛ثانیا فراگیرترین نیازها ومطالبات اجتماعی است.ثالثا اکنون کانون نارضایتی مردم جامعه است؛رابعااین ناکارآمدی اقتصادی اثرفرساینده برروی سایر هنجارها وارزشهای مطلوب جمهوری اسلامی درحوزه فکری وفرهنگی وسبک زندگی دارد؛وخامسا تمرکز فشارها وتهدید های دشمن درمقابله باجمهوری اسلامی نیزدر اقتصادمتمرکز شده است.

راه حل مشکلات اقتصادی از طریق بیانیه گام دوم:

رهبر معظم انقلاب درتبیین سرفصل اقتصاد فرمودند:انقلاب اسلامی راه نجات از اقتصاد ضعیف ووابسته وفاسددوران طاغوت رابه مانشان داد،ولی عملکرد های ضعیف،اقتصادکشوررادر بیرون ودرون دچار چالش ساخته است.
چالش بیرونی تحریم ووسوسه های دشمن است که درصورت اصلاح مشکل درونی،کم اثر وحتی بی اثر خواهدشد.چالش درونی عبارت از عیوب ساختاری وضعف های مدیریتی است.
مهم ترین عیوب، وابستگی اقتصاد به نفت دولتی بودن بخش هایی از اقتصاد که در حیطه وظایف دولت نیست ،نگاه به خارج ونه به توان و ظرفیت داخلی ،استفاده اندک از ظرفیت نیروی انسانی کشور، بودجه بندی معیوب ونامتوازن وسرانجام عدم ثبات سیاستهای اجرایی اقتصاد وعدم رعایت اولویت ها و وجود هزینه های زاید وحتی مسرفانه در بخشهایی از دستگاههای حکومتی است.
نتیجه اینها مشکلات زندگی مردم از قبیل بیکاری جوانها،فقردرآمدی درطبقه ی ضعیف وامثال آن است.راه حل این مشکلات ،سیاستهای اقتصادمقاومتی است که بایدبرنامه های اجرایی برای همه ی بخش های آن تهیه وبا قدرت ونشاط کاری واحساس مسئولیت،دردولتها پیگیری واقدام گردد.
درون زایی اقتصادکشور،مولد شدن ودانش بنیان شدن آن ،مردمی کردن اقتصادوتصدی گری نکردن دولت،برون گرایی بااستفاده ازظرفیت هایی از قبیل ظرفیت نیروی انسانی،ظرفیت های طبیعی،وجود منابع ومعادن وظرفیت های جغرافیایی و...بخشهای مهم این راه حل ها است. پیامبر اکرم (ص)فرمود:کاد الفقران یکون کفرا،ناداری نزیک است که به کفربیانجامد.
بی گمان یک مجموعه جوان ودانا ومومن ومسلط بردانسته های اقتصادی دردرون دولت خواهندتوانست به این مقاصدبرسند.جوانان عزیز درسراسر کشور بدانند که همه ی راه حل هادر داخل کشور است.
اینکه کسی گمان کند که«مشکلات اقتصادی صرفا ناشی از تحرم ها است وعلت تحریم هم مقاومت ضداستکباری وتسلیم نشدن دربرابر دشمن است پس راه حل،زانوزدن دربرابر دشمن وبوسه زدن برپنجه ی گرگ است»خطایی نابخشودنی است.این تحلیل سراپا غلط،هرچندگاه از زبان وقلم برخی غفلت زدگان داخلی صادر می شود،اما منشا آن،کانون های فکر وتوطئه ی خارجی است که با صدزبان به تصمیم گیران وافکارعمومی داخلی القا ء می شود.

