فرهنگی شاعر شاهرودی در وصف امام زمان (عج) و انتظار و حرکت در مسیر سربازی آن حضرت شعری سروده است که بر اتحاد امت اسلامی و بصیرت برای عصر ظهور تاکید دارد.
به گزارش خبرگزاری بسیج از شاهرود، لیلا جهادی، فرهنگی شاعر دبستان مولوی شاهرود در وصف امام زمان (عج) شعری سروده است که در ادامه میآوریم:
راه تاریکیست تا سر منزل مقصود ما
وزقضاتاریک همچون دیدهی پر دود ما
دود جهل و دود ظلم و دود آز
پرکند چشمی که بر دنیا همی بندد نیاز
ما اسیران بلاییم و جهان زنجیر ماست
بام آزادی بلند و کوته این تدبیر ماست
باد ویرانگر زند از هر طرف بر جان ما
زین تلاطم میشکافد کشتی ایمان ما
کشتی ما سست و طوفان، سهمناک
بیم داریم از فنا و بیم داریم ازهلاک
سیل کفر و سیل شرک و ریشهی رنجور ما
مآمنی کو؟ تا نگردد خانهی ما گور ما
وزنهای خواهیم کز بهر مدد چنگی زنیم
چنگ بر کاهی نه، برسنگی زنیم
سنگ سنگینی میان ما که پیغمبر نهاد
کز کتاب و عترتش مارا غمی دیگر مباد
دیوها را اندرین دژ، تا قیامت راه نیست
شب اگر تار است، اما پیش روی ماه نیست
ماه تابانت کتاب و هادی راهت امام
با چنین نوری پیمبر کرد حجت را تمام.
چون کتاب حق بود ما را به دست
سرحق مستور ما را آشکار حجت است
حجت حق را بخوانیم از برای رهبری
تا کند اهل جهان را مهتری و سروری
مهتری مر اهل بیت پاک عصمت را نکوست
رهبری تنها لباس قامت رعنای اوست
پس مسلمان پاک شو، تا پاک بیند چشم تو
برنبنددبر حقیقت چشم دل را خشم تو
خشم و نفرت یا تعصب دشمن اندیشه است
مسلمین را تفرقه، چون تیشهای بر ریشه است
جمله با هم راه منجی را معطر میکنیم
پاک سازیم از پلیدی و منور میکنیم
گر دم از او میزنیم و نام او را میبریم
انتظارش را هم از جان و هم از دل میخریم
انتظار او همه دین و همه هستی ماست
گرمی مهرش نشاط و شور و سر مستی ماست
ما به عشق روی ماهش، زنده ایم
دل ز هر چه غیر او برکنده ایم
تا بیاید دستگیریمان کند
چارهی درد اسیریمان کند
بند از پای من و تو بگسلد
سینهی کفر و تباهی بر درد
موسی و عیسی و زرتشت نبی
مهدی موعود را، در همرهی
در رکاب حضرتش حاضر شوند
دردهای خلق را ناظر شوند
سامریها را به دوزخ افکنند
ریشهی فرعون و قارون برکنند
از دم حق مردگان را جان دهند
بی کسان را برکت ایمان دهند
بهترین اعمال عبد کردگار
انتظار است انتظار است انتظار
راه تاریکیست تا سر منزل مقصود ما
وزقضاتاریک همچون دیدهی پر دود ما
دود جهل و دود ظلم و دود آز
پرکند چشمی که بر دنیا همی بندد نیاز
ما اسیران بلاییم و جهان زنجیر ماست
بام آزادی بلند و کوته این تدبیر ماست
باد ویرانگر زند از هر طرف بر جان ما
زین تلاطم میشکافد کشتی ایمان ما
کشتی ما سست و طوفان، سهمناک
بیم داریم از فنا و بیم داریم ازهلاک
سیل کفر و سیل شرک و ریشهی رنجور ما
مآمنی کو؟ تا نگردد خانهی ما گور ما
وزنهای خواهیم کز بهر مدد چنگی زنیم
چنگ بر کاهی نه، برسنگی زنیم
سنگ سنگینی میان ما که پیغمبر نهاد
کز کتاب و عترتش مارا غمی دیگر مباد
دیوها را اندرین دژ، تا قیامت راه نیست
شب اگر تار است، اما پیش روی ماه نیست
ماه تابانت کتاب و هادی راهت امام
با چنین نوری پیمبر کرد حجت را تمام.
چون کتاب حق بود ما را به دست
سرحق مستور ما را آشکار حجت است
حجت حق را بخوانیم از برای رهبری
تا کند اهل جهان را مهتری و سروری
مهتری مر اهل بیت پاک عصمت را نکوست
رهبری تنها لباس قامت رعنای اوست
پس مسلمان پاک شو، تا پاک بیند چشم تو
برنبنددبر حقیقت چشم دل را خشم تو
خشم و نفرت یا تعصب دشمن اندیشه است
مسلمین را تفرقه، چون تیشهای بر ریشه است
جمله با هم راه منجی را معطر میکنیم
پاک سازیم از پلیدی و منور میکنیم
گر دم از او میزنیم و نام او را میبریم
انتظارش را هم از جان و هم از دل میخریم
انتظار او همه دین و همه هستی ماست
گرمی مهرش نشاط و شور و سر مستی ماست
ما به عشق روی ماهش، زنده ایم
دل ز هر چه غیر او برکنده ایم
تا بیاید دستگیریمان کند
چارهی درد اسیریمان کند
بند از پای من و تو بگسلد
سینهی کفر و تباهی بر درد
موسی و عیسی و زرتشت نبی
مهدی موعود را، در همرهی
در رکاب حضرتش حاضر شوند
دردهای خلق را ناظر شوند
سامریها را به دوزخ افکنند
ریشهی فرعون و قارون برکنند
از دم حق مردگان را جان دهند
بی کسان را برکت ایمان دهند
بهترین اعمال عبد کردگار
انتظار است انتظار است انتظار
ارسال نظرات
غیرقابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۱
انتشار یافته: ۰
پر بیننده ها
آخرین اخبار