ظرفیت های اقتصادی کشور:
رهبر معظم انقلاب درآغازسال1398به آحادملت ایران فرمودند:«کارشناسهای مامعتقدند که ظرفیتهای کشوربرای شکوفایی اقتصاد،ظرفیت های بسیارآماده ومستعدوکاملی است.ما کمبود نداریم. ظرفیت های طبیعی،نیروی انسانی وظرفیت جغرافیایی ما بسیار خوب است؛بنا براین ظرفیت ها هست»
برخی ازاین ظرفیت هاعبارتنداز:
1-موقعیت جغرافیایی وژئوپلتیکی ویژه کشورایران از لحاظ جغرافیایی در نقطه اتصال سه قاره آسیا،اروپا وآفریقا قرار دارد.وجودراه آهن سراسری وزیر ساختهای حمل ونقل جاده ای مناسب مانند بزرگ راه ها وآزاد راه های فراوان،دسترسی کشور به آبهای آزاد بین المللی،اتصال بندرگاه های اصلی به شبکه ریلی وجاده ای برخوردار از امنیت بالا ومطلوب،سبب شده است که همواره ایران به عنوان یکی از اصلی ترین انتخابهای کشورهای گوناگون برای حمل ونقل وترانزیت کالا ها باشد.مطابق محاسبات،با افزایش حجم باروتکمیل نقشه ی ریلی ترانزیتی کشورواتصال ریلی چابهار به سرخس وخرمشهر به بصره وچند مسیر نسبتاکوتاه دیگر،کشور امکان کسب درآمدی 26میلیارد دلاری رادارا است.این درآمدکه بیشترازنصف درآمد نفتی سالانه ایران است،امکان ایجاد رونق تولیدواشتغال آفرینی برای بیش از 105 میلیون نفرراداردونقش ویژه ای درعمران وآبادانی مناطق عبوری راه آهن از این مسیر رادارد.
2-دسترسی به بازارهای گسترده ومتنوع:
کشورپهناورایران از لحاظ جغرافیایی درهمسایگی 15کشوربا جمعیتی بیش از600میلیون نفرقراردارد.
چنانچه ایران بافعال نمودن دیپلماسی اقتصادی منطقه ای واستفاده از پیمان های پولی دو جانبه وبانک داری غیرمستقیم،بتواند سهم خوداز تجارت منطقه ای راتنها پنج درصدافزایش دهد،قادرخواهد بودتجارتی 100 ملیارددلاری با کشورهای همسایه خودشکل دهد که مطابق محاسبات کارشناسی دربد بینانه ترین حالت ،همین امرزمینه ایجاد 4میلیون شغل درکشوررا ایجاد می نماید.از طرفی شکل دهی بازاری به این وسعت،خود تقاضایی موثر برای شکل گیری ورونق تولید داخلی است.

3-دسترسی به منابع طبیعی استفاده نشده:

کشورایران با قرارگرفتن برروی یکی ازکمربند های اصلی کوه زایی جهان،دارای 104میلیارد تن ذخیره احتمالی انواع مواد معدنی است که 7درصد معادن جهان را تشکیل می دهد.مطابق محاسبات ارزش معادن ایران 700میلیارد دلار برآورد شده است که در صورت سرمایه گذاری وتوجه به عواملی چون توسعه زیر ساخت ها،فرآوری مواد خام،ورود بخش خصوصی واجازه صادرات این عدد افزایش می یابد.متاسفانه پس از کشف نفت،به دلیل اتکای مسئولان کشوربه درآمدهای نفتی،توجه ویژه ای به این بخش صورت نگرفته است که به بهره گیری وفعال نمودن این بخش، می توان درآمدی چندین برابر بخش نفتی استحصال نمود. به عنوان مثال بخش کشاورزی که از مهمترین واستراتژیک ترین بخش های اقتصادی کشوراست وامنیت غذایی جامعه به آن گره خورده اسـت:حدود37میلیون هکتاراز اراضی مناسب کشاورزی در کشوروجوددارد که درحال حاضر1805میلیون هکتارآن درچرخه تولید محصولات بخش کشاورزی قراردارد.
مدیریت وزیر کشت بردن علمی زمین های کشاورزی می تواند علاوه برایجادرونق تولید واشتغال بالا،ضمن تقویت امنیت غذایی،دسترسی ارزانتر محصولات کشاورزی برای مردم راممکن نماید.

4-بهره مندی از منابع سرشار انرژی:

کشورماایران در منطقه ای واقع شده که بیش از 48درصداز نفت وگاز دنیا درآن قرار دارد. از طرفی ایران بالاترین حجم ذخایر مجموعه ی نفت وگاز دنیا را دارا ست.از دیگر سوبهره مندی کشوراز منابع طبیعی ،معادن،زمین های حاصلخیز،نیروی انسانی توانمند،تحصیل کرده، متخصص ومتعهد،زمینه را برای جهش کشوردر حوزه های متعددفراهم می آورد.شرط تحقق این امراعمال مدیریت جهادی،خستکی ناپذیر وعالمانه است که بتواند ظرفیتهای حوزه های گوناگون را بانگاه به داخل مانند تسبیحی دور هم جمع نموده واقتصاد کشور رابه اقتصادی بالنده وآسیب ناپذیر تبدیل نماید.باور حل مشکلات با نگاه مدیریت جهادی برای شکوفایی اقتصاد کشورامری ضروری به نظر می رسد.با همین نگاه رهبر معظم انقلاب فرمودند:«برای شکوفایی اقتصاد کشوربه کاری احتیاج داریم که هم مجاهدانه باشد ، هم عالمانه باشد. با تنبلی،بابی حالی وکم انگیزگی، مسئله اقتصاد کشورحل نخواهد شد.کارجهادی باید انجام بگیرد،مدیریت های جهادی باید برمسائل اقتصادی کشور احاطه داشته باشد، تصمیم گیری کنند؛کارجهادی-کار جهادی یعنی کاری که هم درآن تلاش هست، خستگی ناپذیری است، هم اخلاص هست؛{یعنی}انسان می فهمد که برای خودش، برای پر کردن کیسه ی خودش کار نمی کند، دارد برای مردم کار می کند،برای خداکار می کند؛هم این وهم عالمانه؛یعنی بنشینند وبا موازین علمی،باشیوه ی دقیق عالمانه راه های صحیح را پیداکنند؛ هم با سوادباشند، کار آمد باشند، هم امکانات گوناگونی داشته باشند؛ اینها بنشینند کارکنند؛اقتصادکشورقطعا شکوفایی پیداخواهد کرد.»
نتیجه:
این پژوهش،که با هدف بررسی اثر بخشی بیانیه گام دوم انقلاب برحل مشکلات اقتصادی ایران انجام شده دارای نتایج ذیل می باشد.
با توجه به اینکه یکی از شاخصه های موفقیت وکار آمدی دولتهادردوران حیات خود،تحقق وعملیاتی کردن وعده هایی است که به مردم خود داده اند؛دولت یازدهم نیز وعده های سیاسی متعددی داده بود که تکیه بیش از اندازه آن دولت ودولت دوازدهم به برجام جهت رفع مشکلات اقتصادی خطابودوادامه این روند،یعنی دل بستن به اروپا جهت بهبود وضعیت اقتصادی خطایی مضاعف می بود لذا رهبر معظم انقلاب درتشریح این خطا وتجربه می فرمایند:گره حل مسائل کشوربه برجام وامثال برجام یا به مسائل خارجی،یک خطای بزرگ است.
رهبر معظم انقلاب ضمن نام گذاری وتبیین«رونق تولید»به عنوان شعارسال1398،یکی از دلایل امکان تحقق این شعاردرسال جاری راوجودظرفیتهای تعددکشوربرشمردند وفرمودند:«ظرفیتهای کشوربرای شکوفایی اقتصاد، ظرفیتهای بسیارآماده ومستعدوکاملی است.ظرفیت نیروی انسانی مابسیارخوب است،ظرفیت های طبیعی وجغرافیایی مابسیارخوب است،بنابراین این ظرفیتها هست »
رهبرمعظم انقلاب اسلامی دربیانیه گام دوم،اقتصاد قوی را نقطه قوت وعامل مهم سلطه ناپذیری ونفوذ ناپذیری کشور بیان کردندوبرتقویت اقتصاد مستقل کشورکه مبتنی برتولید انبوه وبا کیفیت وتوزیع عدالت محورومصرف به اندازه وبی اسراف ومناسبات مدیریتی خردمندانه است نیز تاکید کرده اند.
براساس همین اصل به این نتیجه می رسیم که درعرصه اقتصادی،تاکنون سیاست اقتصاد مقاومتی هنوز به معنای واقعی کلمه اجرایی نشده وبا توجه به بیانات رهبر معظم انقلاب دربیانیه گام دوم راه حل مشکلات،سیاستهای اقتصاد مقاومتی است که باید برنامه ای اجرایی برای همه ی بخشهای آن تهیه وبا قدرت واحساس مسئولیت دردولتها پیگیری واقدام شود.
درون زایی اقتصاد کشور،مولد شدن ودانش بنیان شدم آن،مردمی کردن اقتصاد و تصدی نکردن دولت و برون گرایی با استفاده از ظرفیت های موجود،بخش های مهم این راه حل هااست.
بنابر این طرح گفتمان اقتصاد مقاومتی به عنوان راهبرد کلان جمهوری اسلامی به حوزه اقتصاد وساماندهی آن است.
بی گمان یک مجموعه جوان ودانا ومؤمن ومسلط بر دانسته های اقتصادی در درون خواهند توانست به مقاصد اقتصادی برسند وجوانان عزیز بدانند که همه راه حل ها در داخل کشور است واینکه کسی گمان کند که«مشکلات اقتصادی صرفا ناشی از تحریم است و علت تحریم هم مقاومت ضد استکباری وتسلیم نشدن در برابر دشمن است؛خطایی نا بخشودنی است.
در تبیین نتایج پژوهش لازم به ذکر است که رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله خامنه ای،ضمن بر شمردن توانمندی ها وضعفهای اقتصاد کشور،راهکار برون رفت از این تنگنا ها رابا اجرای اقتصاد مقاومتی،عدالت گستری ومبا رزه با فساد تبیین کرده اندوبنا به فرمایش ایشان این راه حل های اقتصادی در درون کشور است وبا جهاد همه جانبه تحقق می یابد.
والسلام
تهیه کننده:
اشرف السادات حسینی
ارسال نظرات